خستگی تصمیم گیری - مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی

خستگی تصمیم گیری

همه تجربه یک روز پر مشغله و سخت رو داشتیم، روزی که وقتی به انتهای آن رسیدیم، این جملات از ما شنیده می شود :

عجب روزی بود امروز! از خستگی دارم می میرم! وااای هلاک شدم!! دیگه از من چیزی نمونده، نمی تونم! دیگه نمی توانم! بدنم کشش نداره!! خرد و خمیر شدم!!! هر کاری بمونه برای فردا، نمی کشم!!!

دقت کنید ، تمام این جملات در واقع توصیف خستگی جسمانی ما را می رساند.

درک خستگی جسمانی بسیار آسان و راحت اتفاق می افتاد و راحت تر نیز بر طرف می شود، خستگی جسمانی به دلیل ملموس بودن، خطرات جبران ناپذیر کمتری به دنبال دارد، و فرد را ناخواسته به سمت استراحت سوق می دهد .

اما خستگی دیگری در انسان وجود دارد که به راحتی درک و دیده نمی شود، مرموز است و پنهان، و دقیقا مانند یک بیماری خطرناک مزمن پنهان ، در سکوت، فرد و اطرافیان او را گاهی به پرتگاه نابودی می کشاند.

آیا تا بحال به خستگی ذهن و فکرتان هم دقت کرده اید؟!

مفهومی که با «خستگی تصمیم گیری» بهتر درک می شود.

ما هر روز با هزاران تصمیم، از «چه بپوشیم؟» و «چه بخوریم؟» تا تصمیم‌های مهمتر مانند «مسولیتهای روزانه را از کجا شروع کنم؟» و «وقت خودم را چگونه بگذرانیم؟»، «برای فلان قرار داد چه تصمیمی بگیرم؟» و یا «انتخاب یک گزینه برای سرمایه گذاری» مواجه هستیم.

برخی از این تصمیم‌ها، ساده هستند اما برخی دیگر، نه تنها بااحساسات، اوضاع مالی و سلامت فیزیکی ما سروکار دارند، بلکه بر سرنوشت اطرافیانمان هم تاثیر بسزایی خواد داشت. اطرافیانی که گاهی آینده آنها، از زندگی خودمان مهمتر و حساس تر است.

بله، مفهوم مهم و جدی «خستگی تصمیم گیری»، نوعی فرسودگی با خود به همراه دارد که موجب اتخاذ تصمیم های غلط و خطر ناکی خواهد شد،
تصمیماتی که مدام ما را با این سوال و بازخواست مواجه خواهد کرد ، که چرا؟؟!!

چطور اون تصمیم را گرفتم!!؟؟

چرا فلان حرف را زدم؟؟!!

چرا فلان حرف را به موقع نزدم!!؟؟

(منصفانه پاسخ دهید، چند بار از خودتان این سوال را پرسیده اید، و از خودتان شاکی شده اید؟)

این یک واقعیت تلخ است که هرقدر هم قوی باشیم و تصمیم ما، به نظر ساده باشد، توان ما برای انتخاب بهترین گزینه‌ها، در درازمدت تحلیل خواهد رفت. درواقع، هر فرد به‌طور متوسط، روزانه حدود ۳۵۰۰۰ مورد تصمیم می‌گیرد.

تصمیم‌گیری در هر زمینه‌ای، به انرژی و زمان نیاز دارد و اراده را تضعیف می‌کند. خستگی تصمیم گیری، عنوانی رسمی برای استرس غیرقابل‌ تحملی است که در نتیجه تصمیم‌گیری زیاد در طول روز، به وجود می‌آید.

مطلب مرتبط:

هفت قانون افزایش تمرکز

خستگی تصمیم گیری - تاثیرات خستگی تصمیم

همانطور که اشاره شد خستگی تصمیم، متفاوت از خستگی فیزیکی است. زیراممکن است ما از خستگی و سطح پایین انرژی روانی خود، آگاه نباشیم. و این پنهان بودن مانع برطرف کردن و التیام بخشیدن خواهد شد.

از نظر جو مارتینو(Joe Martino)، مشاور روانشناس ، «شناسایی خستگی تصمیم ، ساده نیست. زیرا اغلب حسی شبیه فرسودگی مفرط، به دست می‌دهد» و احتمالا بیش از آن‌چه تصور می‌کنیم، بر ما اثر می‌گذارد.

مهارت مدیریت تصمیم گیری، به شما کمک خواهد کرد تا از حس خستگی مفرط، در امان و انرژی روانی خود را حفظ کنید. در این مقاله به نکاتی اشاره می‌کنیم که شما را نسبت به خستگی تصمیم، آگاه خواهد ساخت.

تأثیرات خستگی تصمیم

اصطلاح خستگی تصمیم، برای اولین بار توسط روی اف. بامایستر (Roy F. Baumeister) به کار رفت. منظور او از این عبارت، تنش احساسی و فشار روانیِ ناشی از تصمیم‌گیری بود.

دکتر تونیا هانسل (Tonya Hansel) که مدیر هیئت مددکاری اجتماعی دانشگاه تولین است، می‌گوید:

زمانی که انسان‌ها فشار زیادی را متحمل می‌شوند، دچار شتاب‌زدگی می‌شوند و یا از کار می‌افتند؛ چرا که استرس، تأثیر زیادی بر رفتار انسان می‌گذارد. وی اضافه می‌کند که خستگی تصمیم گیری، دو پیامد عمده دارد:

۱)تصمیم‌گیری پرخطر

۲) پرهیز از تصمیم‌گیری.

به عبارت دیگر، هنگام کاهش انرژی روانی، توان شما برای مقابله با تمایلات ابتدایی، کاهش می‌یابد و بنابراین، راحت‌ترین مسیر را انتخاب می‌کنید. هرچه تصمیم‌های بیشتری در طول روز بگیرید، قدرت تصمیم‌گیری شما، کاهش خواهد یافت و به دنبال راه میانبر خواهید بود.

مثال‌های روزمره از خستگی تصمیم

خستگی تصمیم، عواقب زیادی دارد اما این‌جا، به دو موقعیت رایج اشاره می‌کنیم.

برنامه‌ریزی برای غذا

یکی از عوامل استرس‌زا، برنامه ریزی دائمی برای وعده‌های غذایی است. دلیل بروز استرس، تعداد زیاد تصمیم‌هایی است که باید هر روز بگیرید. اینترنت، یکی از عوامل افزایش تعداد گزینه‌ها و احتمال بروز استرس است.

برای مثال، ممکن است لیستی از دستورهای غذا را با این امید که یکی از آن‌ها، توجه شما را به خود جلب خواهد کرد، بررسی کنید. مشکل این است که همه غذاها را دوست دارید. پس از سردرگمی فراوان، در نهایت یکی از دستورهای غذا را به‌صورت تصادفی و بدون بررسی مواد اولیه و طرز تهیه آن، انتخاب می‌کنید.

پس از تهیه لیست، به سوپرمارکت می‌روید و مشاهده می‌کنید که بیش از ۲۰ نوع شیر وجود دارد. به خانه بازمی‌گردید و متوجه می‌شوید که تا پایان هفته، زمان کافی را برای تهیه غذای مورد نظر ندارید.

حتی شیری که خریده‌اید نیز از آن نوعی نیست که در دستور غذا ذکر شده است. شاید دورانی که تنوع غذایی زیادی وجود نداشت، مادرانمان کمتر این سوال را می پرسیدن که« چی درست کنم آخه؟»

مطلب پیشنهادی: 

تقویت ذهن

خستگی تصمیم گیری - برنامه ریزی

مدیریت تصمیم‌ها در محل کار

هانسل، اشاره می‌کند که «جست‌وجو برای یافتن پاسخ، یک درخت تصمیم ساده را به هزارتویی استرس‌زا تبدیل می‌کند».

فرض کنید که برای انتخاب یک کارمند جدید، با متقاضیان مصاحبه می‌کنید. هنگامی که با تعداد زیادی متقاضی دارای صلاحیت مواجه می‌شوید، تلاش می‌کنید تا لیست متقاضیان را کاهش داده و به مقدار قابل کنترل برسانید.

پس از آن‌که تا انتهای روز، از تهیه لیست کوتاه‌تر، عاجز می‌مانید، تنها ۳ متقاضی را که نام راحت‌تری دارند، برای مصاحبه انتخاب می‌کنید. ممکن است با این روش گزینش، برخی از مناسب‌ترین متقاضیان را نادیده گرفته باشید.

چه بسا فرصتهای طلایی زندگی در مقابل خستگی روانی وعدم توانایی به موقع تصمیم گیری از دست داده و هیچ وقت جبران نشده است.

نحوه تشخیص خستگی تصمیم گیری

خستگی تصمیم گیری، با اتکا بر نشانه‌های فرسودگی روانی شناسایی می‌شود. مشاوره فردی در چنین مواقعی می تواند به شما در تشخیص این تصمیم گیری کمک کند، همچنین با ارائه راهکارهای مختلف باعث نجات فرد از این چرخه می شود.

عکس العمل در شرایط خستگی تصمیم

۱)تعویق: «این کار را بعدا انجام خواهم داد». «حالا وقت داریم»«عجله که نداریم»

۲)تکانشگری: گفتن حرف‌های نسنجیده، خریدین چیزی بدون برنامه‌ریزی

۳)پرهیز: «پاک کردن صورت مسأله »یا«انکار موضوع»

۴) بی‌تصمیمی: «وقتی شک دارم، فقط می‌گویم نه».

۵)استرس مزمن: که به تحریک‌پذیری، اضطراب، افسردگی و آثار فیزیکی مانند سردرد تنشی و مشکلات گوارشی منجر می‌شود.

چند روش ساده ومؤثر برای مقابله با خستگی تصمیم

خبر خوب اینکه با استفاده از روش‌های زیادی می توان از بروز خستگی تصمیم گیری جلوگیری کرد. مقابله با خستگی تصمیم، منجر به بازیابی اراده و افزایش بهره وری خواهد شد.پس این روش ها را بخاطر بسپارید و از آنها استفاده کنید:

۱. با برنامه ریزی در فرصت مناسب، از تنگنای تصمیم گیری دور بمانید.

بهترین راه برای کاهش خستگی تصمیم، کاهش تعداد تصمیم‌هایی است که به‌طور روزانه می‌گیرید. راه‌هایی برای تبدیل تصمیم‌ها به امور روزمره، پیدا کنید. با تهیه لیست، از تصمیم‌گیری شانسی، پرهیز کنید. لیست وظایف، ما را در مسیر صحیح کارها قرار می‌دهد و لیست خرید، مانع از سرگردانی در سوپرمارکت و فکرکردن به همه گزینه‌ها می‌شود.

برنامه وعده‌های غذایی را از شب قبل، تهیه کنید تا مجبور نباشید برای صبحانه، ناهار و شام، تصمیم بگیرید. هر روز صبح، ۱۰ لباس مختلف را امتحان نکنید؛ لباسی که قرار است بپوشید را از قبل انتخاب کنید.

راه‌هایی برای خودکارکردن برخی تصمیم‌ها پیدا کنید؛ برای مثال، از ابزار پرداخت خودکار قبوض استفاده کنید تا این کار آزاردهنده، به‌صورت منظم و بدون تصمیم‌گیری شما، انجام بگیرد. به‌جای این‌که در حال رانندگی، به پیداکردن بهترین مسیر فکر کنید، از جی‌پی‌اس کمک بگیرید.

مطلب پیشنهادی:

ذهن آرام

خستگی تصمیم گیری - روشهای مقابله با خستگی تصمیم

۲.سبک مدیریت خرد (میکرو مدیریت )را کنار بگذارید.

همان‌طور که انجام وظایف را به دیگران واگذار می‌کنید، تصمیم‌ها را نیز به دیگران واگذار کنید. اگر مسئولیت تصمیم‌گیری را به افراد دیگر بسپارید، تعداد تصمیم‌هایی که در طول روز می‌گیرید، کاهش خواهد یافت. به مسئولیت‌های خود در خانه، محل کار و سایر موقعیت‌ها فکر کنید.

آیا می‌توانید بخشی از تصمیم‌ها را به شخصی دیگر، محول کنید؟ به‌این‌ترتیب، سبک میکرومدیریت یا همان مدیریت خُرد را کنار می‌گذارید و به دیگران، در انجام وظایف خود، اعتماد خواهید کرد. به عبارتی تفویض اختیار و تصمیم گیری داشته باشید.

مدیران می‌توانند برخی تصمیم‌ها را به کارمندان خود واگذار کنند. والدین می‌توانند برخی امور را به فرزندان خود بسپارند. گاهی می‌توان کارها را به دوستان یا خانواده محول کرد.

برای مثال، از دوستی بخواهید تا برای مهمانی امشب، یک لیست تهیه کند؛ یا از فردی که با او قرار دارید، درخواست کنید تا رستوران مورد علاقه خود را برای شام انتخاب کند. اگر انتقال مسئولیت را به‌درستی انجام دهید، دوستان و اطرافیان شما، توانمند شده و احساس خواهند کرد که به آن‌ها اعتماد دارید.

۳. طراحی فرآیندی برای تصمیم‌گیری

هنگام تصمیم‌گیری درباره مسائل دشوار یا مهم و سنجش چند گزینه مختلف، از ماتریس تصمیم‌گیری استفاده کنید تا به بهترین تصمیم برسید. ماتریس تصمیم‌گیری، به شما کمک می‌کند تا انتخاب‌های خود را تحلیل کنید.

ابتدا، گزینه‌ها و عوامل مربوط به آن‌ها را لیست کنید؛ سپس، میزان اهمیت هر یک از عوامل را تعیین نمایید. این فرآیند، شاید پیچیده به نظر برسد اما اگر آن را به ملکه ذهن خود تبدیل کنید، مشاهده خواهید کرد که ماتریس تصمیم‌گیری، مفید واقع می‌شود.

هنگامی که با گزینه‌هایمختلف و متغیرهای متعدد، مواجه هستید، درخت ماتریس، سردرگمی را برطرف و احساسات را کم‌رنگ می‌کند. ماتریس تصمیم‌گیری، برخلاف لیست ساده مزایا و معایب، به شما این اجازه را می‌دهد که عوامل را رتبه‌بندی کنید. می‌توانید از قالب آماده ماتریس تصمیم‌گیری نیز استفاده کنید.

۴. استفاده از انرژی صبح برای تصمیمات بزرگ

محققان، صبح را بهترین زمان روز برای قضاوت‌کردن و تصمیم‌گیری می‌دانند. برخی افراد، تصور می‌کنند که سحرخیزان، مهم‌ترین تصمیم‌های خود را صبح می‌گیرند و شب‌زنده‌داران، مهم‌ترین تصمیم‌های خود را شب می‌گیرند.

اما محققان دریافته‌اند که این تصور، صحیح نیست. برای بسیاری از افراد، بهترین زمان روز، صبح است چراکه صبح‌ها می‌توان تصمیم‌های عاقلانه و درست گرفت. اکثر افراد، تا بعدازظهر، دوره اوج کار مفید را رد می‌کنند و هنگام عصر، تصمیم‌های پرخطر و فوری می‌گیرند.

تحقیقات، نشان می‌دهند که روش تصمیم‌گیری افراد، در طول روز تغییر می‌کند. هنگام صبح، تصمیم‌های هوشیارانه و سنجیده می‌گیریم. اما با گذر زمان و رسیدن به انتهای روز، خستگی تصمیم گیری، بر ما اثر کرده و تصمیم‌گیری پرخطر را شروع می‌کنیم. بنابراین، تصمیم بزرگ را هنگام صبح بگیرید.

در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید درباره‌ی عفو زندانیان تصمیم‌گیری می‌کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که آن‌ها در ابتدای روز، پرونده‌ها را بهتر بررسی می‌کنند و افراد بیشتری را مشمول عفو می‌دانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک می‌شوند، افراد کمتری را عفو می‌کنند.

پرونده‌ها تقریباً یکسان بودند و قضات نیز ثابت. آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت.

۵. گزینه‌های خود را محدود کنید

فکرکردن به گزینه‌های زیاد، استرس و اضطراب به وجود می‌آورد. ممکن است در باتلاق تصمیم‌گیری، فرو بروید و نسبت به انتخاب‌های خود، دچار تردید شوید. برای مثال، هنگام خرید، با گزینه‌های فراوان و جایگزین‌های آن‌ها مواجه می‌شوید.

