انسان موجودی تلقین پذیر است؛ داستانها و شواهد بسیاری برای این ادعا شنیدهاید، نیاز به تکرار نمیبینم.
شما از این ویژگی چقدر استفاده میکنید؟ یا بهتره بگویم، چقد استفاده مفید میکنید؟
یک بررسی: دقت کنید از آغاز سال ٩٩ چه چیزهایی به عزیزانتان و بلاخص به نوجوانتان گفتهاید وتکرار کردهاید.
در جمع یا در خلوت؟ در حضور او یا پنهان از او؟ از چه القابی استفاده کردهاید؟ چه صفاتی را به او نسبت دادهاید؟
چقدر عشق و علاقه شما در واژههایی که بکار می برید، پیداست؟
آیا امید و آرزوهایی را که برای فرزندتان دارید را به زبان میآورید یا مفاهیمی را که از آن میترسید را تکرار و القا میکنید؟
گاهی در بعضی مراجعین تضاد فاحش دیده میشود و من به عنوان مشاور سردرگم میشوم، چه برسد آن نوجوان بیپناه !
یادمان نرود: واژهها قدرت زیادی دارند؛ پس بیاید برای انتخاب آینده فرزندانمان، از واژهها و افکار مثبت و مفید برای القا استفاده کنیم تا تعارضی بین خواستههایمان و رفتارمان وجود نداشته باشد، که وجود تعارض در روابط، بزرگترین مانع ارتباطی میباشد.
خودتان را در شرایط مشابه تجسم کنید، آیا به کسی که در رفتارش و گفتارش تعارض و دوگانگی میبینید، میتوانید اعتماد کنید؟ و اگر رابطهای داشتهاید آیا غیر از این است که ترجیح میدهید فاصله بگیرید و رابطه را کم کنید؟
لطفا دقت کنید، دقت کنید، دقت کنید …
با فرزندانمان چه میکنیم؟؟!!