سید اسماعیل نصرالهی - مشاوره نیلوفر آبی

سید اسماعیل نصرالهی آیا تکرار استیون هاوکینگ؟

سید اسماعیل نصرالهی آیا تکرار استیون هاوکینگ؟

باورتون میشه ، انگار زندگی مسیر خودش را می رود ، با یک برنامه مدون و فقط به ما عرضه می شود و هرکس فراخور فهم و درک خودش عکس العملی نشان می دهد. در زمان ها و مکان های مختلف!! بیایید از یک افق جدید و از بالای بالا، بدون قید زمان ، به جریان تاریخ نگاه کنیم.

یه سوال مهم: چرا مطالعه و خواندن داستان ها و سرنوشت دیگران اینقدر تاکید شده ؟ هم در آموزه های دینی و به صراحت در معجزه قرآن آمده و هم در آموزه های سنتی ، قومی و فرهنگی ما شرقی ها به حکایت و قصه ، مطالعه کتاب و رمان تاکید زیادی شده است . همین طور در منابع علمی و پژوهشی ، به روایت و پیشینه و داستان ، توجه زیادی دیده می شود . این توجه تا جایی است که در رشته ما ، رویکردی درمانی به نام روایت درمانی ، در سبک های فرزند پروری، تکنیک قصه درمانی، استفاده از تمثیل و ضرب المثل وجود دارد. البته با اشاره به داستان و روایت زمینه ای آن بسیار کارآمد و مفید گزارش شده و توصیه می شود.

فکر می کنید چرا؟؟ آیا به غیر از این است که تاریخ تکرار می شود؟؟ اگر چیز دیگه ای به ذهنتان می رسد لطفا با ما به اشتراک بگذارید و ما را در از نظرتان محروم نکنید.

بیایید از داستان های گذشتگانمان استفاده و بهره برده و درس بگیریم تا محکوم به تکرار اشتباه نشده و اینکه از تجاربشان برای صرفه جویی در زمان و سرمایه استفاده و بهره برداری مفید داشته باشیم.

بیایید تاریخ و گذشته را بدانیم وحال این اراده و خواست ماست که یا دست به سینه بنشینیم و بگذاریم سیل تکرار و تکرار ما را با خود ببرد و یا جور دیگه ای همان داستان را تمام کنیم. یا انتخاب کنیم که عکس العمل بهتری داشته باشیم و یا نهایتا اینکه پایان بدتری را رقم بزنیم.

من معتقدم هر چه بشود از منفعل ماندن ونقش میت را ایفا کردن بهتر است.

لطفا به این دو عکس توجه کنید:

   

بیوگرافی سید اسماعیل نصرالهی

سید اسماعیل نصرالهی در سن ۱۸ سالگی است و در سال ۱۳۸۴ در روستایی به نام ساروی مرودشت در استان فارس به دنیا آمده است. در زمانی که اسماعیل تنها ۹ ماهه بود، والدینش متوجه شدند که او دارای معلولیت است و قادر به حرکت نیست.

خانواده سید اسماعیل نصرالهی

مادری که اخم نمی کند ، سرزنش نمی کند ، مقایسه نمی کند ، خیلی چیز ها را نمی بیند ، خسته نمی شود .

مادری که فقط معلولیت و محدودیت حرکتی فرزندش را ندید بلکه توانمندی و استعداد او را هم دید.”از کودکی به او می گفتم تو نخبه هستی”

وقتی اسماعیل تنها ۹ ماهه بود، متوجه شدیم که او دارای معلولیت است و قادر به حرکت نیست. به پزشکان مختلفی مراجعه کردیم، اما همه آن‌ها تأیید کردند که او دارای یک بیماری نادر است و در آینده قادر به حرکت نخواهد بود. به تدریج وضعیت اسماعیل به گونه‌ای شد که حتی قادر به ورق زدن کتاب هم نیست. خانم پری حجی زاده، مادر سید اسماعیل نصرالهی پرستار است . او بیان می‌کند به دلیل وضعیت فرزندم ، 14 سال است که شبکار هستم تا روزها بتوانم به فرزندم کمک کنم و نیازهایش را برآورده کنم. رتبه 25 او نتیجه روزانه 10تا 12 ساعت مطالعه بوده است. نباید نقش حیاتی مادر سید اسماعیل نصرالهی را فراموش کرد. شنیدن این جملات راحت نیست چه برسد زندگی کردن این واژه ها. کار هر کسی نیست. آقای ؟ نصرالهی پدر اسماعیل، فقط می دانیم دندانپزشک است!! حتی اسمش را هم نشنیدیم؟ چراا؟!