درواقع، خستگی تصمیم، در نتیجه مغازه‌گردی و تلاش برای پیداکردن بهترین قیمت، به وجود می‌آید. این کار، انرژی زیادی از شما می‌گیرد چراکه بار روانی سنگینی بر دوش شما می‌گذارد.(سوغات مخرب دنیای مجازی)

سعی کنید تعداد گزینه‌ها را کاهش داده و به تعداد محدودی از آن‌ها، فکر کنید. اغلب اوقات، مزایای صرف زمان طولانی برای انتخاب یکی از گزینه‌ها، از معایب آن کمتر است. شاید در صرفه‌جویی چند هزار تومان، موفق شوید اما نتیجه این کار، افزایش اضطراب و فرسودگی روانی است.

به‌جای آن، دو یا سه گزینه را انتخاب کرده و آن‌ها را با یکدیگر مقایسه کنید.روش حذف گزینه ها می تواند کمک بزرگی باشد. زمان خود را صرف بررسی همه مزایا و معایب گزینه‌ها نکنید و از کمال گزینی پرهیز کنید. تصمیم بگیرید و به آن، پایبند باشید.

مطلب مرتبط:

خودشناسی

خستگی تصمیم گیری - تردید تصمیم گیری

۶.برای تصمیم‌گیری، محدوده زمانی مشخص کنید.

ممکن است با نزدیک‌شدن به انتهای یک پروژه پیچیده و طولانی که هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها بر روی آن کار کرده‌اید، دچار خستگی تصمیم شوید. در انتهای پروژه، باید تصمیم‌های لحظه آخری بگیرید زیرا بسیاری از تصمیم‌های ساده را تا دقیقه ۹۰، به تأخیر انداخته‌اید.

در این شرایط، احتمال زیادی وجود دارد که تصمیم فوری بگیرید و مرتکب انتخاب بد شوید چراکه طول و شدت پروژه، خستگی تصمیم‌ گیری را به وجود آورده است.

راه‌حل پرهیز از تصمیم‌گیری لحظه آخری و خستگی تصمیم، تعیین مهلت‌های زمانی کوتاه است. با این کار، زودتر دست‌به‌کار شده و تصمیم‌گیری را به لحظه آخر نمی‌سپارید. تصمیم‌های حیاتی را تا دقیقه ۹۰، به تأخیر نیندازید. مهلت زمانی برای تصمیم‌های مختلف تعیین کنید تا بتوانید از بهترین حالت قوه تشخیص خود، سود ببرید.

۷. زندگی را ساده بگیرید

اگر همیشه در حال تصمیم‌گیری باشید، انرژی و اراده خود را از دست خواهید داد. به همین دلیل است که پس از یک روز شلوغ و خسته‌کننده، غذای ناسالم می‌خورید، برنامه ورزش و باشگاه را تعطیل می‌کنید و روی مبل مشغول استراحت می شوید.

در این شرایط، انتخاب گزینه‌های سالم، خارج از توان شما است چراکه قدرت خویشتن‌داری را از دست داده‌اید. اگر همیشه با این وضعیت مواجه می‌شوید، زمان آن رسیده است که بار کاری خود را کاهش دهید. راه‌هایی برای ساده‌کردن زندگی خود پیدا کنید. مسائلی را که اهمیت ندارند، از زندگی خود حذف کنید.

سرگرمی، فعالیت روزانه و کار داوطلبانه، بسیار خوب هستند و جایگاه ویژه‌ای دارند اما اگر به نقطه‌ای رسیده‌اید که احساس فرسودگی می‌کنید، وقت آن رسیده است که مسئولیت‌های اضافی را از دوش خود بردارید. کاهش تعداد وظایف و فعالیت‌ها، تعداد تصمیم‌ها را نیز کاهش خواهد داد تا تجدید قوا کنید و کنترل بیشتری بر تصمیم‌های خود داشته باشید.

۸. مراقب ذهنیت کمال گرا باشید.

اغلب در دام ذهنیت کمال‌گرا می‌افتیم. کمال‌گرایی، فشار زیادی بر ما وارد می‌کند تا تصمیم «درست» را بگیریم زیرا تصور می‌کنیم تصمیم «غلط»، همه‌چیز را خراب خواهد کرد. این تصور، واقعیت ندارد، اما باعث می‌شود از انتخاب‌های خود پشیمان شویم و به قدرت تصمیم‌گیری خود، شک کنیم. 

وقت آن رسیده است که از کمال‌گرایی، دست برداریم و پیشرفت کنیم. انسان‌های کمال‌گرا که می‌خواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم می‌شوند. برای غلبه بر کمال گرایی مطالعه کتاب هایی مانند راهنمای غلبه بر کمال گرایی می تواند کمک کننده باشد. 

۹. تردید در تصمیم‌گیری را کنار بگذارید.

نباید به عقب قدم بردارید و درباره انتخاب‌های خود، دوباره فکر کنید. تردید در تصمیم‌گیری، به شما این تصور را خواهد داد که می‌توانستید تصمیم بهتری بگیرید و بنابراین، همواره نسبت به کارهایی که انجام داده‌اید، احساس پشیمانی خواهید کرد.

نباید تصور کنید که با انتخاب‌های اشتباه، وقت را هدر داده‌اید. درواقع، تصمیم شما یا مسیری که انتخاب کرده‌اید، تفاوت زیادی با گزینه‌های دیگر ندارد. حالا باید برای بهبود وضعیت کنونی، تلاش کنید.مثلا وقتی خرید بزرگ وگرانی انجان داده اید، تحت هیچ عنوان دوباره به مقایسه جنس و قیمت نپردازید.

۱۰. فهرستی از کارهای روزمره تهیه کنید تا وظایف کم‌اهمیت را بدون تلاش، انجام دهید.

تصمیم‌گیری را با روزمره‌کردن امور، ساده کنید و به حداقل برسانید. با ایجاد عادات و برنامه روزانه تغییرناپذیر، برخی تصمیم‌ها را در حالت خودکار قرار دهید. زمان مشخصی را برای بیدارشدن تعیین کنید و همواره آن را رعایت کنید. به‌جای این‌که هر روز درباره ورزش، تصمیم بگیرید، برنامه همیشگی برای روز و مدت زمان ورزش تعیین کنید.

چند نوع غذای سالم برای وعده صبحانه انتخاب کنید و آن‌ها را به‌صورت متناوب، تکرار کنید. هر روز، غذای ساده، سر کار ببرید. به‌جای این‌که هر روز صبح، از خود بپرسید که چه بپوشم، چند دست لباس انتخاب و در طول هفته، به‌صورت مرتب آن‌ها را عوض کنید. بسیاری از افراد موفق، از چند دست لباس ساده استفاده می‌کنند.

وقتی از مارک زاکربرگ بنیانگذار فیس‌بوک پرسیدند چرا همیشه یک‌نوع تی‌شرت می‌پوشی ؟پاسخ داد: نمی‌خواهم هر روز صبح درگیر تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که کدام لباس را بپوشم.

استیو جابز، به پوشیدن یقه اسکی مشکی و شلوار جین، مشهور بود. مارک زاکربرگ، همیشه تی‌شرت خاکستری اسپرت با مارک برونلو کوچینلی می‌پوشد. سلیقه خود را به کار روزمره تبدیل کنید چراکه این کار، به شما کمک می‌کند تا زمان کمتری را هدر بدهید، در زندگی خود، ثبات ایجاد کنید و بدون فکر زیاد، کار بعدی را انجام دهید. همچنین، کار روزمره، باعث می‌شود تا نیروی اراده خود را حفظ کرده و کنترل ذهن خود را در دست بگیرید.

حرف آخر

با کم کردن گزینه ها، سادگی و آرامش را به زندگی خود و اطرافیان هدیه دهید.

در اینستاگرام نیلوفر آبی همراه ما باشید.

بیماری افسردگی

بیماری افسردگی و دلایل آن چیست؟

بیماری افسردگی (نوعی اختلال روانی) یک بیماری رایج در میان زنان و مردان است که بر احساس، طرز تفکر و نحوه عملکرد فرد تأثیر منفی می گذارد. این بیماری با کمک روانشناس درمان می شود. 

بیماری افسردگی باعث احساس غم و اندوه یا از دست دادن علاقه به فعالیت هایی روزمره در افراد می شود (فعالیت هایی که در گذشته برای آنها لذت بخش بوده است). این روند می تواند منجر به انواع مشکلات عاطفی و جسمی شود و می تواند توانایی شما را برای عملکرد در محل کار و خانه کاهش دهد.

علائم بیماری افسردگی می تواند از خفیف تا شدید متفاوت باشد و شامل موارد زیر است:

  • احساس غمگینی یا داشتن خلق و خوی افسرده
  • از دست دادن علاقه یا لذت به فعالیت های روزمره
  • تغییر در اشتها، کاهش یا افزایش وزن
  • مشکل در خوابیدن یا خواب زیاد
  • از دست دادن انرژی یا افزایش خستگی
  • احساس بی ارزشی یا گناه
  • مشکل در تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
  • افکار مرگ یا خودکشی
  • کاهش فعالیت بدنی (ناتوانی در نشستن و قدم زدن) یا کند شدن حرکات یا گفتار (این موارد باید توسط اطرافیان مورد تایید باشد)

علائم افسردگی باید حداقل دو هفته وجود داشته باشد. بیماری های جسمی می تواند موجب ایجاد افسردگی شود، بنابراین اگر به یکی از این بیماری ها مبتلا هستید، حتما باید به فکر درمان آنها باشید و اگر بعد درمان این بیماری ها، علائم افسردگی وجود داشته باشند، به طور قطع باید بدانید که به بیماری افسردگی مبتلا شده اید.

افسردگی می تواند در هر زمانی رخ دهد؛ اما به طور متوسط، ابتدا در اواخر نوجوانی تا اواسط دهه 20 سالگی ظاهر می شود. زنان بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند. برخی مطالعات نشان می دهد که یک سوم زنان در طول زندگی خود یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می کنند. زمانی که بستگان درجه یک (پدر، مادر، خواهر، برادر) افسردگی دارند، امکان بروز آن در سایر افراد خانواده وجود دارد.

برای استفاده از خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی می توانید با شماره تلفن 09910443120 تماس بگیرید. 

دکتر روانشناسی برای بیماری افسردگی

انواع بیماری افسردگی

  • افسردگی قبل از زایمان و افسردگی پس از زایمان
  • افسردگی فصلی (اختلال عاطفی فصلی)
  • اختلال افسردگی مداوم
  • اختلال نارسایی پیش از قاعدگی
  • اختلال بی نظمی خلقی مخرب 
  • و…

در ادامه درباره برخی از انواع افسردگی که در بین زنان و مردان شایع است، توضیح داده شده است.

1- افسردگی دوران قاعدگی (اختلال نارسایی پیش از قاعدگی)

یک زن مبتلا به افسردگی پیش از قاعدگی حدود یک هفته قبل از شروع قاعدگی علائم شدید افسردگی، تحریک پذیری و تنش را دارد. علائم شایع شامل نوسانات خلقی، تحریک پذیری یا عصبانیت، خلق افسرده و اضطراب است. علائم دیگر شامل کاهش علاقه به فعالیت های معمول، مشکل در تمرکز، کمبود انرژی یا خستگی آسان، تغییر در اشتها با هوس های غذایی خاص، مشکل در خواب یا خواب زیاد باشد. علائم فیزیکی ممکن است شامل حساسیت یا تورم سینه، درد مفاصل یا ماهیچه، احساس نفخ یا افزایش وزن باشد.

این علائم یک هفته تا 10 روز قبل از شروع قاعدگی شروع می شود و با شروع قاعدگی بهبود می یابد یا متوقف می شود. علائم منجر به ناراحتی و مشکلات قابل توجهی در عملکرد منظم یا تعاملات اجتماعی می شود.

برای تشخیص این نوع افسردگی، علائم باید در بیشتر دوره های قاعدگی رخ داده باشد و باید تأثیر نامطلوبی بر عملکرد شغلی یا اجتماعی فرد داشته باشد.

افسردگی پیش از قاعدگی را می توان با داروهای ضد افسردگی، قرص های ضد بارداری یا مکمل های غذایی درمان کرد. تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی، مانند کاهش کافئین و الکل، خواب کافی و ورزش و تمرین تکنیک های آرام سازی، می تواند کمک کننده باشد. البته تمام این موارد را باید تحت نظارت دکتر روانشناس انجام داد و در صورت تشخیص روانپزشک می تواند دارو مصرف کرد.

افسردگی دوران بارداری و بعد از زایمان نیز جزو مواردی است که برخی از زنان نیز در هنگام بارداری و بعد از زایمان به آن مبتلا می شوند و علائم آن نیز همانند افسردگی پیش از قاعدگی ممکن است که خفیف یا شدید باشد.

2- افسردگی رفتاری موقت (اختلال در خلق و خوی)

اختلال بی نظمی خلقی، اختلالی است که در کودکان و نوجوانان 6 تا 18 سال رخ می دهد. این اختلال شامل تحریک پذیری مزمن و شدید است که منجر به طغیان شدید و مکرر خلق و خو می شود. فوران خلق و خوی می تواند کلامی باشد یا می تواند شامل رفتارهایی مانند پرخاشگری فیزیکی نسبت به افراد یا اشیا باشد.

این طغیان ها به طور قابل توجهی با موقعیت نامتناسب هستند و با سن رشد کودک همخوانی ندارند. آنها باید اغلب (به طور متوسط سه بار یا بیشتر در هفته) و معمولاً در پاسخ به ناامیدی رخ دهند. در بین طغیان‌ها، خلق و خوی کودک در اکثر اوقات روز، تقریباً هر روز، دائماً تحریک‌پذیر یا عصبانی است. این روحیه توسط دیگران مانند والدین، معلمان و همسالان قابل توجه است.

برای تشخیص اختلال اختلال تنظیم خلقی می توان با کمک مشاوره کودکان و نوجوانان آن را تشخیص داد و برای درمان آن اقدام کرد.

علائم باید حداقل به مدت یک سال در حداقل دو موقعیت (مانند خانه، مدرسه، با همسالان) وجود داشته باشد و این وضعیت باید قبل از 10 سالگی شروع شود. اختلال بی نظمی خلقی در مردان بسیار شایع تر از زنان است.

ممکن است همراه با سایر اختلالات از جمله اختلالات افسردگی اساسی، کمبود توجه، بیش فعالی، اضطراب و اختلالات رفتاری رخ دهد.

اختلال بی نظمی خلقی می تواند تأثیر قابل توجهی بر توانایی کودک برای عملکرد و تأثیر زیادی بر خانواده داشته باشد. تحریک پذیری مزمن، شدید و طغیان های خلقی می تواند زندگی خانوادگی را مختل کند، ایجاد یا حفظ دوستی را برای کودک یا نوجوان دشوار کند و باعث ایجاد مشکلات در مدرسه شود.

درمان معمولاً شامل روان درمانی (درمان رفتاری شناختی) یا داروها است که توسط دکتر روانشناس خوب تشخیص داده می شود.

مشاوره روانشناس افسردگی

3- افسردگی رفتاری دائمی (اختلال افسردگی مداوم)

یک فرد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم در بیشتر ساعات روز، حداقل به مدت دو سال، خلق و خوی افسرده دارد. در کودکان و نوجوانان، خلق و خوی می تواند تحریک پذیر یا افسرده باشد و باید حداقل برای یک سال ادامه یابد.

علاوه بر خلق افسرده، علائم این نوع اختلال عبارت است از:

  • کم اشتهایی یا پرخوری
  • بی خوابی یا پرخوابی
  • انرژی کم یا خستگی
  • عزت نفس پایین
  • تمرکز ضعیف یا مشکل در تصمیم گیری
  • احساس ناامیدی

اختلال افسردگی مداوم اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود و هر ساله تعداد زیادی از بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم معمولاً خلق و خوی خود را غمگین توصیف می کنند. از آنجا که این علائم به بخشی از تجربه روزانه افراد تبدیل شده است، احتمال دارد آنها به دنبال کمک نباشند، فقط با این فرض که «من همیشه این گونه بوده ام.»

در این نوع افسردگی، ناراحتی یا دشواری قابل توجهی در کار، فعالیت های اجتماعی یا سایر زمینه های مهم زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. البته تأثیر اختلال افسردگی مداوم بر کار، روابط و زندگی روزمره می تواند بسیار متفاوت باشد، تأثیرات آن می تواند به بزرگی یا بیشتر از اختلال افسردگی باشد.

4- افسردگی بالینی

افسردگی چیزی فراتر از احساس ناراحتی یا خستگی برای چند روز است. بیشتر افراد دوره‌هایی از احساس افسردگی را پشت سر می‌گذارند؛ اما وقتی افسرده باشید، به‌جای چند روز، به‌طور مداوم برای هفته‌ها یا ماه‌ها احساس ناراحتی همراه شما خواهید بود.

