۱) هر مانع و مشکلی، میتواند بخشی از استعدادهای ما را بروز بدهد.
در برخورد با موانع بجای عجز و ناله، این سوال را از خود بپرسید «قراره چی یاد بگیرم؟»
- این مشکل قراره چه چیزی به من یاد بده؟
- این مانع به من چی میگه؟
- کدام توان و استعداد ذاتی من قراره کشف و شکوفا بشه؟
این واقعیت در همه موارد صدق میکند:
دردهای فیزیکی (کمر، پا، زانو و …) به من چه میگوید؟
- اضافه وزنت را کم کن.
- باید تحرک و ورزش داشته باشی.
- از من بیشتر مراقبت کن.
مشکلات اقتصادی:
- باید برنامه صحیح اقتصادی داشته باشی.
- مدیریت مالی یاد بگیر.
- سواد مالی نداری.
مشکلات عاطفی:
- مهارتهای زندگی را یاد بگیر.
- به بعد عاطفی زندگی بیشتر توجه کن.
- و و و
اطمینان داشته باشید، اگه توان درک مشکل را داشته باشید، توان حل آن را هم خواهید داشت.
۲) تمام وظیفه ما فقط برطرف کردن و از بین بردن مانع نیست.
میبینید درخت همچنان سر جایش باقی مانده، ولی زبرا به استعدادهای خودش توجه کرده؛ گاهی بعضی مشکلات برای زندگی ما قطعیست و نمیشود آنها را از بین برد.
۳) شناخت، توجه و قدرشناسی از تواناییها و تفاوتهای خود، بجای جنگیدن، پنهان کردن و فرار از آنها.
کافیست که شناخت و تعریف درستی از خود (هم نقاط قوت هم نقاط ضعف) خودتان داشته باشید؛ آنوقت زندگی راحتتری خواهید داشت.
۴) اهمیت زندگی اجتماعی:
تاثیر افراد جامعه و اثرپذیری ما به عنوان موجودات اجتماعی در این فیلم اوج داستان است؛ پس باید مراقب انتخابها و افراد نزدیک زندگی خودمان باشیم. میبینیم که دنیای زبرا بخاطر تشویق اطرافیان چقدر تغییر کرد.
لطفا دوباره فیلم را با دقت بیشتری ببینید.