مقاله پیشنهادی : استفاده از قدرت تلقین

دستیابی سید اسماعیل نصرالهی به رتبه ۲۵ کنکور سراسری

اگرچه سید اسماعیل نصرالهی دارای معلولیت بود، اما هرگز امید خود را از دست نداد و تلاش بی‌وقفه‌ای برای تحصیلات خود انجام داد ( چرا؟ واقعا این همه انگیزه از کجا آمده؟) در نهایت ، در سن ۱۸ سالگی موفق شد رتبه ۲۵ در آزمون کنکور سراسری را کسب کند.

علاوه بر این، نصراللهی در رشته شطرنج نیز تجربیات بزرگی را تجربه کرده است. او موفق شد قهرمانی‌های بسیاری در این رشته به دست آورد و در مسابقات ملی نیز موفق به کسب جایگاه‌ها و مقاماتی شود.

اسماعیل یکی از برجسته‌ترین و منحصربه‌فردترین داوطلبان کنکور سال جاری است. بدون شک، او در رقابت نامتعادل با سایر داوطلبان قرار گرفته و با تلاش فراوان، موفق به کسب رتبه ۲۵ در آزمون کنکور شده است. شما وجه تمایز اسماعیل را در چه می بینید؟ آیا فقط وضعیت جسمانی او متفاوت بود؟ انگیزه و اراده اش چطور؟

می گویند سید اسماعیل نصرالهی به تحصیلات فلسفی و تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه تهران علاقه مند است. ( چرا فلسفه؟ چرا اینقدر عمیق؟)

تمام زندگی این جوان جالب و متفاوت است حتی درخواست او از مقامات دانشگاه!!

شرایط تحصیل غیرحضوری را برایم فراهم بشود. اسماعیل جان ، اسماعیل نازنین ، اسماعیل قهرمان ، چرا اینقدر کم؟!

این کم خواهیت مطمئنا از کوتاه بودن افق زندگیت نیست، می دانم. ما پرواز تو را در انتهای رویای همسن و سالهایت دیده ایم. ولی واقعا چرا؟
نکند از بضاعت محدود مسولان مربوطه اطلاعی داری؟

نکند نگران شرمندگی آنها از ناتوانی آنها هستی؟

اسماعیل جان داستان زندگی استیون هاوکینگ را خوانده ای؟ میدانم که نوع بیماری و روند پیشرفت آن در شما دوتا فرق دارد. ولی من نگاهم به تشابهات شماست. چه نقطه مشترکی بین شما وجود دارد که دیدن عکس تو به سرعت نور مرا به یاد استیون انداخت؟ به سرعت دنبال عکسش گشتم، تا این همه شباهت شما را که حسی دریافت کرده بودم، به عینیت هم ببینم.

آیا تکرار استیون هاوکینگ

استیون هاوکینگ از جمله مهم‌ترین فیزیکدانان و محبوب‌ترین نویسندگان انگلیسی به شمار می‌آید که برای ابداعات خلاقانه و تلاش برای زندگی مفید با وجود بیماری در شهرت پیدا کرد. او سال‌ها با بیماری خود مبارزه کرد و مرگ خود را به تأخیر انداخت. استیون در مورد مرگ گفت: من هیچ‌گاه از مرگ نمی‌ترسم؛ ولی عجله‌ای هم برای آن ندارم. من هنوز کارهای زیادی برای انجام دارم.

خانواده استیون هاوکینگ

استیون ویلیام هاوکینگ (Stephen William Hawking‎) هشتم ژانویه ۱۹۴۲ (دی ۱۳۲۰) در شهر دانشگاهی آکسفورد متولد شد. پدر و مادر وی فرانک و ایزابل هاوکینگ بودند. خانواده او از طبقه متوسط بودند و زندگی ساده در خانه ای شلوغ و فرسوده اما مملو از کتاب داشتند که عادت به مطالعه را در فرزنداشان تقویت می کرد. پدر پزشک و مادر استیون از کودکی به علم ریاضیات علاقه داشت و آرزوی دانشمند شدن را در سر می‌پروراند، اما در مدرسه به عنوان یک شاگرد خودسر و به ویژه بدخط شناخته می‌شد. او هرگز خود را در محدوده کتاب‌های درسی مقید نمی‌کرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتاب‌های درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد.

هاوکینگ در ۱۷ سالگی به کالج دانشگاه آکسفورد وارد شد تا در آنجا به تحصیل علوم طبیعی با تأکید بر فیزیک بپردازد. او از همان زمان به اخترشناسی، فیزیک و کیهان‌شناسی علاقه‌مند شد زیرا در خود کنجکاوی شدیدی می‌یافت که به رمز و راز ستارگان و آغاز و انجام کیهان پی ببرد.