برخی از افراد فکر می کنند بیماری افسردگی تاثیر بر روان انسان ندارد و یک وضعیت سلامتی غیرواقعی است. آنها اشتباه می کنند؛ افسردگی یک بیماری با علائم واقعی است. افسردگی نشانه ضعف یا چیزی نیست که بتوانید از آن خارج شوید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله مشاوره افسردگی با بهترین روانشناس پیشنهاد می شود.

روانشناس افسردگی

تفاوت بیماری افسردگی با غم و سوگواری

مرگ عزیزان، شکست عشقی، طلاق و از دست شغل، موارد غم انگیزی است که احساسات افراد را تاثیر قرار می دهد. احساس غم و اندوه در این شرایط بسیار طبیعی است و اغلب افراد خود را افسرده می دانند. اما فرایند سوگواری با افسردگی بسیار متفاوت است. احتمال اینکه افسردگی با غم و اندوه همراه باشد، وجود دارد، ولی هر غم و اندوهی نمی تواند افسردگی باشد؛ زیرا افسردگی به مدت طولانی در فرد وجود خواهد داشت.

در اغلب موارد در سوگواری، فرد عزت نفس خود را حفظ می کند؛ اما در افسردگی، فرد احساس حقارت و بی ارزش دارد و تمایل خودکشی افزایش پیدا می کند. درواقع میلی به ادامه زندگی و انجام کارهای روزمره را ندارد.

چه چیزی باعث افسردگی می شود؟

گاهی اوقات یک محرک برای افسردگی وجود دارد. رویدادهایی که زندگی را تغییر می دهند، مانند سوگ، از دست دادن شغل یا زایمان، می توانند آن را به وجود آورند. افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، احتمال دارد که آن را تجربه کنند؛ اما همه افراد می توانند بدون دلیل واضح افسرده شوند.

عوامل موثر بر افسردگی

امکان بروز افسردگی در هر فردی، حتی کسانی که در شرایط ایده آل زندگی می کنند، وجود دارد. همچنین عوامل موثر بر زندگی می تواند موجب ایجاد این بیماری می‌شود، برخی از این موارد عبارت است از:

بیماری جسمی: برخی از بیماری ها (مانند تیروئید، تومور مغزی، کمبود ویتامین) و تغییرات جسمی، هورمونی و شیمیایی مغز می تواند موجب بروز افسردگی شود.

ژنتیک: زمانی که یک فرد در خانواده دچار افسردگی می شود، احتمال اینکه به علت موارد ژنتیکی باشد، بسیار است. همین مورد موجب ایجاد افسردگی در سایر اعضای خانواده خواهد شود.

شخصیت فردی: شخصیت افراد در بروز بیماری های روحی مانند افسردگی تاثیرگذار است. به این صورت که افراد با اعتماد به نفس پایین و بدبین، بیشتر به بیماری افسردگی مبتلا می شوند.

عوامل محیطی: زمانی که افراد در معرض فقر، خشونت، سوءاستفاده، نادیده گرفتن قرار می گیرند، احتمال افسردگی در آنها نسبت به سایر افراد بیشتر است.

علایم شایع در بیماری افسردگی

افسردگی با علت های مختلف، افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند علائم مختلفی را ایجاد کند. علایم افسردگی از احساسات پایدار ناراحتی و ناامیدی تا از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً لذت بخش بوده و احساس بسیار ناراحت کننده، متغیر است. بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی علائم اضطراب را نیز دارند.

ممکن است علائم جسمی مانند احساس خستگی مداوم، بد خوابیدن، نداشتن اشتها یا میل جنسی و دردهای مختلف وجود داشته باشد.

علائم افسردگی از خفیف تا شدید متغیر است. در خفیف ترین حالت، ممکن است فرد احساس ضعف مداوم داشته باشد، در حالی که افسردگی شدید می تواند باعث شود احساس خودکشی کند و با خود بگوید که زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد. اکثر افراد در مواقع سخت احساس استرس، اضطراب یا خلق و خوی ضعیف را تجربه می کنند. ممکن است خلق و خوی ضعیف پس از مدت کوتاهی بهبود یابد و نشانه افسردگی نخواهد بود.

بیماری افسردگی چگونه درمان می شود؟

افسردگی یکی اختلالات روانی قابل درمان است. با استفاده از مشاوره درمانی 80 تا 90 درصد از افراد مبتلا به افسردگی می توانند درمان شوند.

قبل از تشخیص یا درمان، دکتر روانشناس باید یک ارزیابی تشخیصی کامل، از جمله جلسه درمانی و معاینه فیزیکی انجام دهد. در برخی موارد، ممکن است آزمایش خون انجام شود تا اطمینان حاصل شود که افسردگی ناشی از یک وضعیت جسمی مانند مشکل تیروئید یا کمبود ویتامین نباشد. این ارزیابی علائم خاص را شناسایی می‌کند و سابقه پزشکی و خانوادگی و عوامل فرهنگی و محیطی را با هدف رسیدن به تشخیص و برنامه‌ریزی یک دوره عملی بررسی می‌کند.

درمان افسردگی

درمان افسردگی می تواند شامل ترکیبی از تغییرات سبک زندگی، گفتار درمانی و دارو باشد. درمان توصیه شده شما بر اساس افسردگی خفیف، متوسط یا شدید است.

اگر افسردگی خفیف دارید، ممکن است دکتر روانشناس به شما پیشنهاد دهد که منتظر بمانید تا ببیند آیا به خودی خود بهبود می یابد یا خیر، در حالی که پیشرفت شما را زیر نظر دارد. همچنین ممکن است اقدامات سبک زندگی مانند ورزش و گروه های خودیاری را پیشنهاد کنند.

درمان گفتاری، مانند درمان شناختی رفتاری، اغلب برای افسردگی خفیف که بهبود نمی یابد یا افسردگی متوسط استفاده می شود. در برخی از موارد مصرف داروهای ضد افسردگی با تجویز روانپزشک الزامی است.

برای افسردگی متوسط تا شدید، اغلب ترکیبی از گفتار درمانی و داروهای ضد افسردگی توصیه می شود. اگر افسردگی شدید دارید، ممکن است برای درمان‌های تخصصی صحبت کردن و تجویز دارو به یک مرکز روانشناسی معرفی شوید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله بهترین مرکز خدمات مشاوره روانشناسی پیشنهاد می شود.

دکتر روانشناس برای افسردگی

دارو درمانی برای بیماری افسردگی

تجویز دارو توسط روانپزشک به بیماری افسردگی کمک می کند و در درمان آن موثر است. به همین دلیل، داروهای ضد افسردگی برای کمک به اصلاح ساختار شیمیایی مغز تجویز می شوند.  داروهای آرام بخش برای افسردگی، موجب اعتیاد افراد نمی شود، به عبارتی باعث عادت کردن افراد به این داروها نخواهد شد. به طور کلی داروهای ضد افسردگی هیچ اثر محرکی بر افرادی که افسردگی را تجربه نمی کنند، ندارند.

داروهای ضدافسردگی در یک یا دو هفته اول استفاده، موجب بهبودی می شود؛ اما ممکن است فواید کامل آن برای دو تا سه ماه مشاهده نشود. اگر بیمار پس از چند هفته بهبودی کمی داشته یا هیچ بهبودی نداشته باشد، روانپزشک او می تواند دوز دارو را تغییر دهد یا یک داروی ضدافسردگی دیگر اضافه یا جایگزین کند.

روانپزشکان معمولاً توصیه می کنند که بیماران تا شش ماه یا بیشتر پس از بهبود علائم به مصرف دارو ادامه دهند.

روان درمانی برای بیماری افسردگی

روان درمانی یا گفتار درمانی توسط مشاوره روانشناسی برای درمان افسردگی خفیف استفاده می شود. برای افسردگی متوسط تا شدید، روان درمانی اغلب همراه با داروهای ضد افسردگی تجویز می شود. درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی موثر است. این نوع درمان شکلی از درمان بوده که بر حل مشکل در زمان حال متمرکز است و به فرد کمک می کند تا تفکر تحریف شده یا منفی را با هدف تغییر افکار و رفتار تشخیص دهد و به چالش ها به شیوه ای مثبت پاسخ دهد.

در مرکز روانشناسی ممکن است روان درمانی فقط فرد را تحت درمان قرار می دهد، اما می تواند شامل دیگران نیز شود. برای مثال خانواده یا زوج درمانی می تواند به حل مسائل در این روابط نزدیک کمک کند. گروه درمانی افراد مبتلا به بیماری های مشابه را در یک محیط حمایتی گرد هم می آورد و می تواند به آنها کمک کند تا یاد بگیرد که دیگران چگونه در موقعیت های مشابه کنار می آیند.

بسته به شدت افسردگی، درمان ممکن است چند هفته یا بیشتر طول بکشد. در بسیاری از موارد، بهبود قابل توجهی در 10 تا 15 جلسه روانشناسی ایجاد می شود.

خودیاری و مقابله با افسردگی

چند راهکار وجود دارد که افراد می توانند برای کاهش علائم افسردگی انجام دهند. برای بسیاری از افراد، ورزش منظم به ایجاد احساس مثبت و بهبود خلق و خو کمک می کند. داشتن خواب با کیفیت کافی و به طور منظم، خوردن یک رژیم غذایی سالم و پرهیز از الکل (یک داروی افسردگی) نیز می تواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.

افسردگی یک بیماری واقعی است. با تشخیص و درمان مناسب، در اکثر موارد افراد مبتلا به افسردگی بر آن غلبه خواهند کرد. اگر علائم افسردگی را تجربه می کنید، اولین قدم این است که به کلینیک مشاوره مراجعه کنید. سپس با یک دکتر روانشناس در مورد نگرانی های خود صحبت کنید و از او بخواهید که به شما راهکارهای مناسب ارائه دهد. این کار شروعی برای رسیدگی به نیازهای سلامت روان شما است.

زندگی با افسردگی

بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی با ایجاد تغییراتی در شیوه زندگی، از جمله ورزش بیشتر، کاهش مصرف الکل، ترک سیگار و تغذیه سالم، سعی در بهبود وضعیت روانی خود دارند.

خواندن یک کتاب خودیاری یا پیوستن به یک گروه پشتیبانی نیز ارزشمند است. آنها می توانند به شما کمک کنند تا درک بهتری در مورد آنچه باعث ایجاد احساس افسردگی در شما می شود، به دست آورید. به اشتراک گذاشتن تجربیات خود با دیگران در شرایط مشابه نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله روانشناس کیست و بهترین روانشناس چه ویژگی هایی دارد؟ پیشنهاد می شود.

مشاوره افسردگی

مشاوره روانشناسی برای بیماری افسردگی

اگر فکر می کنید افسرده هستید، مهم است که از یک روانشناس کمک بگیرید. بسیاری از افراد قبل از درخواست کمک برای افسردگی مدت طولانی صبر می کنند، اما بهتر است مراجعه به دکتر روانشناس را جدی بگیرید. هر چه زودتر به کلینیک روانشناسی مراجعه کنید، زودتر در مسیر بهبودی قرار خواهید گرفت.

اگر برای درمان افسردگی خود به کمک نیاز دارید، می توانید برای حل مشکلات خود به  مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی تحت نظارت دکتر روانشناس باقرزاده مراجعه کنید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

طرحواره ایثار و از خودگذشتگی

طرحواره ایثار (مراقب همه جز خودت باش!)

اگر دیگران را در اولویت قرار ندهید، مضطرب می شوید؛ اما چه کسی از شما مراقبت می کند؟ آیا می دانید اگر چنین ویژگی را داشته باشید، به نوعی به طرحواره ایثار مبتلا هستید؟

افراد دارای طرحواره ایثار در قبال درد دیگران احساس مسئولیت می کنند و بدون تلاش برای رفع آن احساس بدی دارند. این طرحواره به علت مسئولیت بیش از حد در زمان کودکی است و از روش تربیتی نادرست والدین برای یادگیری بیشتر کودکان ناشی می شود. تفاوت بین طرحواره ایثار و فقط دلسوز بودن، مرزهای سلامت روانی فرد را نشان می دهد که در ادامه به این مورد پرداخته خواهد شد.

آیا وقتی افرادی که برایتان مهم هستند آسیب می بینند، با وجود اینکه تقصیر شما نیست، نسبت به خودتان احساس بدی دارید؟ همه ما نسبت به دیگران احساس همدلی می کنیم. اما افراد دارای طرحواره ایثار در قبال درد دیگران احساس مسئولیت می کنند و تحمل آن برایشان بدون تلاش برای رفع سخت است. همچنین نیاز شدیدی به از بین بردن آن درد یا ناراحتی احساس می‌کنند و اگر این کار را نکنند، احساس ناراحتی شدید خواهند داشت، خودشان را سرزنش می کنند، از خود انتقاد کرده و حتی خودشان را تحقیر می کنند.

جهت دریافت مشاوره ( حضوری ، تلفنی و آنلاین ) از مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی می توانید با شماره تلفن 09910443120 تماس بگیرید. 

طرحواره خودگذشتگی

دلایل طرحواره ایثار

روش تربیتی نادرست: طرحواره ایثار همانند تمام طرحواره‌ها، در طول تجربه دوران کودکی شکل می‌گیرد، در واقع به عنوان روش تربیتی کودک برای یادگیری قوانین است که به عملکرد خانواده ارتباط دارد. طرحواره ها ریشه در احساسات دارند و تا بزرگسالی با افراد می مانند.

مسئول مراقبت از والدین یا سرپرست: طرحواره ایثار از زندگی در موقعیتی ناشی می شود که در دوران کودکی مسئولیت بیش از حد را بر عهده فرد گذاشته شده است. به این صورت که احتمال دارد به عنوان یک کودک، مجبور شده باشید از یک بزرگسال، مانند والدینی که با بیمارهای ذهنی یا جسمی درگیر بودند، مراقبت کنید. آنها می توانند از بیماری ناتوان کننده جدی گرفته تا والدینی مبتلا به افسردگی که همیشه بیش از حد درگیر به نظر می رسند، شامل شوند.

منطق کودک نمی تواند چنین  مسئولیتی را بپذیرد، به این صورت که مدام با خود می گوید: «اگر فقط از والدینم مراقبت کنم، آنقدر بهتر می شوند که از من مراقبت کنند.» این مسئولیت برای یک کودک بسیار سنگین است و خطرات آن زیاد است؛ زیرا باور دارد: «اگر من از والدینم مراقبت نکنم، آنها خوب نخواهند شد و این تقصیر من خواهد بود». ممکن است در کودکی آن را به صراحت به خود نگفته باشید؛ اما این منطقی است که احساسات شما در آن زمان به این صورت رفتار کرده و درواقع این نوع رفتار در ضمیر ناخودآگاه شما ماندگار شده است.

با گذشت زمان، این طرحواره شروع به احساس نیاز شدید به مراقبت از دیگران و احساس مسئولیت در قبال آنها می کند، مانند حضور در کنار دیگران تنها با یک احساس نیاز از سوی دیگر است.

شاید شما با طرحواره اطاعت (یا انقیاد) آشنا باشید که شبیه طرحواره ایثار است. با این حال، تفاوت این است که با اطاعت، کودک نسبت به رابطه مراقبتی احساس ترس یا گناه عمیقی می‌کند؛ زیرا بزرگسال از نظر عاطفی کودک را نادیده گرفته یا او را مورد سوءاستفاده قرار می دهد. با ایثار، هیچ اجبار آشکاری وجود ندارد. کودک فقط می خواهد کمک کند. بنابراین، اغلب بزرگسالانی که طرحواره ایثار دارند، خشم یا رنجش ناشی از طرحواره اطاعت را احساس نمی کنند. در هر صورت، افراد دارای طرحواره ایثار فقط آرزو می کنند که بتوانند کارهای بیشتری انجام دهند. آنها هرگز کافی نیستند و هیچ گاه از خود راضی نخواهند بود.

نشانه های طرحواره ایثار

  • درد عاطفی دیگران را غیرقابل تحمل می‌دانید و احساس مسئولیت می‌کنید که کمک کنید.
  • ممکن است شما واکنش‌های شدید مشابهی نسبت به حیواناتی که داشته باشید و برای آنها دلسوزی کنید.
  • به خاطر داشتن نیازهای خود احساس گناه و خودخواهی می کنید.
  • نه گفتن سخت است.
  • برای شما سخت است که در مورد خودتان صحبت کنید.
  • وقتی دیگران سعی می کنند به شما کمک کنند، مضطرب می شوید.
  • متوجه می‌شوید که مردم از شما سوءاستفاده می‌کنند؛ اما احساس می‌کنید نمی‌توانید به آن رسیدگی کنید.
  • به دلیل برآورده نشدن نیازهایتان احساس می کنید که برای دیگران ارزش ندارد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله طرحواره رهاشدگی و نشانه های آن چیست؟ پیشنهاد می شود.

مهربانی مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی

مقابله با طرحواره ایثار

ممکن است درباره طرحواره ایثار و از خود گذشتگی بگویید: «چه اشکالی دارد که نسبت به مردم و حیوانات دلسوزی کنیم و بخواهیم کمک کنیم؟» پاسخ این است: «هیچ مشکلی وجود ندارد!»

تفاوت بین طرحواره ایثار و فقط دلسوز بودن، مرزهای سلامت روانی است. وقتی مرزهای ضعیفی دارید، رفتار ایثارگرانه باعث ایجاد عدم تعادل می شود که کمک کننده را از بی توجهی به خود رنج می دهد (خسته، ناامید و مورد سوءاستفاده دیگران). این پویایی می تواند منجر به مرتبط کردن کار دلسوزانه با ناراضی بودن و ناکام ماندن شود که در نهایت به تعداد کمی کمک می کند.

همچنین ممکن است این پویایی را در افرادی که در بیمارستان، مراکز درمانی یا روان درمانی و هر فردی که از لحاظ جسمی و ذهنی با افراد سروکار دارند، مشاهده کنید. آنها از کار دلسوزانه‌ای که با بیماران خود انجام می‌دهند، احساس رضایت می‌کنند، اما متوجه می‌شوند که در سیستمی هستند که از این مهربانی سوءاستفاده می کنند، به این صورت که به آنها توجهی نمی شود و به سمت فرسودگی شغلی سوق داده می‌شوند. در نهایت عضویت در چنین سیستمی باعث مراقبت ضعیف از بیماران، رانده شدن کارکنان خوب و کاهش توانایی کمک کننده می شود.

در زندگی شخصی، طرحواره ایثار هزینه فرصت دارد. با فدا کردن زمان و تلاش خود برای دیگران به صورتی که از خودتان سلب می‌شود، متوجه می‌شوید که زمان در حال سپری شدن است و در بسیاری از مواقع مانند استراحت، تفریح یا رضایت شخصی، آن طور که می‌خواهید، زندگی نمی‌کنید.

مهم تر از همه، افراد دارای طرحواره ایثار در سطح نیاز عاطفی نادیده گرفته می شوند. بنابراین اگر در بسیاری از موارد پاسخ شما به سوالاتی که در ادامه آورده شده، مثبت است، باید بدانید که شما در گروه طرحواره ایثار قرار دارید.

  • آیا دیگران به اندازه کافی از شما حمایت نمی کنند؟
  • آیا از دیگران تشکر می کنید؛ اما آنها به شما توجهی ندارند؟
  • آیا نیاز عاطفی را از جانب دیگرانی که با شما در ارتباط هستند، به صورتی که احساسات شما مهم هستند، دریافت نمی کنید؟

درمان طرحواره ایثار

طرحواره درمانی به شما کمک می کند بر محدودیت های طرحواره ایثار غلبه کنید، سپس به ارزش های خود پایبند باشید و مهربانی خود را حفظ کنید؛ اما همه این موارد مستلزم رعایت برخی از مواردی است که در ادامه به صورت پنج مرحله ای برای درمان طرحواره ایثار بیان می شود.

کمتر ایثار کنید: بخش هایی از زندگی را در نظر بگیرید که در آن برای دیگران فداکاری می کنید تا احساس خوبی در شما ایجاد کند، اما دیگران واقعاً به آن نیاز ندارند. بکوشید آنها را محدود کنید تا وقت آزاد بیشتری برای خود فراهم کنید.

فهرستی از کارهایی که دوست دارید در زندگی خود انجام دهید، تهیه کنید: به این صورت که با استفاده از یک برنامه ریزی دقیق، راه هایی را برای انجام کارهای خود پیدا کنید و آنها را حتما انجام دهید.

کمتر به دیگران توجه کنید و کمی خود را دوست داشته باشید: به خود یادآوری کنید که برای دریافت عشق و برآورده شدن نیازی به فداکاری ندارید. شما لایق آن چیزها هستید بدون اینکه کاری انجام داده باشید

معنای زندگی خود را دریابید: این امکان را به خود بدهید که بتوانید شخص خوبی باشید و در عین حال مراقب خود باشید و مراقبت دیگران را بپذیرید.

ایستادگی را تمرین کنید: زمانی که فکر می‌کنید مورد استثمار قرار می‌گیرید یا از شما سوءاستفاده می‌شود، ایستادگی را تمرین کنید. از کوچک شروع کنید و به سمت بالا بروید.

مقاله مرتبط: نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی و راه های درمان آن 

دوست داشتن خود خدمات مشاوره نیلوفر آبی

خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی

پیشنهاد می شود برای درمان انواع طرحواره ها و اختلالات خود از خدمات تخصصی مرکز مشاوره نیلوفر آبی با مدیریت دکتر روانشناس باقرزاده استفاده کنید.

نیلوفر آبی ، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

با مرکز مشاوره نیلوفر آبی در ارتباط باشید.

شکست عشقی

شکست عشقی و راهکارهای کنار آمدن با آن (سوگواری، پذیرش، حرکت به جلو، شکوفایی)

شکست عشقی، جدایی یا پایان یک رابطه بخش سختی از زندگی است. گاهی اوقات مشاوره فردی می تواند در این دوران چالش برانگیز کمک کند. حرکت کردن می تواند دشوار و دردناک باشد، اما بخش مهمی از روند بهبودی است. یک رابطه طولانی مدت ممکن است منجر به تاثیرات روحی بسیاری شود، اما می توانید با چند نکته به بهبودی خود سرعت دهید.

رابطه عاطفی چیست؟

رابطه به عنوان پیوندی تعریف می‌شود که در آن دو یا چند نفر با هم می‌آیند تا پیوندی بین یکدیگر ایجاد کنند. انسان ها تمایل دارند با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند. با این کار روابط مختلفی را شکل می‌دهند، چه با همکاران، عاشقانه، دوستان، والدین و غیره. آنها به بخش اساسی زندگی افراد تبدیل می‌شوند. هر رابطه ای منحصر به فرد است و هر یک اهمیت خاص خود را دارد.

رابطه سالم فرد را به سمت وضعیت ذهنی سالم سوق می دهد. هر دو شریک به یکدیگر احترام می گذارند. محیط مثبت ایجاد شده توسط رابطه سالم توسط همه اطرافیان به اشتراک گذاشته می شود. می گویند وقتی فرد احساس خوبی داشته باشد، کیفیت کار او نیز بهتر می شود. ارتباط عاطفی، صداقت و احترام از معدود ویژگی های یک رابطه سالم است.

برای استفاده از خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی می توانید با شماره تلفن 09910443120 تماس بگیرید. 

شکست رابطه عاطفی

تاثیر شکست عشقی بر زنان و مردان

رابطه عاطفی ناموفق تأثیر عمیقی بر سلامت روان فرد دارد. از نظر عاطفی فرد را تخلیه می کند. هر چه رابطه عمیق تر باشد، تأثیر آن عمیق تر است. رابطه شکست خورده توسط افراد به صورتی توصیف می شود که گویی سنگ به آنها اصابت کرده است.

در هنگام وقوع شکست عشقی افراد تمام انگیزه خود را برای انجام هر کاری از دست می دهند. آنها با موجی از احساسات مانند ناامیدی، سرزنش خود، سوگ، خشم، انکار و در برخی افراد اختلال روانی نیز بروز می کند.

ثابت شده است که احساس غم و اندوه عمیق در افراد می تواند باعث نوسانات ترشح هورمون شود. برای مثال هورمون مبارزه و گریز به بدن سرازیر می شود که باعث افزایش ضربان قلب و فشار خون می شود. در نتیجه باعث ایجاد استرس در فرد می شود که به نوبه خود تأثیر شدیدی بر سیستم ایمنی بدن دارد.

ممکن است دلایل زیادی برای شکست روابط وجود داشته باشد؛ اما اگر یک رابطه به دلیل رابطه عاشقانه به سنگ بخورد، می تواند منجر به آسیب به طرف مقابل شود. ممکن است فرد از وارد شدن به رابطه بیشتر خودداری کند.

یا در اعتماد کردن با مشکل مواجه شود که تأثیر زیادی بر رابطه آینده او خواهد داشت. برای کنار آمدن با غم و اندوه ناشی از شکست رابطه، برخی افراد الکل یا مواد دیگری را انتخاب می کنند که به نوبه خود باعث وابستگی یا اعتیاد می شود.

به عبارت دیگر، به دلیل روابط ناموفق، تغییر شدیدی در زبان بدن آنها به نظر می رسد. همچنین ضربه ای که در اثر رابطه جنسی ایجاد شده است می تواند منجر به افزایش ترس و اضطراب، بی خوابی، بازگشت به گذشته شود.

دردی که فرد در اثر یک رابطه عاطفی ناموفق تجربه می کند، مشابه درد فیزیکی است که در مطالعات انجام شده در علوم اعصاب نشان داده شده است.

در اغلب موارد افراد از خود سؤال می کنند که چرا شریک زندگی آنها را رها کرده است. این احساس شدید طرد شدن، کانونی برای مشکلات روانی دیگر مانند اختلالات خوردن، آسیب به خود، اختلال سازگاری، تصویر منفی بدن ایجاد می کند. از این رو، تحریف های شناختی در ذهن افراد ظاهر می شود.

عزت نفس نیز به دلیل شکست عشقی آسیب می بیند؛ زیرا افرادی که با طرد شدن مواجه شده اند، تمایل به نفرت از خود دارند. بر اساس مطالعات انجام شده، افرادی که دچار شکست عشقی شده اند، خشم و غمگینی و افزایش خطر ابتلا به اختلالات افسردگی اساسی را گزارش کردند.

شدت مسائل روانی برای افرادی که مدت طولانی با هم رابطه دارند، بیشتر از کسانی است که مدت کوتاه تری در رابطه هستند.

علاوه بر این، اگر فردی در یک رابطه سمی باشد، عواقب رابطه شکست خورده حتی شدیدتر خواهد بود. زنان به دلیل روابط ناموفق بیشتر از مردان رنج می برند. 

زنان از نظر عاطفی به شریک زندگی خود وابسته هستند و براساس آمار به دست آمده زنان بیشتر از مردان در معرض افکار خودکشی و مشکلات خواب هستند.

برای رهایی از تمام احساسات منفی بعد از شکست عشقی پیشنهاد می شود با یک روانشناس حرفه ای و با تجربه در زمینه روابط عاطفی مشورت کنید. با روان درمانی تحت نظارت او با مشکلات بعد از شکست عشق خود کنار بیایید. با این کار به خود کمک خواهید کرد تا روابط عاطفی ناموفق بر روان شما تاثیر کمتری داشته باشد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله رابطه عاطفی چیست و چه کاربردی دارد؟ پیشنهاد می شود.

شکست عشقی در زنان

راهکارهای کنار آمدن با شکست عشقی

پذیرش پایان: بپذیرید که رابطه به پایان رسیده است. طبیعی است که فکر کنید و آرزو داشته باشید که همه چیز به صورتی دیگر رقم بخورد. قوی بمانید و تصدیق کنید که شراکت مسیر خود را طی کرده است. فهرستی از دلایلی که رابطه شما کار نمی کند، ایجاد کنید.

این تمرین می تواند به شما کمک کند تا یک چشم انداز برای خود ایجاد کنید. از دیدگاه جدید خود استفاده کنید تا بفهمید که همه چیز برای هر دو طرف کارساز نبوده است و اینکه پایان دادن به رابطه احتمالا برای هر دوی شما مفید بوده است.

زمان دادن به خود: سوگواری بخشی طبیعی از فرایند پس از هر رابطه عاطفی و جدایی است. احساسات بعدی پیچیده خواهد بود. برای مرتب کردن آنها به زمان نیاز دارید. زمانی را برای تأمل و ارتباط با آنچه احساس می کنید، اختصاص دهید.

نوشتن می تواند به شما در پردازش تجربه کمک کند. در نظر بگیرید که برای خود یک «مهلت» برای عزاداری قائل شوید. این روند به معنای آن است که وقتی به آن نقطه رسیدید، همه چیز را از بین خواهید برد. فقط بدانید که تا یک تاریخ معین، مسئولیت رشد و شکوفایی را در قبال خودتان دارید.

اجتناب از نشخوار فکری: وقتی در میانه تفکر هستید، از تجزیه و تحلیل بیش از حد هر رویداد گذشته خودداری کنید. گاهی اوقات وقتی یک رابطه به پایان می رسد، افراد زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل همه چیز در لحظه و عمل می کنند.

بررسی سابقه شما طبیعی است؛ اما از دور انداختن آن اجتناب کنید. نشخوار فکری می تواند باعث شود شما در احساستان گرفتار شوید و شروع بخش جدید زندگی تان را سخت تر کند. به جای تجزیه و تحلیل اینکه چرا رابطه شما به پایان رسیده است، به این فکر کنید که می خواهید بدون شریک زندگی خود چه کسی باشید.

شناخت افکار منفی: طبیعی است که احساسات سختی در مورد پایان یک رابطه داشته باشید، اما این نوع احساسات می توانند شما را از ادامه راه بازدارند. با شناسایی افکار تلخ و ثبت آنها، محرک های خود را کشف کنید.

همچنین روش هایی را به خود بیاموزید تا افکار تکرار شونده را قبل از اینکه بر ذهن شما تاثیر بگذارند، قطع کنید. از غرق شدن در دلسوزی به خود بپرهیزید. ممکن است بعد از جدایی احساس ناتوانی کنید؛ اما می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید. زمان می برد، اما حرکت رو به جلو با تغییر دیدگاه شما بسیار آسان تر خواهد بود.

جلوگیری از رفتارهای خود ویرانگر: از استفاده از روش های مضر و خود ویرانگر برای مقابله (مانند سیگار کشیدن، نوشیدن الکل یا مواد مخدر) خودداری کنید. آنها روش های ناسالم برای مقابله با پیامدهای یک رابطه هستند و مشکلات بیشتری را ایجاد می کنند.

انجام هر گونه رفتار تنفر از خود، با از بین بردن اندوه شما، روند بهبودی را طولانی تر می کند. به دنبال جایگزین های سالمی باشید که به شما احساس خوبی نسبت به خودتان می دهد (مانند ورزش، موسیقی، نقاشی، نوشتن).

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله فیلوفوبیا یا ترس از عشق چیست و چگونه درمان می شود؟ پیشنهاد می شود.

مشاوره شکست عشقی

قطع کردن رابطه با طرف مقابل : یک روانشناس حرفه ای نیز به شما توصیه کند که «قانون عدم تماس» را با طرف مقابل خود اجرا کنید و از تعامل اجتناب کنید. بنابراین باید پیامک یا تماس را متوقف کنید و از رسانه های اجتماعی دوری کنید. 

ممکن است بتوانید بعداً با هم رابطه دوستانه برقرار کنید؛ اما در حال حاضر باید زندگی بدون شریک قبلی خود را بسازید. قطع روابط نیز رهایی از رابطه را آسان تر می کند. اگر مجبور به برقراری ارتباط هستید، مودب باشید؛ اما از تعامل طولانی خودداری کنید.

سروسامان دادن به محل زندگی: به فضای زندگی خود ظاهری جدید ببخشید. اگر شما و همسرتان با هم زندگی می‌کردید، سعی کنید از آن خانه به یک خانه جدید نقل مکان کنید، این روند می‌تواند بسیار کمک کند تا خاطراتی که با او داشته اید، زودتر فراموش کنید.

وسایل طرف مقابل خود را با کمک یک دوست مشترک به او بدهید. از بین بردن علائم حضور در روابط عاطفی می تواند نمادی از شروعی جدید باشد.

مسئولیت پذیر بودن: از انجام «بازی سرزنش» خودداری کنید. اشاره کردن با انگشت به طرف شریک زندگی تان ممکن است باعث شود شما احساس حق داشتن در هر موردی کنید. با این حال، این رفتار مضر است. 

به این فکر کنید که چگونه ممکن است در پایان رابطه مشارکت داشته باشید. با تصدیق نقش خود در رابطه، دیدگاه خود را به دست آورید.

از این درس ها در روابط آینده استفاده کنید. برای جلوگیری از تکرار اشتباهات باید بررسی کنید که چه چیزی مؤثر بوده و چه چیزی مؤثر نخواهد بود.

به یاد داشتن احساسات و خاطره های خوب: تمرکز روی افکار و احساسات منفی باعث می شود، خشم تشدید شود. داشتن افکار تلخ در مورد کسی که او دوست داشته و عشق می ورزیدید یا تعریف و تمجیدهای غیراخلاقی در مورد او کمکی به رشد شما نمی کند.

از نگه داشتن احساسات منفی خودداری کنید و روی اوقات خوبی که گذرانده اید، تمرکز کنید. رها کردن احساسات منفی، آینده مثبت تری برای شما ایجاد می کند.