بیشتر بخوانید : هماهنگی و یگانگی تربیتی 

بیماری استیون هاوکینگ

در سال آخر تحصیل هاوکینگ علایم بیماری در او بیشتر نمایان شد. در آکسفورد در پاگرد پله‌های دانشگاه زمین‌خورده و سرش به زمین اصابت کرده بود و اندکی حافظه‌اش را از دست داده بود. گاهی هم گره زدن بند کفش برایش دشوار بود. در سال ۱۹۶۳ پدرش تصمیم گرفت او را برای معاینه به بیمارستان ببرد.

آزمایش‌هایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان‌ناپذیری به نام ALS یا همان اسکلروز جانبی آمیوتروفیک را نشان داد. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می‌دهد و کم کم اعصاب حرکتی بدن را از بین می‌برد و با تضعیف ماهیچه‌ها فلج عمومی ایجاد می‌کند به‌ طوری‌ که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب می‌شود .

معمولاً مبتلایان به این بیماری بی‌درمان مدت زیادی زنده نمی‌مانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیش‌بینی شده‌ بود. استیون هاوکینگ به کمبریج بازگشت و دچار ناامیدی و اندوه عمیقی شد اما کم کم روحیه خود را بازیافت.

ازدواج استیون با جین وایلد

هاوکینگ 1964با جین آشنا شد، استیونی که مدتها ایمان و اعتقادش را از دست داده بود با آشنایی با جین و افکارش احساس نزدیکی و برگشت به زندگی را تجربه کرد. از نظر هاوکینگ: “این اتفاق همه چیز را تغییر داد”. او اکنون چیزی داشت که بخاطرش زندگی می کرد . اگر قرار بود ازدواج کند پس باید شغل و کاری داشته باشد و لازم بود که به درجه دکتری برسد. اعتماد به نفسش را دوباره به دست آورد و بر دکترا و موضوع مناسب برای پایان نامه دکتری تمرکز کرد.

از افکار تاثیر گذار جین وایلد بر استیون بدانیم: او به اعتقاد داشت و طبعا خوش بین بود. او معتقد بود “که هر چیزی برای هدف ومنظوری خلق و آفریده شده. مهم نیست که اتفاقات نامطلوب و نامناسب دیده می شوند، بلکه ممکن است چیز خوب و مطلوبی از آن حاصل شود.”

استیون هاوکینگ در سال ۱۹۶۵، کار برای دریافت دکتری تخصصی را آغاز کرد، و در همان سال با جین وایلد ازدواج کرد. در سال ۱۹۶۷ اولین فرزند پسر این زوج، رابرت و در سال ۱۹۷۰ دخترشان بنام لوسی بدنیا آمد. فرزند سوم آنها بنام تیموتی نیز در سال ۱۹۷۹ متولد شد. زندگی مشترک این دو تا سال ۱۹۹۰ ادامه داشت.

یعنی سالی که در بیمارستان بستری شد و در آنجا عاشق پرستاری به نام (الین میسون) شد و با او در سال ۱۹۹۵ ازدواج کرد. ( کاش زنده بود و از او میپرسیدم چراا؟!) سال ها بعد فرزندان استیون هاوکینگ به پلیس مراجعه می کنند با این اتهام که پدرشان مورد آزار فیزیکی ضرب و شتم از طرف همسر خود میشود .

البته این اتهام توسط خود استیون رد میشود و دیگر پلیس دست از پیگیری میکشد اما او از همسر جدیدش در سال ۲۰۰۶ جدا میشود. این جدایی باعث شد تا به خانواده خود نزدیک تر شود، با جین والید آشتی میکند. استیون هاوکینگ پس از جدایی از همسر دوم خود با دخترش ۵ رمان با موضوع علمی، برای کودکان منتشر کرد.

استیون هاوکینگ چگونه حرف میزد؟

استیون هاوکینگ که به دلیل ابتلاء به بیماری امکان تحرک نداشت از سیستم جدیدی که با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده بود، برای صحبت کردن استفاده می‌کرد. از این روی صدای او آهنگی رباتیک داشت. هاوکینگ اذعان می‌کرد که صدایش هنوز کمی رباتی است ولی تأکید می‌کرد که به دنبال صدایی «طبیعی‌تر» نیست: «این صدا حالا به نشانه من تبدیل شده و حاضر نیستم آن را با یک صدای طبیعی با لهجه بریتانیایی عوض کنم.»