وقت گذرانی با اطرافیان نزدیک: پس از شکست عشقی، از کناره گیری خودداری کنید. برای کمک به تمرکز روی چیزی غیر از درد، زمانی را با عزیزان خود بگذرانید. عقب نشینی در خود باعث تشدید احساس تنهایی می شود.

از گذراندن زمان زیاد به تنهایی خودداری کنید، بودن با افراد دیگر نیز راه خوبی برای پرت کردن حواس خود با فعالیت های مثبت است. کارهایی را در نظر بگیرید که ممکن است از آنها اجتناب کرده باشید. اگر خانواده ای حامی دارید، زمان ایده آلی برای گذراندن وقت با آنها است.

ببخشید تا به آرامش برسید: بخشش به یک قلب شکسته اجازه می دهد تا اتفاقات گذشته را رها کند و به سمت آینده حرکت کند. بپذیرید که نمی توانید گذشته را تغییر دهید؛ اما می توانید انتخاب ها و رفتارهای آینده خود را تغییر دهید. خود و شریک زندگی تان را ببخشید. درک کنید که بخشش به بهبودی شما کمک می کند. از تجربه درس بگیرید و از حمل درد با خود بپرهیزید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله معرفی دکتر روانشناس خوب و ویژگی های آن پیشنهاد می شود.

رهایی بعد از شکست عشقی

مشاوره روانشناسی برای شکست عشقی

ممکن است ادامه زندگی پس از یک رابطه عاطفی شکست خورده و شکست عشقی دشوار باشد؛ اما بازسازی آن مهم است. از عجله کردن در کارها بپرهیزید و روی دردهای خود فکر نکنید. به خود فرصت دهید تا غصه بخورید و از یک رابطه عاطفی شکست خورده خلاص شوید. اگر نیاز دارید که برای یک دوست خود را خالی کنید یا برای چند روز گریه کنید، آن را دنبال کنید.

به اندازه ای که نیاز دارید برای کار کردن با احساسات خود وقت بگذارید و بهترین کار را انجام دهید تا مثبت بمانید. نکته مهم این است که دوباره لذت بردن از زندگی را شروع کنید. درد اجتناب ناپذیر است؛ اما شما می توانید بر آن غلبه کنید. یک ساعت آن را مصرف کنید.

هنگامی که برای پردازش احساسات خود وقت داشته باشید، برای حرکت به سمت یک زندگی جدید مجهز خواهید شد. اگر برای مرتب کردن جدایی و عواقب آن به کمک نیاز دارید، از یک مشاوره یا درمانگر کمک بگیرید تا به شما در آموزش مهارت‌های زندگی بهتر کمک کند.

در همین راستا می توان بیان کرد که اگر برای بهبود صمیمیت (یا پایان دادن به یک رابطه) به کمک نیاز دارید، می توانید مشکلات خود را با مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی تحت نظارت دکتر روانشناس باقرزاده حل کنید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

طرحواره رهاشدگی نیلوفر آبی

طرحواره رهاشدگی و نشانه های آن چیست؟

شاید شما هم مانند بسیاری از افراد این سوالات را از خود پرسیده باشید: «اگر افراد مهم زندگی را از دست بدهم، اگر آنها مرا ترک کنند، اگر افراد خانواده مرا ترک کنند، اگر پدر، مادر، خواهر، برادر، شوهر، همسر یا فرزندم بیمار شود یا فوت کند، چه می شود، من دیگر نمی توانم زندگی کنم؟»، اگر تاکنون شما نیز درگیر موارد ذکر شده اید، احتمال دارد که شما درگیر طرحواره رهاشدگی باشید.

طرحواره چیست؟

به عقیده روانشناسان طرحواره نوعی قالب تفکر است که افراد با آن تفکر اطلاعات خود را سازماندهی می کنند و به عنوان ناسازگاری رفتاری شناخته می شود و شخصیت افراد را شکل می دهد. انواع طرحواره بر عملکرد، رفتار و ارتباطات فرد تاثیر می گذارند. طرحواره ها احساسات قوی همانند ترس، غم، اندوه، استرس و اضطراب فرد را تحریک می کنند. طرحواره ها بر روی سلامت روان افراد تاثیر می گذارد.

برای آگاهی بیشتر پیشنهاد می شود که مقاله های انواع طراحواره و طرحواره درمانی را مطالعه کنید.

تله شخصتی رهاشدگی

طرحواره رهاشدگی چیست؟

طرحواره رها شدگی یکی از مهم ترین طرحواره است که از دوران کودکی فرد آغاز می شوند. اگر درمان نشود تا پایان عمر فرد با او همراه خواهد بود. اغلب کسانی که درگیر این طرحواره هستند، این تفکر را دارند که برای افراد دریگر مهم نیستند و آنها می خواهند او را ترک کنند یا به اجبار با او در ارتباط هستند. تفکر این افراد این است که  همه اطرافیان او می خواهند ترکش کنند. در مواردی این احساس به قدر قوی است که او انتظار دارد افراد مهم زندگی اش به زودی بمیرند.

انواع طرحواره رهاشدگی

طرحواره رها شدگی به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود:

1- تله رهاشدگی وابسته

در این طرحواره فرد مورد نظر همیشه باید با یک شخص در ارتباط باشد. اگر شخصی در زندگی او نباشند که فرد به او وابسته باشد، طرحواره او فعال می شود، عملکرد و تفکرات فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

2- تله رهاشدگی بی ثبات

در این نوع طرحواره فرد می ترسد با فردی صمیمی شود ترس از دست دادن شخص مورد نظر او را آزار می دهد.

دلایل ایجاد طرحواره رهاشدگی

همه کودکان باید در محیطی سالم با دلبستگی ایمن رشد کنند. افرادی که جزو طرحواره رهاشدگی هستند در محیط مناسب برای رشد کودک بزرگ نشده اند، بنابراین می توان بیان کرد که این طرحواره از دوران کودکی ایجاد و شروع می شود. برای مثال:

  • کودکانی که پدر یا مادر آنها فوت شده است.
  • کودکانی که در مراکز بهزیستی بوده اند.
  • کودکانی که والدین آنها جدا شده اند.
  • خانواده ای که بسیار به هم وابسته بوده اند. فرزندان جدا شدن را به صورت مستقل تجربه نکنند و از مستقل بودن بترسند.
  • ممکن است که یکی از والدها به مدت طولانی کنار فرزندان نباشند، برای مثال یکی از والدها برای مدت زیادی در بیمارستان یا مسافرت باشند.
  • متولد شدن فرزندان دیگر
  • درگیری، بحث و جدال بین والدین
  • واگذاری کودکان برای نگهداری به افراد دیگر
  • عدم شکل‌گیری دلبستگی ایمن در نوزاد

نشانه های طرحواره رهاشدگی

نوع رفتار افرادی که در طرحواره رهاشدگی قرار دارند، عبارت است از:

1- وابستگی بیش از حد به افراد مهم زندگی

اشخاصی که طرحواره رهاشدگی دارند به افراد مهم زندگی شان مثل خانواده، شریک عاطفی و دوستان صمیمی وابستگی بیش از حد دارند و تحمل دوری از آنها را ندارند، در صورتی که این افراد به مدت کوتاهی از آنها دور باشند، نمی توانند تحمل کنند و سریع نگران آنها می شوند. همیشه در ذهن خود ترس از دست دادن آنها را دارند.

2- انحصارطلبی فرد

ویژگی دیگر افراد که طرحواره رهاشدگی دارند انحصار طلبی و کنترل گری است، این افراد دائما اشخاص مهم زندگی شان را کنترل می کنند که از این روش خیال خود را از بودن آنها در زندگی شان راحت کنند.

3- سرزنش افراد به خاطر رها کردن آنها

افرادی که طرحواره رهاشدگی دارند در زندگی شان همیشه به کسانی که آنها را ترک کرده اند، فکر می کنند و آنها را مورد سرزنش قرار می دهند. اگر با آنها صحبت کنید، همیشه از کسانی که او را ترک کرده اند، گلایه می کنند.

4- عدم تمایل ارتباط و صمیمی شدن

افرادی که تله شخصیتی رها شدگی دارند با کسی صمیمی نمی شوند؛ زیرا الگویی ذهنی آنها به صورتی است که ترس از رها شدن دارند.

5- حسادت به رقیبان عاطفی خود

افرادی که طرحواره رها شدگی دارند، وقتی وارد یک رابطه عاطفی شوند. به کسانی که می توانند جای او را بگیرند، حسادت می کنند. این افراد حاظر نیستند که به هیچ عنوان جایگاه خود را از دست بدهند.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی و راه های درمان آن پیشنهاد می شود.

نیلوفر آبی مرکز خدمات مشاوره حرفه ای

تاثیرات طرحواره رهاشدگی در ازدواج

 همان طور که بیان شد طرحواره رهاشدگی از کودکی تا بزرگسالی بر روی ابعاد مختلف زندگی تاثیر زیادی می گذارد. یکی از مهم ترین مواردی که باید قبل از آن به شناخت و درمان طرحوارها پرداخت، تشکیل زندگی مشترک و ازدواج است. اگر فردی از کودکی دچار تله رها شدگی باشد و در بزرگسالی هم درگیر این موضوع باشد نمی تواند به همسر خود اطمینان داشته باشد بر این باو است که او می خواهد ترکش کند. از این جهت  شناخت و درمان تله شخصیتی رهاشدگی در بهبود روابط عاطفی، ازدواج یا طلاق  تاثیرگذار است. 

تشخیص طرحواره رهاشدگی

  • باید با این موضوع کنار بیایید که درگیر طرحواره رهاشدگی شده اید.
  • به هیچ وجه نباید طرحواره خود را تکذیب کنید.
  • علائم را شناسایی کنید.
  • روش های مقابله با مشکلاتی که پیش آمده را بشناسید.

راهکار های رها شدن از تله شخصیتی رهاشدگی

برای درمان طرحواره رهاشدگی راهکارهای وجود دارد که در ادامه برخی از آنها عبارت است از:

1- گذشته خود را رها کنید

سعی کنید به اتفاقاتی که در گذشته برای شما افتاده که باعث به وجود آمدن احساسات منفی شده است، شناسایی کنید. سپس آنها را به دست فراموشی بسپارید.

2- احساسات خود را بنویسید

سعی کنید در طول روز احساسات خود را بنویسید و به آن پاسخ بدهید. سپس برای خود جملات مثبت بنویسید.

3- تلاش کنید که افکار و عقاید خود را تغییر دهید

افرادی که درگیر طرحواره رهاشدگی هستند بر این باورند که همه افراد می خواهند او را ترک کنند. این تفکر باعث می شود که شخص همیشه ترس از ترک شدن داشته باشد. اگر با این افراد در ارتباط هستید به او کمک کنید که این افکار را رها کند.

4- از یک روانشناس یا مشاور کمک  بگیرید

طرحواره رهاشدگی یکی از چالش برانگیزترین طرحواره های موجود است که فرد به تنهایی نمی تواند آن را درمان کند. بنابراین می توانید از یک روانشناس حرفه ای که در زمینه طرحواره درمانی تجربه دارد، کمک بگیرید.

پیشنهاد می شود برای بهره مندی از خدمات مشاوره و درمان قطعی تله شخصیتی رها شدگی از خدمات تخصصی مرکز مشاوره نیلوفر آبی با مدیریت دکتر روانشناس باقرزاده استفاده کنید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

چگونگی خاموش کردن منتقد درونی

چگونگی خاموش کردن منتقد درونی

صدای منتقد درونی ات را خاموش کن!

چرا منتقد درونی ما را در برابر افرادی که مدام به شما انتقاد می کنند، آسیب پذیرتر می کند؟ ممکن است شما زمان زیادی را صرف تمرکز بر نحوه کنار آمدن با منتقد بیرونی کنید که در شغل و زندگی شخصی با آن مواجه هستید، اما مهم است که به یاد داشته باشید که منتقد درونی شما را در برابر آنها آسیب پذیرتر کند.

گفتگوی درونی شامل دو بخش است؛ یک خودگویی منفی و یک بخش ترسیده و آسیب پذیر که از رها شدن، می ترسد.

منتقد درونی چیست؟

خودگویی منفی به صدای درونی اشاره دارد که شخص را قضاوت، انتقاد و تحقیر می کند (خواه انتقاد از خود به طور عینی موجه باشد یا خیر). یک منتقد درونی بسیار فعال می تواند بر سلامت عاطفی و عزت نفس فرد تأثیر بگذارد. در برخی موارد افرادی که با انتقاد مکرر یا ناتوان کننده از خود دست و پنجه نرم می کنند، برای تغییر الگوهای فکری خود از یک روانشناس یا درمانگر کمک می گیرند.

در همین راستا می توان بیان کرد که بسیاری از افراد با مشکلاتی در عزت نفس و اعتماد به نفس مواجه می شوند، حتی زمانی که به نظر می رسد با اعتماد به نفس، موفق یا به خوبی با دنیای بیرون سازگار شده اند. منتقد درونی یک فرد می تواند نقش مهمی در شکل دادن به هویت و احساس خود ایفا کند. این خودگویی منفی می‌تواند مانند صدای آزاردهنده‌ای باشد که هر تصمیمی را زیر سوال می‌برد و هر دستاوردی را تضعیف می‌کند و می‌تواند احساسات دشواری مانند شرم، بی کفایتی یا گناه را در فرد ایجاد کند.

افراد در نتیجه تجربیات زندگی خود که ممکن است شامل تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی باشد، تمایل به ایجاد انتقاد از خود دارند. در برخی موارد انتقاد از خود ممکن است نشانه ای از نداشتن وضعیت سلامتی ناسالم و بحرانی باشد.

 پیشنهاد می شود برای آگاهی بیشتر مقاله بهترین مرکز خدمات مشاوره روانشناسی را مطالعه کنید. 

منتقد درونی چیست؟

دلایل ایجاد منتقد درونی

همه شما یک گفتگوی درونی با خود دارید که به عنوان بخشی از مغز شروع به یادگیری نحوه همدلی، استفاده از اخلاق، احساس گناه و شرم، پرورش وجدان می کند؛ اما کودکانی که در شرایطی بزرگ می‌شوند که بسیاری از نیازهایشان برآورده نمی‌شود، به این باور می‌رسند که برای برآوردن نیازهایشان باید به خودشان تکیه کنند.

مشکل این است که آنها از نظر رشدی برای مراقبت از خود و ابراز وجود آماده نیستند؛ آنها هنوز در کودکی به طراحی وابسته هستند. این یک موقعیت ناعادلانه است که کودک را به کوتاهی می کشاند. در نتیجه همیشه احساس می کنند که در حال شکست هستند و به اندازه کافی خوب نیستند. صدای درونی آنها شروع به گفتن می کند: «شما به اندازه کافی خوب نیستید، شما هنوز در حال شکست هستید، برای زنده ماندن باید بهتر عمل کنید، هیچ کس اینجا نیست که به شما کمک کند» در این شرایط، خودگویی منفی به مرور زمان بیشتر و بیشتر خواستار و تنبیه کننده می شود.

حال، اگر عامل دیگری را به بی‌توجهی اضافه کنید، اگر آن کودک مورد تحقیر، آزار و اذیت یا آزار والدین یا سرپرستان خود قرار گیرد، احساس شرم عمیق، احساس بی‌کفایتی و ترس از رها شدن نیز در او ایجاد می‌شود.

وقتی یک خودگویی منفی را با یک کودک ناایمن و آسیب پذیر ترکیب می کنید، کودک آسیب پذیر برای مراقبت و حمایت به منتقد درونی روی می‌آورد. این روند مانند تماشای کودکی است که از رها شدن می ترسد و شروع به تکیه بر یک بزرگسال بدجنس و تنبیهی می کند؛ زیرا این احساس را دارد تنها چیزی برای او وجود دارد که همین مورد است. به همین علت یک رابطه آزاردهنده به عنوان خودگویی منفی درونی در فرد به وجود می‌آید. این فرایند منجر به یک تناقض ناامن در شخصیت او می شود که وقتی تحقیر می شود، احساس امنیت می کند.

نشانه های منتقد درونی

  • تمایل دارید نقاط قوت خود را کم اهمیت جلوه دهید و نیاز دارید که دیگران را راضی نگه دارید.
  • در اعماق وجودتان نگران این هستید که نقص دارید و از این بابت احساس شرمندگی می کنید.
  • در روابط احساس می کنید که نمی توانند انتخاب کننده باشید و باید از هر چیزی که دارید، خوشحال باشید.

ویژگی های منتقد درونی

گفتگوی منفی درونی ویژگی های بسیاری دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است.

ـ از شما می خواهد که در مورد همه چیز درست باشید و به دلیل مخالفت به شما حمله خواهند کرد. باعث می شود احساس خود را از آنچه واقعاً اتفاق می افتد، زیر سوال ببرید.

ـ از ناامنی های شما برای حمله بد به شما استفاده می کند: «تو خیلی احمق هستی که مردم تو را بخواهند یا خیلی زشت و…»

ـ شما را با بدترین موارد طرد شدن و رها شدن تهدید می کند: «برای همیشه تنها خواهید ماند»

ـ شما را مجبور می کند که باور کنید اگر به آن تکیه داشته باشید «واقعا» می فهمید چه اتفاقی می افتد.

تمرین های خاموش کردن منتقد درونی

شروع به دیدن خود به عنوان یک شخصیت با اجزا کنید. همه شما آنها را دارید و قدردانی از پیچیدگی درونی شما مفید است. شما یک خودگویی منفی درونی، یک کودک آسیب پذیر درونی و یک بخش «شما واقعی» دارید که سعی می کند خودتان را مدیریت کرده و از آن مراقبت کنید.

بنابراین پیشنهاد می شود با اختیار گرفتن این مورد به «شما واقعی» کمک کنید تا بتوانید منتقد درونی و کودک آسیب پذیر خود را مدیریت کنید و جلوی روشن شدن خودگویی منفی را بگیرید. با تمرین هایی که در ادامه بیان می شود می توانید به خود در این مورد کمک کنید.

1- وقتی منتقد درونی در حال صحبت کردن است، توجه کنید: این کار به تمرین نیاز دارد. شما می توانید از یک دفتر خاطرات برای یادداشت نمونه هایی از چیزهایی که منتقد درونی شما می گوید، استفاده کنید. به چند خط از آنچه می گوید توجه کنید. سعی کنید هر روز آن را انجام دهید.

2- توجه کنید که منتقد درونی چه احساسی در شما ایجاد می کند: ناامن، شرم و ترس از طرد شدن و رها شدن. این احساسات را نیز یادداشت کنید «وقتی می شنوم که باعث می شود احساس بی ارزشی کنم».

3- در مقابل منتقد درونی استدلال کنید: به این نکته اشاره کنید که چگونه احساس بدتری به شما می‌دهد و واقعاً کمکی نمی‌کند. «گفتن بی فایده به من کمکی نمی کند که قاطعانه تر شوم!»

4- از کودک آسیب پذیر درونی که احساس ترس و شرم می کند، مراقبت کنید: به خود اطمینان دهید که به روشی که منتقد درونی شما نمی تواند از خود مراقبت کنید. «من می توانم به شما کمک کنم که احساس امنیت کنید بدون اینکه احساس بی ارزشی کنید.»

به یاد داشته باشید، روند بهبودی در مورد تحمل ترس و اضطراب ناشی از احساس ناامنی در هنگام دفاع از خود است. به تمرین ادامه دهید و به خود ثابت کنید که در طول زمان ممکن است.

 پیشنهاد می شود برای آگاهی بیشتر مقاله معرفی دکتر روانشناس خوب و ویژگی های آن را مطالعه کنید. 

منتقد درونی

ضرورت استفاده از روانشناس برای درمان منتقد درونی

افراد زمانی که به نظر نمی رسد نمی توانند شک و تردیدهای آزاردهنده و احساسات مزمن عزت نفس پایین را از بین ببرند، اغلب به دنبال مراقبت های بهداشت روان هستند. هنگامی که این تردیدها مبتنی بر واقعیت عینی نباشد، مانند زمانی که یک دانش آموز در رشته تحصیلی خود فارغ التحصیل شده است، اما احساس می کند که او یک شکست تحصیلی دارد، روانشناس می تواند به او در رسیدگی به عواملی که در این زمینه نقش داشته اند، کار کنند و در این زمینه راهکارهای اساسی پیشنهاد دهد.

رویکردهای متفاوتی وجود دارد که یک روانشناس خوب برای کمک به افراد برای غلبه بر انتقاد از خود اتخاذ می کند. ممکن است این موارد شامل درمان روانکاوی باشد که در آن فرد رویدادهای دوران کودکی را که به مشکلات فعلی کمک می کند، بازبینی کند. درمان شناختی رفتاری نیز یک رویکرد رایج برای پرداختن به منتقد درونی است. درمانگران رفتاری شناختی به افراد کمک می‌کنند تا افکار خود را شناسایی کنند و این افکار را شکل دهند تا سالم‌تر و کمتر مخرب باشند.

گاهی اوقات، احساس آزاردهنده یک خودگویی منفی به علت افسردگی یا اضطراب است. افرادی که این شرایط را تجربه می کنند به طور مزمن احساس ناکافی بودن دارند و به شدت از خود انتقاد می کنند. در این موارد مرکز خدمات مشاوره  نیلوفر آبی و استفاده از درمانگر با تجربه مانند دکتر روانشناس باقرزاده می تواند مشکل اساسی فرد را درمان کند که موجب کاهش تأثیر گفتگوی منفی درونی فرد یا تغییر آن خواهد شد.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

طرحواره محرومیت هیجانی

نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی و راه های درمان آن

طرحواره محرومیت هیجانی یا عاطفی، به شما می گوید که مراقبان دوران کودکی شما توانایی شنیدن، اعتبارسنجی، بازتاب و پاسخگویی به نیازهای شما را نداشتند.

وقتی بالغ می شوید، مغز به قوانین زندگی که دیگر اعمال نمی شوند، واکنش نشان خواهد داد. عنصر کلیدی برای غلبه بر این مشکل، ارتباط با گذشته و ایجاد همدلی با کودکی که بودید و آنچه نیاز داشتید، است.

طرحواره محرومیت هیجانی می گوید چیزی در رابطه با دیگران وجود دارد که به طور مکرر با توجه به آن نشان داده می شود، حتی زمانی که افراد دارای این نوع طرحواره هستند، مورد غفلت قرار نمی گیرید.

هر یک از طرحواره هایی را که در مقاله آشنایی انواع طرحواره توضیح داده شد، بیان می کند که داشتن هر طرحواره چگونه است، چگونه متوجه آن شوید و چگونه آن را مدیریت کنید. در این مقاله برای آگاهی بیشتر در مورد تعریف طرحواره ها که روانشناسان آن راDNA  شخصیت شما می نامند، به بررسی یکی از این طرحواره های تحت عنوان «طرحواره محرومیت هیجانی» می پردازیم.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله طرحواره درمانی پیشنهاد می شود.

طرحواره محرومیت عاطفی

طراحواره محرومیت هیجانی چیست؟

آیا تا به حال احساس کرده اید که نیازهای عاطفی شما معمولاً توسط افرادی که دوستشان دارید، نادیده گرفته می شود، بنابراین احساس می‌کنید که عبوس می‌شوید و به خود می‌گویید: «گفتن آن چه فایده ای دارد، به هر حال آن را دریافت نخواهند کرد» حالا تصور کنید که این تجربه در روابط برای شما زیاد پیش می آید و در طول زندگی شما ثابت به نظر می رسد. این ذهنیت در شما احساسی را به وجود می آورد که به عنوان طرحواره محرومیت هیجانی یا محرومیت عاطفی شناخته می شود.

طرحواره‌ها از تجربه دوران کودکی بیرون می‌آیند و روش مغز برای درک روابط است تا بتواند در صورت نیاز پیش‌بینی کند و واکنش نشان دهد. مشکل این است که این قوانین بر اساس آنچه در خانواده می گذرد، با تمام ویژگی های منحصر به فرد آن است. اغلب قوانین خارج از خانواده اعمال نمی شود. بنابراین وقتی بالغ می‌شوید، مغز به قوانین زندگی واکنش نشان می‌دهد که درواقع دیگر اعمال نمی‌شوند.

محرومیت عاطفی معمولاً از مسائل بیرون می‌آید که در آن مراقبان شما توانایی شنیدن، تأیید، بازتاب و پاسخگویی به نیازهای شما را نداشتند؛ اما شما می دانستید که نیازهایی دارید و از این بابت عصبانی بودید.

طرحواره محرومیت عاطفی مغز شما را مجبور می کند که بگوید: «شما نیازهای واقعی و مشروع داری که نادیده گرفته می شود! این بد است! باید عصبانی باشی؛ اما تو در زندگی تا این حد پیش رفتی و هنوز هم ادامه دارد، بنابراین ممکن است فقط ناراحت باشی و چیزی نگویی.»

حالا تصور کنید که مغزتان حتی وقتی بزرگ شده اید، این چیزها را به شما می گوید و اکنون می توانید در کنار افرادی باشید که از نظر عاطفی بیشتر از خانواده شما می بخشند. این طرحواره می تواند شما را وادار کند که خودتان را ببندید و احساس کنید که ارتباط شما با هم قطع شده است، مثل اینکه دیگران سرد هستند یا در واکنش با دیگران سرد رفتار می کنید.

نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی چیست؟

  • احساس سرخوردگی شدید
  • عزت نفس پایین
  • سکوت زیاد
  • احساس تنهایی و سوءتفاهم
  • عصبانیت دائمی
  • منفعل و پرخاشگر

در این نوع طرحواره، افراد ارتباط سردی با دیگران دارند، حتی در زمانی که سعی می کنند با آنها ارتباط برقرار کنند. اگر احساس می کنید که این رفتار در شما وجود دارد، باید بدانید که چه کاری می توانید انجام دهید تا با این طرحواره کنار بیایید تا بتوانید با آرامش به زندگی خود ادامه دهید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله رابطه عاطفی پیشنهاد می شود.

انواع طرحواره

درمان طرحواره محرومیت هیجانی

چگونه باید با طرحواره محرومیت هیجانی کنار بیاید؟

گذشته خود را درک کنید. زمانی که بزرگ می‌شوید به ساختار خانواده‌ خود فکر کنید. لحن خانواده از نظر عاطفی چگونه است؟ چطور بوده است که در طول زمان از نظر عاطفی احساس سرخوردگی می کنید؟ دوران کودکی شما چگونه بوده است؟ این موارد درباره سرزنش اعضای خانواده نیست، بلکه برای درک اینکه چه اتفاقی در گذشته شما رخ داده است و چرا واکنش شما به آن این طور بوده و همچنان بر ذهن و عملکرد شما تاثیرگذار است.

برای درمان این نوع طرحواره باید نیازهای عاطفی خود بشناسید. سپس به آنچه در کودکی نیاز داشتید، فکر کنید. به این صورت که مدتی را صرف همدردی با فرزندتان کنید. شاید به پدر و مادری نیاز داشتید که بعد از مدرسه با شما بنشیند و واقعاً بخواهد بداند که در چه حالی هستید یا شاید این غفلت قابل توجه بوده است و می‌توانستید از یک بزرگسال خارج از خانواده برای ارائه حمایت استفاده کنید.

در نظر بگیرید که آیا اکنون در مسیر خود قرار می گیرید یا خیر. مراقب زمان هایی باشید که نسبت به دیگران بیش از حد واکنش نشان می دهید، انتظارات عاطفی خود را غیرمنطقی می کنید و بیش از حد قضاوت می کنید. در این مواقع باید به اطرافیان خود فرصت دهید. صحبت کنید، سپس به راه هایی فکر کنید که نیازهای خود را به صورتی بیان کنید که خشمگین نباشد. اشکالی ندارد که بدون ایجاد مشکل به اطرافیان خود بگویید چه چیزی نیاز دارید.

همچنین باید توجه داشته باشید که خودتان را در کنار افرادی قرار ندهید که این موارد شما را درک نمی کنند. گاهی اوقات افرادی که دچار محرومیت عاطفی هستند، به دلیل اینکه احساس آشنایی دارند، به سوی یک شریک سرد کشیده می شوند، بنابراین باید به این مورد توجه داشته باشید. ممکن است برای شریک زندگی شما یک چالش باشد، به ویژه در زمانی که احساس او شبیه شما نباشد و او رفتار گرم تری داشته باشد.

درمان طرحواره محرومیت هیجانی با روانشناس

برای شناسایی و درمان اساسی طرحواره محرومیت عاطفی خود می توانید به کمک یک روانشناس این کار را انجام دهید. طرحواره محرومیت هیجانی یک طرحواره بسیار سخت است و می تواند عمیقاً ریشه دار شود. یک روان‌درمانگر حرفه ای می‌تواند به شما کمک کند تا نقاط کوری را که در حال تلاش برای برون‌رفتن از آن به وجود می‌آیند، شناسایی کنید.

با مراجعه به مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی با مدیریت روانشناس خانم دکتر باقرزاده، تمام نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی شناسایی می‌شود که اگر رفتارهای شما شامل این طرحواره باشد، بعد از تشخیص آنها، راهکارهای درمانی به شما ارائه خواهد شد.

عنصر کلیدی برای غلبه بر این طرحواره، ایجاد ارتباط با گذشته و همدلی واقعی برای کودکی که بودید و آنچه نیاز داشتید، است. شما اکنون به همان درک و همدلی برای خودتان نیاز دارید. در نظر بگیرید که چگونه از خود و نیازهای عاطفی خود به روش های غیرتعارضی دفاع کنید. همچنین به این فکر کنید که شما لیاقت آن را دارید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از طریق لینک زیر با این مرکز در تماس باشید.

رابطه عاطفی چیست؟

رابطه عاطفی چیست؟

هنگامی که درباره رابطه عاطفی صحبت می شود، نخستین موردی که در ذهن هر کسی تداعی خواهد شد، رابطه عاطفی با جنس مخالف است، در صورتی که این رابطه جزیی از رابطه عاشقانه محسوب می شود نه صرفا فقط یک رابطه عاطفی!

درواقع می توان بیان کرد که روابط عاطفی در معنای گسترده تر به رابطه ای گفته می شود که بین همکاران، افراد خانواده، دوستان، همسران و هر کسی که در طول زندگی با آن سروکار دارید، خواهد بود.

به عبارتی دیگر هر موردی که در آن مقداری زیادی از عاطفه و احساس در آن جریان داشته باشد، رابطه عاطفی خواهد بود.

رابطه عاطفی سالم چیست؟

در هنگام ارتباط با اطرافیان باید بدانید که برقراری ارتباط با دیگران جزو نیازهای هر انسانی است و از آنجایی که انسان های به جز جسم، دارای روح هستند، با توجه به احساسات و عواطف خود با افراد مختلف برخورد می کنند. بنابراین تمایل دارند با افرادی که با آنها احساس آرامش و راحتی دارند، ارتباط عاطفی بیشتر داشته باشند. با آنها وقت بگذارند و در شادی و غم با آنها شریک باشند.

هنگامی که با افراد مختلف رابطه عاطفی دارید، ممکن است گاهی با برخی از آنها با مشکل مواجه شوید، ولی قادر به تشخیص اینکه علت مشکل از سوی شما یا آنها است، نباشید، بنابراین با بررسی برخی از نشانه های باید بدانید که رابطه عاطفی شما سالم است یا اینکه در حال آسیب به شما است و باید آن را رها کنید یا اینکه رابطه خود را با آنها کمتر کنید تا به شما آسیب کمتری برسد.

برخی از نشانه های روابط عاطفی سالم عبارت است از:

  • در گفتگو با او مشکلی نداشته و نیازی نیست که هنگام صحبت مراقب برخی از رفتارتان باشید.
  • رازدار خوبی است و دردل و همدلی با او به شما آرامش می دهد.
  • برای ارتباط با دیگران مشکلی نداشته و روابط اجتماعی شما را محدود نمی کند.
  • هنگام غم و شادی در کنار هم هستید و برای یکدیگر زمان کافی و گوش شنوا دارید.
  • از پیشرفت یکدیگر شاد می شوید و همواره مشوق خوبی برای هم هستید.
  • اعتماد به نفس، عزت نفس، اعتماد به یکدیگر، حمایت و پشتیبانی از ویژگی های بازر یک رابطه عاطفی سالم است.
  • از خواسته ها و نیازهای یکدیگر باخبر هستید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله طرحواره درمانی پیشنهاد می شود.

رابطه عاطفی دوستانه

رابطه عاطفی ناسالم چیست؟

زمانی که رابطه عاطفی ناسالم باشد، هیچ کدام از طرفین از بودن با یکدیگر لذت نخواهند برد و علاقه ای به دیدن هم نخواهد داشت، ولی گاهی براساس برخی از عادت ها خود را مجبور به ادامه این رابطه می کنند. برخی از رابطه های عاطفی ناسالم براساس خودخواهی، هوس، تسلط بر دیگری به وجود می آیند که همه آنها موجب آسیب به فرد مقابل می شود.

در روابط عاطفی ناسالم افراد احساس ناراحتی و درماندگی می کنند، همواره احساس بی ارزشی و تحقیر شدن در آنها دیده می شود.