او افزود شنیده است کودکانی که به صدای کامپیوتری نیاز دارند ترجیح می‌دهند صدایی شبیه به او داشته باشند. شرکت انگلیسی سوئیفت در ساخت این دستگاه مشارکت داشت. تکنولوژی هوش مصنوعی این شرکت می‌دانست که پروفسور هاوکینگ چطور می‌اندیشد و بر این اساس واژه‌ای را پیشنهاد می‌داد که این دانشمند قصد استفاده از آن را داشت.

در یک برش از زندگی علمی و خانوادگی هاوکینگ و بدور از اعتقادات ، باورهای سیاسی و اجتماعی و فردی او، توجه به سبک زندگی ، امید و انگیزه و تکیه بر توانمندیش که متاثر از خانواده و خصوصا همسرش بود، این سوال پر رنگ تر می شود که وظیفه من، تو و مسئولین در مقابل سید اسماعیل نصرالهی و هزاران سید اسماعیل گمنام دیگر کشورمان چیست؟؟!!

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است . کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره ، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد .

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌ شود .

همچنین به استحضار می‌ رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی ، روانپزشکی ، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی ، زوج ، خانواده و گروهی رسیدگی می‌ شود .

نیلوفر آبی ، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید .

طرحواره ایثار و از خودگذشتگی

طرحواره ایثار (مراقب همه جز خودت باش!)

اگر دیگران را در اولویت قرار ندهید، مضطرب می شوید؛ اما چه کسی از شما مراقبت می کند؟ آیا می دانید اگر چنین ویژگی را داشته باشید، به نوعی به طرحواره ایثار مبتلا هستید؟

افراد دارای طرحواره ایثار در قبال درد دیگران احساس مسئولیت می کنند و بدون تلاش برای رفع آن احساس بدی دارند. این طرحواره به علت مسئولیت بیش از حد در زمان کودکی است و از روش تربیتی نادرست والدین برای یادگیری بیشتر کودکان ناشی می شود. تفاوت بین طرحواره ایثار و فقط دلسوز بودن، مرزهای سلامت روانی فرد را نشان می دهد که در ادامه به این مورد پرداخته خواهد شد.

آیا وقتی افرادی که برایتان مهم هستند آسیب می بینند، با وجود اینکه تقصیر شما نیست، نسبت به خودتان احساس بدی دارید؟ همه ما نسبت به دیگران احساس همدلی می کنیم. اما افراد دارای طرحواره ایثار در قبال درد دیگران احساس مسئولیت می کنند و تحمل آن برایشان بدون تلاش برای رفع سخت است. همچنین نیاز شدیدی به از بین بردن آن درد یا ناراحتی احساس می‌کنند و اگر این کار را نکنند، احساس ناراحتی شدید خواهند داشت، خودشان را سرزنش می کنند، از خود انتقاد کرده و حتی خودشان را تحقیر می کنند.

جهت دریافت مشاوره ( حضوری ، تلفنی و آنلاین ) از مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی می توانید با شماره تلفن 09910443120 تماس بگیرید. 

طرحواره خودگذشتگی

دلایل طرحواره ایثار

روش تربیتی نادرست: طرحواره ایثار همانند تمام طرحواره‌ها، در طول تجربه دوران کودکی شکل می‌گیرد، در واقع به عنوان روش تربیتی کودک برای یادگیری قوانین است که به عملکرد خانواده ارتباط دارد. طرحواره ها ریشه در احساسات دارند و تا بزرگسالی با افراد می مانند.

مسئول مراقبت از والدین یا سرپرست: طرحواره ایثار از زندگی در موقعیتی ناشی می شود که در دوران کودکی مسئولیت بیش از حد را بر عهده فرد گذاشته شده است. به این صورت که احتمال دارد به عنوان یک کودک، مجبور شده باشید از یک بزرگسال، مانند والدینی که با بیمارهای ذهنی یا جسمی درگیر بودند، مراقبت کنید. آنها می توانند از بیماری ناتوان کننده جدی گرفته تا والدینی مبتلا به افسردگی که همیشه بیش از حد درگیر به نظر می رسند، شامل شوند.

منطق کودک نمی تواند چنین  مسئولیتی را بپذیرد، به این صورت که مدام با خود می گوید: «اگر فقط از والدینم مراقبت کنم، آنقدر بهتر می شوند که از من مراقبت کنند.» این مسئولیت برای یک کودک بسیار سنگین است و خطرات آن زیاد است؛ زیرا باور دارد: «اگر من از والدینم مراقبت نکنم، آنها خوب نخواهند شد و این تقصیر من خواهد بود». ممکن است در کودکی آن را به صراحت به خود نگفته باشید؛ اما این منطقی است که احساسات شما در آن زمان به این صورت رفتار کرده و درواقع این نوع رفتار در ضمیر ناخودآگاه شما ماندگار شده است.

با گذشت زمان، این طرحواره شروع به احساس نیاز شدید به مراقبت از دیگران و احساس مسئولیت در قبال آنها می کند، مانند حضور در کنار دیگران تنها با یک احساس نیاز از سوی دیگر است.

شاید شما با طرحواره اطاعت (یا انقیاد) آشنا باشید که شبیه طرحواره ایثار است. با این حال، تفاوت این است که با اطاعت، کودک نسبت به رابطه مراقبتی احساس ترس یا گناه عمیقی می‌کند؛ زیرا بزرگسال از نظر عاطفی کودک را نادیده گرفته یا او را مورد سوءاستفاده قرار می دهد. با ایثار، هیچ اجبار آشکاری وجود ندارد. کودک فقط می خواهد کمک کند. بنابراین، اغلب بزرگسالانی که طرحواره ایثار دارند، خشم یا رنجش ناشی از طرحواره اطاعت را احساس نمی کنند. در هر صورت، افراد دارای طرحواره ایثار فقط آرزو می کنند که بتوانند کارهای بیشتری انجام دهند. آنها هرگز کافی نیستند و هیچ گاه از خود راضی نخواهند بود.

نشانه های طرحواره ایثار

  • درد عاطفی دیگران را غیرقابل تحمل می‌دانید و احساس مسئولیت می‌کنید که کمک کنید.
  • ممکن است شما واکنش‌های شدید مشابهی نسبت به حیواناتی که داشته باشید و برای آنها دلسوزی کنید.
  • به خاطر داشتن نیازهای خود احساس گناه و خودخواهی می کنید.
  • نه گفتن سخت است.
  • برای شما سخت است که در مورد خودتان صحبت کنید.
  • وقتی دیگران سعی می کنند به شما کمک کنند، مضطرب می شوید.
  • متوجه می‌شوید که مردم از شما سوءاستفاده می‌کنند؛ اما احساس می‌کنید نمی‌توانید به آن رسیدگی کنید.
  • به دلیل برآورده نشدن نیازهایتان احساس می کنید که برای دیگران ارزش ندارد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله طرحواره رهاشدگی و نشانه های آن چیست؟ پیشنهاد می شود.

مهربانی مرکز خدمات مشاوره نیلوفر آبی

مقابله با طرحواره ایثار

ممکن است درباره طرحواره ایثار و از خود گذشتگی بگویید: «چه اشکالی دارد که نسبت به مردم و حیوانات دلسوزی کنیم و بخواهیم کمک کنیم؟» پاسخ این است: «هیچ مشکلی وجود ندارد!»

تفاوت بین طرحواره ایثار و فقط دلسوز بودن، مرزهای سلامت روانی است. وقتی مرزهای ضعیفی دارید، رفتار ایثارگرانه باعث ایجاد عدم تعادل می شود که کمک کننده را از بی توجهی به خود رنج می دهد (خسته، ناامید و مورد سوءاستفاده دیگران). این پویایی می تواند منجر به مرتبط کردن کار دلسوزانه با ناراضی بودن و ناکام ماندن شود که در نهایت به تعداد کمی کمک می کند.

همچنین ممکن است این پویایی را در افرادی که در بیمارستان، مراکز درمانی یا روان درمانی و هر فردی که از لحاظ جسمی و ذهنی با افراد سروکار دارند، مشاهده کنید. آنها از کار دلسوزانه‌ای که با بیماران خود انجام می‌دهند، احساس رضایت می‌کنند، اما متوجه می‌شوند که در سیستمی هستند که از این مهربانی سوءاستفاده می کنند، به این صورت که به آنها توجهی نمی شود و به سمت فرسودگی شغلی سوق داده می‌شوند. در نهایت عضویت در چنین سیستمی باعث مراقبت ضعیف از بیماران، رانده شدن کارکنان خوب و کاهش توانایی کمک کننده می شود.

در زندگی شخصی، طرحواره ایثار هزینه فرصت دارد. با فدا کردن زمان و تلاش خود برای دیگران به صورتی که از خودتان سلب می‌شود، متوجه می‌شوید که زمان در حال سپری شدن است و در بسیاری از مواقع مانند استراحت، تفریح یا رضایت شخصی، آن طور که می‌خواهید، زندگی نمی‌کنید.

مهم تر از همه، افراد دارای طرحواره ایثار در سطح نیاز عاطفی نادیده گرفته می شوند. بنابراین اگر در بسیاری از موارد پاسخ شما به سوالاتی که در ادامه آورده شده، مثبت است، باید بدانید که شما در گروه طرحواره ایثار قرار دارید.