نشانه های روابط عاطفی ناسالم

در برخی از روابط عاطفی ناسالم مانند ارتباط با همسر، دوست، فرزند، پدر، مادر یکی از این نشانه های دیده می شود.

  • نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل
  • عدم استقلال و وابستگی بسیار زیاد
  • انتظار و توقعات زیاد (متوقع بودن)
  • تلاش برای تغییر رفتار اطرافیان (به خصوص درباره همسر)
  • تحقیر فرد مقابل و بین بردن عزت نفس وی
  • بزرگ نمایی مسائل جزیی و بحث و جدل مدام برای موضوعات کوچک
  • مغرور خود رأی بودن و عدم توجه به نظر طرف مقابل و تصمیم گیری یک طرفه و خودخواهی
  • رازدار نبودن
  • و…

انواع رابطه عاطفی

1- زن و شوهری

در یک رابطه عاطفی که احتمال دارد بر پایه رابطه عاشقانه باشد، افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. بنابراین در برخی از موارد ممکن است که بین زوجین احساسی وجود داشته باشد، ولی رابطه عاشقانه ای نداشته باشند.

در این رابطه عاطفی اغلب نیازهای براساس مسئولیت هایی که برعهده آنها گذاشته شده است، انجام می شود و گاهی در چارچوب قوانین به آن پرداخته می شود. به این صورت که ممکن است مرد و زن با یکدیگر زندگی کنند؛ ولی با هم پیوند عاطفی نداشته باشد، با یکدیگر گفتمان براساس احساسات نداشته و فقط مکالمات روزمره بین آنها وجود داشته باشد یا وقتی برای یکدیگر نگذاشته و به نوعی طرف مقابل را نادیده بگیرند. همچنین تنها به علت وجود فرزندان مجبور به ادامه زندگی مشترک خود هستند.

در این موارد توصیه می شود که حتما با مشاوران خانواده مشورت شود تا در صورت امکان در رابطه خود تغییرات ایجاد کند؛ زیرا نداشتن یک رابطه عاطفی سالم، به مرور بر روان فرد تاثیر بسیار بدی خواهد گذاشت و موجب عدم آرامش وی خواهد شد.

2- دوستانه

اغلب افراد برای آرامش درونی، نیاز به یک همراه و دوست صمیمی دارند تا هر زمان که تمایل داشتند، با او وقت بگذراند. در روابط عاطفی دوستانه بین هم جنس، همه چیز بر اساس گفتمان پایه ریزی می شود. البته در برخی از موارد مشکلات به وجود می آید که ممکن است به علت دلسردی دو طرف نیاز به ارتباط نداشتن با یکدیگر داشته باشند یا با گفتمان به حل مشکلات بین خود بپردازند و در برخی از موارد به علت سمی بودن رابطه دوستانه و رابطه عاطفی ناسالم توصیه می شود به طور کلی رابطه قطع شود تا طرفین کمتر آسیب ببیند.

رابطه عاطفی دختر و پسر

هنگام ارتباط بین دختران و پسران به علت هم جنس نبودن آنها و تفاوت جنسیتی، روابط عاطفی بین آنها با رابطه دوستانه هم جنس متفاوت است.

گاهی نیز به علت ارتباط صمیمی و دوستانه بودن بسیار، رابطه عاطفی به یک رابطه عاشقانه ختم می شود. در این صورت توصیه می شود که رابطه عاشقانه با یک رابطه عاطفی دوستانه کاملا متفاوت است و باید به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال ممکن است برخی از جزییات ساده که در یک رابطه عاطفی دوستانه خیلی مهم نبوده، در یک رابطه عاشقانه به یکی از مهم ترین موارد تبدیل شود، زیرا مسائل و روابط در دنیای دوستانه با زندگی مشترک بسیار متفاوت هستند و از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.

بنابراین در این مورد نیز استفاده از یک مشاوره بسیار پیشنهاد می شود، چه بسا رابطه های عاطفی که در دنیای دوستان، بسیار خوشایند بودند، احتمال دارد در رابطه عاشقانه به ناخوشایندی ختم شوند. در این رابطه تفاوت فردی و خانودگی بسیار پررنگ می شوند، در صورتی در یک رابطه دوستانه این موارد از اهمیت کمتری برخوردار هستتند.

3- خانواده و اطرافیان نزدیک

ارتباط عاطفی با اعضای خانواده مانند پدر، مادر، فرزندان و اطرافیان نزدیک از حساسیت بالایی برخوردار است، زیرا آنها عضوی جدایی ناپذیر از زندگی عاطفی انسان هستند؛ زیرا از لحاظ احساسی با آنها پیوند نزدیکی دارند. بنابراین در ارتباط با افراد خانواده در عین مهربانی و ارتباط صمیمانه، باید مراقب عدم وابستگی به آنها باشید. زیرا عدم استقلال، موجب آسیب فراوان به شما می شود. همچنین مواظب باشید که در ارتباط با آنها عزت نفس و اعتماد به نفس شما حفظ شود.

اگر در این موارد با خانواده و اطرافیان خود مشکل دارید، می توانید برای حل آن با مشاوره خانواده مشورت کنید تا با راهنمایی وی، موجب بهبود روابط عاطفی خود با آنها شوید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله اختلال دوقطبی پیشنهاد می شود.

رابطه عاطفی عاشقانه

نیازهای رابطه عاطفی

در هنگام برقراری ارتباط با اطرافیان، افراد انتظار برطرف کردن نیازهای خود از طرف مقابل و به صورت متقابل هستند،  البته نیازهای عاطفی با توجه به نوع روابط عاطفی با یکدیگر تفاوت دارند، به صورتی که نیاز عاطفی در یک رابطه زن و شوهری با نیاز عاطفی در یک ارتباط دوستان یا مادر و فرزندی متفاوت است.

برخی از این نیازهای عبارت است از:

  • محبت و مهربانی
  • گفتگو
  • راستگویی و رازداری
  • حمایت عاطفی
  • همراهی
  • تعهد و تحسین
  • اعتماد به نفس
  • عزت نفس
  • استقلال

برای تشخیص، درمان و جلوگیری از پیشرفت انواع اختلالات دوقطبی می توانید از خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی تحت نظارت خانم دکتر روانشناس باقرزاده بهره مند شوید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از طریق لینک زیر با این مرکز در تماس باشید.

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی چیست و چگونه درمان می شود؟

اختلال دوقطبی (یا افسردگی شیدایی) یک بیماری روانی است که موجب تغییرات خلقی به صورت کاملا غیرعادی و شدید می شود.

در این بیماری روانی ممکن است فرد اختلال شدید (از نظر بالینی به عنوان شیدایی) یا خفیف (معروف به افسردگی) را تجربه کند که در یک مدت زمان کوتاه یا طولانی ادامه می یابد. این افراد در آن دوره های مشخص دچار رفتارهای شیدایی یا افسرگی می شود و پس از گذر از آن دوره، به یک فرد عادی تبدیل می شوند (این اختلالات ممکن است که چند بار در طول یک هفته اتفاق بیفتد).

فرد بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی در نوع شدید آن، علائمی مانند روان پریشی همراه با توهم دارند. حتی ممکن است افکار آسیب رساندن به خود یا خودکشی را داشته باشد. البته در اکثر موارد این نوع بیماران توانایی انجام کارهای شخصی را دارند؛ ولی روابط اجتماعی و خانوادگی موفقی ندارند؛ زیرا رفتارهای آن موجب آسیب به اطرافیانشان می شود.

هر اختلالی نمی تواند اختلال دو قطبی باشد!

همه ما هرازگاهی دچار نوسانات خلقی و احساسات خلسه می‌شویم، اما ممکن است بر فعالیت‌های روزانه‌مان تأثیری نگذارند. این موارد اختلال دوقطبی نیست. همچنین افسردگی اختلال دوقطبی نیست، اگرچه برخی از علائم هر دو بیماری مشابه هستند. تفاوت اصلی این است که در اختلال دوقطبی، دوره هایی از شیدایی و افسردگی و تغییرات خلقی شدید وجود دارد.

 

اختلال دو قطبی نیلوفر آبی

علائم اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی علائم بسیاری دارد که به دو صورت شیدایی و افسردگی قابل شناسایی است.

1- شیدایی

افرادی که در این گروه قرار می گیرند، به نوعی پرخاشگر محسوب می شود، در تصمیم گیری خود عجولانه عمل می کنند و بدون تفکر و تحقیق درباره همه چیز نظر می دهند و قضاوت می کنند. همچنین در زندگی کارهای که ریسک زیادی دارند، انجام می دهند. برخی از رفتارهای این گروه از افراد عبارت است از:

  • خوشحالی یا غم ناگهانی (به این صورت که هیچ نمی تواند از خوشحالی یا غمگینی بیش از حد آنها شود)
  • پرخاشگری شدید و عصبانیت ناگهانی بدون هیچ دلیل منطقی
  • افکار توهمی و غیرقابل دست یافتنی
  • عدم شناخت به توانمندی های خود در انجام کارهای مختلف
  • عدم مدیریت در رفتارهای احساسی و هیجانی
  • عدم تمرکز بر کارهای روزمره
  • احساس خستگی مفرط و نداشتن خواب منظم
  • بیقراری مفرط و بیش فعال بودن
  • احساس ناامیدی و غمگینی در اکثر روزها
  • تند صحبت کردن
  • اعتماد به نفس و عزت نفس بیش از اندازه
  • رفتار واسوس گونه (تسلط افراطی بر کارهای اطرافیان، نظم دهی اشیا به صورت اطرافی و…)
  • نداشتن پشتکار در انجام یک کار و نتیجه رساندن آن

2- افسردگی

افرادی که در این گروه قرار می گیرند، احتمال دارد یکی از این علائم را داشته باشند که عبارت است از:

  • احساس پوچی و سرخوردگی شدید
  • دلسرد شدن از کارهای که زمانی لذت بخش بودن
  • نداشتن خواب منظم (کم یا زیاد خوابیدن)
  • نداشتن اشتها، کاهش وزن شدید
  • فکر کردن مرگ یا خودکشی
  • عدم تمرکز و فراموشی در موارد متعدد
  • احساس خستگی و ناامیدی

علل ایجاد اختلال دوقطبی

بعد از گذشت سال ها از شناسایی این بیماری، هنوز علت اصلی برای آن شناخته نشده است. در اغلب موارد این بیماری از دوران نوجوانی خود را نشان می دهد، به همین علت گاهی زمانی تشخیص داده می شود که خیلی دیر است و در اکثر موارد افراد نمی خواهند بپذیرند که دارای این اختلال هستند.

عوامل زیادی محیطی و ژنتیکی مانند وراثت، مواد مخدر، ضربه شدید به مغز، شرایط بحرانی و غم انگیز زندگی، در بروز این بیماری تاثیرگذار هستند. در برخی از موارد احتمال دارد اختلال دوقطبی در فرد همراه با افسردگی حاد، اسکیزوفرنی یا روان پریشی بروز کند.

برای شناسایی این موارد باید به روانشناس متخصص مراجعه کرد، قبل از اینکه دیگر راه درمانی برای آن وجود نداشته باشد.

انواع اختلال دوقطبی

چهار نوع اختلال دوقطبی وجود دارد که در ادامه بررسی هر کدام از آنها می پردازیم.

1- اختلال دوقطبی نوع یک: در این نوع اختلال علایم شیدایی و افسردگی به صورت شدید بروز می کند که احتمال دارد که 7 تا 14 روز ادامه داشته باشد. در موارد بسیار حاد توصیه می شود فرد به صورت فوری در بیمارستان بستری شود.

2- اختلال دوقطبی نوع دو: در این نوع اختلال افراد با علائم افسردگی همراه است؛ اما علائم شیدایی در آن کمتر مشاهده می شود.

3- اختلال دوقطبی خفیف: زمانی تشخیص داده می شود که علائم بیماری وجود داشته باشد و ممکن است در طول سال 4 بار بیشتر اتفاق نیفتد؛ اما به نوعی علائم آن به صورت واضح در رفتار آن مشاهده می شود و گاهی با علائم انواع دیگر اختلالات دوقطبی همراه است.

4- اختلال سیکلوتایمی (ادواری): شکل خفیف اختلال دوقطبی است که احتمال دارد در آن دوره های شیدایی و افسردگی خفیف وجود داشته باشد؛ ولی در صورت عدم درمان ممکن است که به اختلال دوقطبی نوع دو یا یک تبدیل شود.

در برخی از موارد احتمال دارد این بیماری با سایر بیماری های روانی مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی بسیار شدید خود را بروز دهد. همچنین گاهی این نوع افراد در معرض بیماری های خود ایمنی مانند دیابت و تیروئید قرار می گیرند و خطر ابتلا در آنها بیشتر از سایر افراد است.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله طرحواره درمانی پیشنهاد می شود.

نیلوفر آبی اختلال دو قطبی

تشخیص اختلال دوقطبی

به علت شباهت بیماری اسکیزوفرنی یا افسردگی به اختلال دوقطبی، معمولا آنها با یکدیگر اشتباه تشخیص داده می شود. یکی از مهم ترین مورد برای شناسایی این بیماری تغییر ناگهانی رفتاری غیرطبیعی است.

برای تشخیص بهتر باید این کار توسط متخصص سلامت روان انجام شود. وی با انجام چند آزمایش و ارزیابی بالینی و بررسی سایر مشکلات زمینه ای، به تشخیص درست این بیماری می پردازد. همچنین احتمال دارد از فرد خواسته شود که تغییرات خلقی و رفتاری و تمام کارها خود را به صورت روزانه یادداشت کند یا در برخی موارد از اطرافیان آن کمک گرفته می شود تا روانشناس به نتیجه مطلوب برسد و بتواند یک ارزیابی شناختی درستی را ارائه دهد.

وظیفه روانشناسان در تشخیص این اختلال، بررسی افکار، عواطف و احساسات فرد بیمار است.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله روانشناسی رشد پیشنهاد می شود.

درمان اختلال دوقطبی

این بیماری مانند بیماری های دیابت و فشار خون، گاهی فقط می تواند روند پیشرفت آن را کنترل کرد، به خصوص در مرحله که بیماری پیشرفته زیادی داشته است، درمان آن به صورت کامل امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین تشخیص مناسب و درمان به موقع برای بیماری که به این اختلال مبتلا هستند، کمک زیادی خواهد کرد که بتوانند زندگی سرشار از انرژی و شادی را تجربه کنند.

دوره درمان با توجه به نوع اختلال در افراد مختلف متفاوت است، به همین علت درمان می تواند ترکیبی از دارو و رفتاردرمانی به کمک روانشناس و روانپزشک باشد. همچنین درمان با توجه به سوابق بیمار، شدت و علائم بیماری، سن بیمار، پذیرش یا عدم پذیریش بیمار انجام می شود.

در برخی از موارد به موقع مراجعه نکردن به روانشناس با روانپزشک، تشخیص نامناسب و قطع درمان موجب افزایش روند بیماری و تشدید آن می‌شود. همچنین احتمال بروز ناگهانی این بیماری در هر سنی  وجود دارد، در این صورت ممکن است فرد نسبت به آن آگاهی نداشته باشد یا باور نکند که این رفتارهای نوعی اختلال رفتاری محسوب می شود.

اهداف اصلی درمان بیماران دارای اختلال دوقطبی عبارت است از:

  • کاهش اختلالات رفتاری؛ کمک به درمان و جلوگیری از پیشرفت بیماری
  • افزایش انگیزه و هیجان رفتاری و انژری لازم برای انجام کارهای روزمره
  • پیشگیری و جلوگیری از پیشرفت بیماری از نوع خفیف به شدید
  • جلوگیری از پناه بردن به افکار نامطلوب و ناامیدکننده مانند مرگ یا خودکشی

برای تشخیص، درمان و جلوگیری از پیشرفت انواع اختلالات دوقطبی می توانید از خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی تحت نظارت خانم دکتر روانشناس باقرزاده بهره مند شوید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از طریق لینک زیر با این مرکز در تماس باشید.

طرحواره درمانی چیست؟

طرحواره درمانی چیست و درمان آن چگونه است؟

طرحواره درمانی یا به عبارت بهتر شناخت درمانی متمرکز بر طرحواره، یک رویکرد سازمان دهی شده برای درمان است که بهترین مورد برای شناسی رفتاری افراد و روانکاوی آنها است. درمان طرحواره محور نتایج بسیاری در شناخت افراد برای اصلاح الگوهای منفی است که در کودکی یا در مدت زمان طولانی در آنها نهادینه شده است.

مدل طرحواره محور توسط دکتر جف یانگ به همراه همکاران آن خلق شده است، البته مدل اولیه طرحواره نیز توسط دکتر ژان پیاژه با عنوان نظریه «رشد شناختی و تحول شناختی» مطرح شده بود. 