  • آیا دیگران به اندازه کافی از شما حمایت نمی کنند؟
  • آیا از دیگران تشکر می کنید؛ اما آنها به شما توجهی ندارند؟
  • آیا نیاز عاطفی را از جانب دیگرانی که با شما در ارتباط هستند، به صورتی که احساسات شما مهم هستند، دریافت نمی کنید؟

درمان طرحواره ایثار

طرحواره درمانی به شما کمک می کند بر محدودیت های طرحواره ایثار غلبه کنید، سپس به ارزش های خود پایبند باشید و مهربانی خود را حفظ کنید؛ اما همه این موارد مستلزم رعایت برخی از مواردی است که در ادامه به صورت پنج مرحله ای برای درمان طرحواره ایثار بیان می شود.

کمتر ایثار کنید: بخش هایی از زندگی را در نظر بگیرید که در آن برای دیگران فداکاری می کنید تا احساس خوبی در شما ایجاد کند، اما دیگران واقعاً به آن نیاز ندارند. بکوشید آنها را محدود کنید تا وقت آزاد بیشتری برای خود فراهم کنید.

فهرستی از کارهایی که دوست دارید در زندگی خود انجام دهید، تهیه کنید: به این صورت که با استفاده از یک برنامه ریزی دقیق، راه هایی را برای انجام کارهای خود پیدا کنید و آنها را حتما انجام دهید.

کمتر به دیگران توجه کنید و کمی خود را دوست داشته باشید: به خود یادآوری کنید که برای دریافت عشق و برآورده شدن نیازی به فداکاری ندارید. شما لایق آن چیزها هستید بدون اینکه کاری انجام داده باشید

معنای زندگی خود را دریابید: این امکان را به خود بدهید که بتوانید شخص خوبی باشید و در عین حال مراقب خود باشید و مراقبت دیگران را بپذیرید.

ایستادگی را تمرین کنید: زمانی که فکر می‌کنید مورد استثمار قرار می‌گیرید یا از شما سوءاستفاده می‌شود، ایستادگی را تمرین کنید. از کوچک شروع کنید و به سمت بالا بروید.

مقاله مرتبط: نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی و راه های درمان آن 

دوست داشتن خود خدمات مشاوره نیلوفر آبی

خدمات مرکز مشاوره نیلوفر آبی

پیشنهاد می شود برای درمان انواع طرحواره ها و اختلالات خود از خدمات تخصصی مرکز مشاوره نیلوفر آبی با مدیریت دکتر روانشناس باقرزاده استفاده کنید.

نیلوفر آبی ، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

با مرکز مشاوره نیلوفر آبی در ارتباط باشید.

خودتان را پایین بیاورید

نه زمین را بکنید و نه آسمان را بالا ببرید؛ فقط خودتان را پایین بیاورید

نه زمین را بکنید و نه آسمان را بالا ببرید؛ فقط خودتان را پایین بیاورید

مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد.

در مسیر حرکت، اتوبوس به تونلی نزدیک شد که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شد: «حداکثر ارتفاع، سه متر»

ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود، با کمال اطمینان وارد تونل شد؛ اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده شد و پس از برخاستنن صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف کرد.

پس از بررسی اوضاع، مشخص شد یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت فکر کرد و دیگری به کندن لایه‌ای از سقف تونل و …

اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس، پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!»

مدیر اردو با تعجب راه‌حل را از او خواست و پسربچه گفت: «باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»

پس از این کار، اتوبوس از تونل عبور کرد.

گاهی زندگی ما مثل همین اتوبوس است و دنیا مثل آن تونل.

اگر می‌خواهیم از آن عبور کنیم، خالی کردن درون‌مان از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت، تنها راه حل است.

نه زمین را بکنید و نه آسمان را بالا ببرید؛ فقط خودتان را پایین بیاورید.

گاهی یک تلنگر کافی است …

 

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

اوبونتو

اوبونتو

اوبونتو

یک پژوهشگر حوزه مردم شناس که برای تحقیق به آفریقا سفر کرده بود، در یکی از قبایل روزی به تعدادی از بچه‌های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد. او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه‌های خوشمزه را برنده می‌شود. هنگامی که فرمان دویدن داده شد، آن بچه‌ها دستان هم را گرفتند و با یکدیگر دویده و در کنار درخت، خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند.

پژوهشگر که هاج و واج از رفتار بزرگ منشانه بچه‌ها بود علت این رفتار آن‌ها را پرسید و گفت در حالی که یک نفر از شما می‌توانست به تنهایی همه میوه‌ها را برنده شود، چرا از هم جلو نزدید؟

آن‌ها گفتند:“اوبونتو” به این معنا که: “چگونه یکی از ما می‌تونه خوشحال باشه، در حالی که دیگران ناراحت‌اند؟”

کاش یه روز همه ما آدم‌ها این چنین باشیم.

اوبونتو در فرهنگ ژوسا به اين معناست: “من هستم چون ما هستيم.”

خوبى را براى همه بخواهيد تا كائنات به خودتان سوقش بدهد؛ .در دنيا همه چيز مثل يك پژواك عمل می‌کند.

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

عاشق کتاب‌خوان‌ها باید شد!

عاشق کتاب‌خوان‌ها باید شد!

عاشق کتاب‌خوان‌ها باید شد

نوشته ای از یک دوست. متنی بسیار عالی، بند بندش را تایید میکنم، کاملا قبول دارم و درک کردم.

کتاب‌خوان‌ها بهترین آدم‌هایی هستند که می‌شود عاشق‌شان شد؛ کتاب‌خوان‌ها در قیاس با افراد عادی آدم‌های باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدم‌های روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را دارند.

بر اساس مطالعاتی که روان‌شناسان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام داده‌اند، کسانی که رمان می‌خوانند بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند به اسم «تئوری ذهن» که به آنها این اجازه را می‌دهد که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، عقاید، نظرها و علائق دیگری را مدنظر قرار داده و درباره آن‌ها قضاوت کنند.

آن‌ها می‌توانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند از شنیدن عقاید مخالف لذت ببرند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند اما سعی می‌کنند ماجراها را از زاویه دید شما هم ببینند.

آنها نه‌ تنها باهوشند که عاقل هم هستند. کتاب‌خوان‌ها با شما حرف نمی‌زنند، با شما رابطه برقرار می‌کنند.

به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که می‌داند چه‌طور از زبانش استفاده کند. آن‌ها فقط شما را نمی‌فهمند، درک‌تان می‌کنند. آدم‌ها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر می‌ماند. انگار که تجربه‌ای را که او با خواندن زندگی همه این آدم‌ها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد. انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.

‏دکتر دشتی نیشابوری

 

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

زندگی مانند بازی شطرنج است

زندگی مانند بازی شطرنج است

زندگی مانند بازی شطرنج است

زندگی مانند بازی شطرنج است؛ ما نقشه‌ای می‌ریزیم اما اجرای آن مشروط به حرکت‌هایی است که رقیب به دلخواه می‌‎کند. این رقیب در زندگی، سرنوشت است!

آرتور شوپنهاور

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

قانون ده دقیقه

قانون ده دقیقه

قانون ده دقیقه

افراد بسیاری با این مشکل روبرو هستن، از گفته خودم پشیمان شدم، کاش زود قضاوت نمی‌کردم، کاش آن طور رفتار نمی‌کردم، ای وای چکار کنم؟ دلش رو شکوندم؟ حالا چطوری جبران کنم؟ لازم نبود اونقدر عصبانی بشم و …

پیشنهادم برایتان این است:

تو هر شرایط سخت و نامناسبی که قرار گرفتید، قبل از هر عکس العملی

✔️ به اندازه ده ثانیه تا ده دقیقه، صبر کنید، تامل کنید، و فکر کنید.
✔️ هیچ وقت سریع و بلافاصله عکس‌العمل نشون ندید.
✔️ نگران نباشید، برای هر تنبیه و توبیخی دیر نمیشه !!

توی این فاصله زمانی چه باید کرد؟؟

۱) به دلایل دیگر احتمالی رفتار فرد مقابل فکر کنید.

به اولین دلیلی که به ذهنتون می‌رسد، اعتماد نکنید، به گزینه‌های دیگری هم فکر کنید.

چرا اون حرف رو زد؟ چرا فلان رفتار رو نشون داد؟ خب دیگه چه دلیلی می‌تونه وجود داشته باشه؟ و سوالاتی از این قبیل …

۲) در این فاصله به عواقب رفتار خودتون فکر کنید؟

اتفاقات جبران ناپذیر و تاثیری که بر شخصیت و احساس درونی خودتون خواهد گذاشت. (یعنی کمی به آینده بروید و از چند لحظه بعد، به رفتار خودتان نگاه کنید.)

 

تکنیک چند ثانیه تا چند دقیقه (ده ثانیه طلایی)، یکی از بهترین راهکارهای مقابله با پرخاشگری محسوب می‌شود.