در طرحی که مجموعه دکتر یانگ ایجاد کرده اند، آنها با بررسی بر روی تعدادی از افراد متوجه شوند که افراد بر اساس رفتار شناختی، با استانداردهای موجود رفتاری بسیار فاصله دارند. همچنین گروه دکتر یانگ دریافتند اکثر افراد دارای الگوهای قدیمی در رفتار، تفکر و احساس هستند که به علت وجود الگوهای قدیمی نهادینه شدن و سرسخت است. 

همچنین این گروه تحقیقاتی تصمیم گرفتند تمرکز آن بر مواردی باشد که با شناخت الگوهای قدیمی (از کودکی تا برزرگسالی در آنها نهادینه شده است) یا همان طرحواره ها بتوانند به افراد کمک کنند تا آنها را بهتر بررسی کرده و برای اصلاح این نوع تله های زندگی گامی موثر بردارند. 

طرحواره چیست؟

در روانشناسی «طرحواره ها» الگوهای تفکری هستند که ذهن برای سازماندهی و درک اطلاعاتی که دریافت می کنند، ایجاد می کند. بنابراین چه انتظاری از این تجربه، فرد، موقعیت دارید؟ شما می توانید یک طرحواره را به عنوان نوعی «میانبر ذهن» ببینید. گویی ذهن شما الگوهایی را با مواردی می‌سازد که در انتظار پر شدن هستند. اما طرحواره‌ها، هر چقدر هم که برای کمک به شما در مسیریابی در دنیای پیچیده مفید باشند، جنبه‌های منفی خود را دارند.

چرا انسان ها در کودکی به طرحواره‌ها نیاز دارند؟ افراد باید از کودکی تا بزرگسالی بیاموزند که چگونه با انسان بودن رفتار کنند، چگونه همه چیزهایی را که در اطراف خود می‌بینند، معنا کنند و چگونه جایگاه خود را در محیط‌هایی که در آن هستند، پیدا کنند، به همه این موارد طرحواره گفته می شود. طرح‌واره‌ها نوعی سازگاری ذهنی هستند. یک ایده ساده از طرحواره این است که کودک باید یاد بگیرد که میوه قرمز و گرد یک سیب است. 

سپس یک خوردنی دیگر مثل گوجه فرنگی می ببیند که با طرحواره سیب مطابقت دارد. کودک آن را می چشد؛ ولی مزه آن با سیب فرق دارد. بنابراین او تصمیم می گیرد که باید یک سیب خاص با دانه های بیشتر باشد. بعد به کودک توضیح داده می شود که آن خوردنی جدید یک گوجه‌فرنگی است و طرحواره جدیدی شکل می گیرد. تمام این موارد و برخورد با اشیای مختلف در کودکی شکل می گیرد.

همچنین نوع رفتار با افراد مختلف در کودکی شکل می گیرد و طرحواره آنها براساس موردی که برای کودکی تعریف می شود، به وجود می آید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله رشد هیجانی پیشنهاد می شود.

طرح واره درمانی نیلوفر آبی

چگونگی طرحواره درمانی

طرحواره هایی که در درمان مورد هدف قرار می گیرند، الگوهای بادوام و خودشکسته ای هستند که معمولاً در اوایل زندگی شروع می شوند. این الگوها متشکل از افکار و احساسات منفی یا ناکارآمد هستند که تکرار و تشریح شده اند و موانعی را برای دستیابی به اهداف و برآورده شدن نیازهای فرد ایجاد می کنند.

چند مورد از الگوهای نامناسب و منفی عبارت است از: «من اصلا فردی محبوبی نیستم»، «من همشه شکست می خورم»، «من اولویت کسی نیستم»، «برای کسی مهم نیستم»، «من کی می میرم»، «همسرم از من جدا می شود»، «من توانایی برآورده کردن آرزوهایم را ندارم»، «من اصلا آدم خوب نیستم»، «من خیلی بی مسئولیت هستم»، «من گناهکارم»، «همیشه من مقصرم» و…

با توجه به اینکه اکثر طرحواره ها در ابتدای زندگی (نوزادی یا کودکی) افراد شکل می گیرند؛ ولی این احتمال نیز وجود دارد که در سن بزرگسالی یک الگو در ذهن فرد ایجاد شود. سپس با استفاده از الگوهای نامناسب یا به علت رفتار اطرافیان، در وجود فرد نهادینه خواهد شد. 

در نهایت طرحواره درمانی برای اصلاح الگوهای رفتاری منفی و نادرست مطرح شده تا به افراد مختلف که دارای این نوع الگوهای رفتاری که موجب ناهنجاری های رفتاری اساسی می شوند، کمک کند و الگوهای رفتاری مثبت و مناسب جایگزین آنها شود. 

آشنایی با انواع طرحواره

طرحواره درمانی شامل سه مرحله است. نخستین مرحله شناسایی رفتاری است که در آن الگوهای رفتاری بررسی می شوند. به این صورت در جلسات اولیه با استفاده از پرسشنامه‌های مختلف، الگوهای نامناسب شناسایی خواهد شد. سپس با آگاهی از نوع الگوهای رفتاری و مرحله اصلاح الگویی شروع می شود که در آن به بیمار توضیح داده شده و دارای چه نوع طرحواره ای است. بعد به ویراهکارهایی ارائه خواهد شد که با توجه به آن باید کارهایی را انجام دهد تا بتواند طرحواره را اصلاح کند. سپس با همکاری و تلاش خود بیماری اصلاح الگوی انجام می شود و الگوهای مثبت و مناسب جایگزین آن خواهد شد. 

  • رها شدن یا ناپایداری (AB)

عدم ثبات و فردی مطمئن نبودن در این طرحواره بسیار است. به این صورت که شامل این احساس می شود که افراد نمی توانند به ارائه حمایت عاطفی، ارتباط، قدرت یا محافظت عملی ادامه دهند؛ زیرا از نظر عاطفی ناپایدار و غیرقابل پیش بینی هستند (مانند پرخاشگری ناخواسته همراه با عصبانیت شدید)، غیرقابل اعتماد یا به طور نامنظم حضور دارند.

  • بی اعتمادی یا سوءاستفاده (MA)

این توقع که دیگران صدمه بزنند، سوءاستفاده کنند، تحقیر کنند، تقلب کنند، دروغ بگویند، دستکاری کنند یا از آنها سوء استفاده کنند. معمولاً متضمن این تصور است که آسیب عمدی یا ناشی از سهل انگاری ناموجه و شدید است. ممکن است این حس را شامل شود که فرد همیشه در مقایسه با دیگران فریب خورده و احساس ناامنی همواره با او باشد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله روانشناسی رشد پیشنهاد می شود.

مشاوره درمانی نیلوفر آبی
  • محرومیت عاطفی (ED)

تصور اینکه از حمایت عاطفی به اندازه کافی برخوردار نیستند. به این صورت که همواره مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفتند و هیچ کسی نسبت به آن همدلی نداشته است. همچنین احساس می کنند که هیچ گوش شنوایی در هیچ برهه از زمان برای آنها وجود ندارد. این نوع افراد نمی توانند به کسی محبت داشته باشند و باور دارند که هیچ کسی از او راهنمایی نخواهد گرفت و مورد مشورت قرار نمی گیرند. 

  • نقص یا  شرم (DS) 

حس نقص در همه زمینه ها، آدمی خوبی نبودن و مورد علاقه دیگران نبودن و ارزش کافی نداشتن و همواره مورد حقارت یا تحقیر واقع شدن از جنبه های مهم این نوع طرحواره است یا اینکه اگر با دیگران ارتباط برقرار کند، برای دیگران دوست داشتنی نخواهد بود و مورد پذیرش نخواهند بود.

خودآگاهی، مقایسه و ناامنی در مقابل دیگران همراه با شرم وجود خواهد داشت، ممکن است این عیوب شخصی (مانند خودخواه بودن، پرخاشگری و عصبانت بدون دلیل) یا عیوب عمومی (مثل نداشتن ظاهر مطلوب و به نوعی هنجارشکن اجتماعی) باشند.

  • انزوای اجتماعی یا بیگانگی (SI)

احساس تنهایی بسیار زیاد، به صورتی که در هیچ زمینه نمی توان با دیگران ارتباط برقرار کرد و جزو هیچ گروهی از جامعه محسوب نشود.

  • وابستگی یا بی کفایتی (DI)

در این مورد افراد توانایی انجام کارهای روزمره به صورت صحیح و کامل بدون کمک بزرگ تر را ندارند یا به علت کاهش اعتماد به نفس تصور می‌کنند که نمی توانند این کار را انجام دهند. 

  • سندروم ابتلا به همه بیماری های غیرقابل درمان و حوادث عاطفی و اجتماعی فجیع (VH)

به محض شنیدن وجود هر بیماری در اطرافیان، ترس از ابتلا به آن بیماری در خود را داشتن، جزو خصوصیات بارز این نوع طرحواره است. برای مثال ترس از ایست قلبی، بیماری های غیرقابل درمان مانند ایدز، سرطان و هپاتیت و ترس از حوادثی عاطفی مانند شکست عشق و حوادثی اجتماعی مانند سقوط هواپیما یا زلزله در این طرحواره به شدت مشاهده می شود. 

درهم تنیدگی یا خودتوسعه نیافته (EM)

وابستگی بسیار شدید عاطفی به والدین یا یکی از افراد سرپرست و یا دیگر نزدیکان، در حدی که استقلال اجتماعی و فردی نخواهند داشت. به صورتی که در نبود آن شخص، قادر به ادامه زندگی نخواهد بود و زندگی برای او پوچ و بی معنا خواهد بود. 

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله موانع ازدواج جوانان پیشنهاد می شود.

طرح واره درمانی فردی نیلوفر آبی
  • شکست (FA)

در این نوع طرحواره فرد در تمام زمینه های زندگی مانند تحصیل، شغل و ازدواج شکست خورده و تصور خود نیز چیزی جز شکست نخواهد بود و خود را نسبت اطرافیان و همسالان خود فردی شکست خورده می داند. چنین فرد با ویژگی های ذکر شده، خود را فردی کند ذهن و بدون استعداد تلقی می کند که ریشه در کودکی او دارد. 

حق یا عظمت (ET)

اعتقاد به اینکه از افراد دیگر برتری دارد. این نوع رفتار به علت برخورداری فرد از امکانات بالا از کودکی تا دوران بزرگسالی است و اعتماد به نفس بالایی آن به علت القای برتری از سوی بزرگسالان به وی نشات می گیرد. برخی دیگر از افرادی که شامل این طرحواره هستند که باور دارند که همیشه نسبت به دیگران حق بیشتری دارند و توجهی به این خواسته که منطقی یا غیر منطقی است، توجهی ندارند و همواره می خواهند که تسلط امور در دست خود بگیرند. 

این نوع افراد بدون توجه به نیاز و خواسته های دیگران اعمال قدرت می کنند. 

  • خودکنترلی ناکافی یا خودانضباطی (IS)

در این نوع طرحواره فرد به شدت به خود سخت می گیرد و همواره در حال انکار دردهای خود است. همچنین دچار خود انظباطی و خود کنترلی شدید است. در زمان بروز مشکلات و حوادث نیز همواره خود را مقصر می دانند و بیش از حد به دیگران محبت می کند و در جهت جلب رضایت همگان تلاش بسیار دارد. 

  • تسلیم (SB)

تسلیم در برابر خواسته های دیگران و اجازه کنترل از سوی اطراف برای جلوگیری از عصبانت یا طردد شدن از سوی آن در این نوع طرحواره بسیار وجود دارد. به این صورت که تسلیم دو شکل متفاوت دارد.

 الف) نادیده گرفتن نیازها و خواسته های شخصی

ب) ابزار نکردن عواطف و خواسته های خود و سرکوب عصبانت و خشم فردی

در نهایت تسلیم بیش از حد منجر به بروز رفتارهای غیر معمول مانند مصرف مواد مخدر، نوشیدنی های الکلی، روان پریشی و ناآرامی می شود.

  • ایثار و از خودگذشتی بیش از حد (SS)

محبت بیشتر از حد و برآوردن تمام نیازهای اطرافیان بدون توجه به نیازهای خود، تنها برای کسب رضایت اطرافیان، یکی از مواردی که در این نوع طرحواره وجود دارد. این نوع افراد با این سعی در برطرف کردن نیازها دیگران دارند، بدون آنکه بدانند آنها هیچ ارزشی برای محبتشان قائل نیستند و آن را تنها وظیفه می دانند. گاهی این نوع رفتار به علت احساسات شدید فرد در هم نوع دوستی و ایجاد ارتباط با دیگران و نیاز به محبت بروز می‌کنند. 

افرادی که در این نوع طرحواره قرار می گیرند، اغلب آسیب پذیر و سرخورده می شوند و همواره ناراحت هستند که کسی به آنها توجهی ندارد. 

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله خودت را بشناس پیشنهاد می شود.

طرح واره درمانی زوجین نیلوفر آبی
  • تایید طلبی یا جلب توجه

انجام هر کاری به علت جلب توجه دیگران و تایید آنها، طرحواره ای است که از کودکی در نهان افراد قرار داده می شود. به این صورت که برای انجام هر کاری نیاز به تایید بزرگ تر ها دارند و در زمانی از سوی بزرگ تر مورد توجه قرار نمی گیرند، سرخورده خواهد شد. بنابراین این ویژگی در بزرگسالی همراه آنها خواهد بود. این نوع افراد همواره با افزایش منبع درآمد، موقعیت اجتماعی مناسب و موارد دیگر سعی در جلب توجه و تایید از سوی دیگران دارند و در اکثر اوقات رضایت شخصی از خود ندارند. 

  • منفی گرایی یا بدبینی مفرط (NP)

توجه و تمرکز دائمی بر موارد منفی مانند شکست در شغل و زندگی شخصی، مرگ، بیماری، طلاق، خیانت و عدم توجه به موارد مثبت زندگی جزو ویژگی های افراطی این طرحواره است. بر همین اساس افراد همواره از انجام کارهای مختلف هراس دارند؛ زیرا می پندارند که شکست می خورند و معمولا این اتفاق برای آنها می افتد و منجر به شکست می شود؛ زیرا آنها به این مورد باور دارند. 

  • بازداری عاطفی (EI)

در این طرحواره، افراد به علت عدم پذیرش از سوی اطرافیان یا کنترل خود از بروز احساساتشان جلوگیری می کنند. این احساسات می تواند از نوع منفی یا مثبت باشد. برخی از بازداری های عاطفی شامل موارد زیر می شود. 

1) کنترل عصبانیت و خشم

2)  کنترل هیجان های مثبت و منفی 

3) عدم ابراز احساسات مختلف با اطرافیان حتی در مواقع بحرانی

4) عدم توجه به احساسات و تصمیم گیری عاقلانه و منطقی به دور از هر گونه احساسات

  • استانداردهای افراطی یا بیش از حد بحرانی

استفاده از اصول و قوانین مشخص در تمام موقعیت های زندگی به صورت افراطی و آزار دهنده، از مشخصات اصلی این نوع طرحواره است. کمال گرایی و انجام تمام کارها به بهترین نحوه ممکن جزو خصوصیات افرادی است که افراطی گرایی بالایی در رعایت استاندارها دارند. زندگی با این نوع افراد بسیار سخت است و آنها با چنین رفتار افراطی به زندگی شخصی و مشترک خود به ویژه در موضوعاتی مانند سلامت، آرامش روانی، اعتماد به نفس و شغل خود آسیب جدی وارد می کنند.  

استانداردهای افراد افراطی عبارت است از:

1) تمرکز بر جزییات، انظباطی شخصی و فردی و محیط زندگی بالا، ایده آل گرا

2) پایبندی و اعتقادات بسیار محکم از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و مذهبی

3) تعهد بسیار زیاد به کار و شغل و تلاش برای انجام آن بالاتر از حد توان

  • تنبیه (PU)

باور زیاد بر این مورد که برای هر اشتباهی باید مجازات در نظر گرفته شود. بنابراین در برابر هر گونه اشتباهی، واکنشی مانند عصبانت، پرخاشگری همراه با تنبیه برای خود یا دیگران را مجاز می دانند. این گونه افراد در هیچ زمینه به بخشش در هنگام بروز اشتباهات از سوی خود یا دیگران را شایسته نمی دانند که در مقابل این نوع رفتار، مهربانی و همدلی جای در دل آنها نخواهد داشت. 

با توجه به ارائه انواع طرحواره ها و آشنایی کامل شما کاربران گرامی با آنها، پیشنهاد می شود برای شناخت نوع طرحواره رفتاری خود و درمان آن، به مرکز خدمات روانشناسی نیلوفر آبی، تحت نظارت دکتر روانشناس خانم باقرزاده مراجعه کنید.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از طریق لینک زیر با این مرکز در تماس باشید.