 

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

آزمایش روانشناختی

آزمایش روانشناختی

آزمایش روانشناختی

بياييد با هم يک آزمايش انجام بدهيم تا ببينيد چطور طرز فکر اغلب ما از پيش برنامه ريزي شده است و در نتيجه می‌تواند در نگرش و برداشت ما از زندگي اثر بگذارد.

لطفاً به اطرافيان به مدت ۳۰ ثانيه خوب نگاه کنيد و هر چه رنگ سبز مي‌بينيد را به خاطر بسپاريد.

حالا چشم‌هايتان را ببنديد و چند ثانيه بعد باز کنيد و جمله بعدي را بخوانيد …. چشم‌هايتان باز است؟ مي‌خواهم خواهش کنم بدون اينکه سرتان را از روي متن برداريد دوباره چشم‌هايتان را ببندید و سعي کنيد هر چند رنگ آبي در اطرافتان هست را به خاطر بياوريد. لطفاً شروع کنيد. سي ثانيه وقت داريد.

بعد از آن چشم‌هايتان را باز کنيد و ادامه مطلب را بخوانيد… کار مشکلي بود نه؟ حالا به اطرافتان نگاه کنيد؛ کلي رنگ آبي مي‌بينيد که اصلاً نتوانسته بوديد به خاطر بياوريد! شايد بگوييد ((قبول نيست شما گفتيد رنگ سبز و ما هم رنگ سبز را به خاطر سپرديم!)) اما آيا مي‌دانيد چرا با اينکه اين همه رنگ آبي در اطرافتان بود نتوانستيد آن‌ها را به خاطر بياوريد؟ به همين دليل ساده که در ابتداي آزمايش، من از شما خواستم رنگ‌هاي سبز را انتخاب کنيد و به خاطر بسپاريد!

بايد بدانيد که مغز شما مثل يک دوربين فيلم برداري نيست که هر چه در ميدان ديدش قرار گرفت ثبت کند برعکس بسيار انتخابگرانه عمل مي‌کند.

مغز شما سبز ها را انتخاب کرد و به خاطر سپرده وقتي از او خواستيم آبي‌ها را به خاطر بياورد چيزي به ياد نياورده (خيلي کم به ياد آورد) چون اصلاً آبي‌ها را نديده بود!

اين آزمايش نکته مهمي را به ما ياد مي‌دهد: ما تنها چيزهايي را در اطرافمان مي‌بينيم که خودمان مي‌خواهيم و (لطفاً انگشت سبابه‌تان را دو طرف سرتان بگذاريد) اينجا در مغز ما تعريف يا برنامه‌ريزي شده است در دنيا هم خوبي هست و بدی، هم خوشي هست و هم ناخوشي، هم بد هست هم خوب، هم زيبا هست هم زشت، همه چيز هست!

اما ما مغزمان را عادت داده‌ايم که از ميان آن‌ها به انتخابگري دست بزند!

به ياد بياوريم که به خاطر ابتلا به آرتروز فکري، يعني خشک شدن مغزمان، انتخاب‌هاي کودکانه‌اي داريم. يعني همان که در کودکي به ما ياد داده‌اند و با جملات تلقيني برنامه ريزي شده‌ايم.

لطفا چند جمله تلقینی و برنامه ریزی شده در مغزتان را با من به اشتراک بگذارید.

اقتباس از نوشته های یک روانشناس

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

قانون دو دقیقه

قانون دو دقیقه

از قانون دو دقیقه استفاده کنید!

طبق این قانون شما حق ندارید کارهایی که انجام آن‌ها کمتر از دو دقیقه به طول می‌انجامد را پشت گوش بیندازید.

به طور مثال، شستن بشقاب غذایی که خورده‌اید، مرتب کردن روتختی پس از بیدار شدن، آویختن لباس از چوب‌رختی، مسواک زدن، شستن دست و صورت پس از رسیدن به خانه بعد از یک روز کاری و …

انجام دادن این کارهای ساده و دو دقیقه‌ای کمک می‌کند کمتر اهمال کاری کنید و باعث نظم دادن به سبک زندگی شما می‌شود.


البته قانون ده دقیقه‌ای هم داریم که در پست‌های بعدی شرح می‌دهم.

 

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله قانون ده دقیقه پیشنهاد می شود.

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

 
ذهن آرام

حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است

حل مشکلات با ذهن آرام

کشاورزى ساعت گران‌بهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستجو کرد، آن را نيافت.

از چند کودک کمک خواست و گفت هر کس آن را پيدا کند جايزه می‌گيرد؛ کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد.

تا اینکه پسرکى به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى به همراه ساعت از انبار خارج شد.

کشاورز متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى؟

کودک گفت: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آن را يافتم.

حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است…

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.