موانع ازدواج - نیلوفر آبی

موانع ازدواج جوانان

ازدواج از مهمترین نیازها و خواسته های جوانان است که امروزه با تورم روز افزون و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و معیشتی به یک معضل بزرگ و گاها آرزوی دست نیافتنی بدل شده است.

ما در این مقاله به بررسی موانع ازدواج که بر سر راه جوانان وجود دارد خواهیم پرداخت و این موضوع را از منظرهای گوناگون مورد توجه قرار خواهیم داد.

مشاوه ازدواج می تواند تا حدودی دیدگاه طرفین را در مورد ازدواج تغییر داده و برخی از این موانع که شامل موانع اقتصادی و ارتباطات عاطفی است را از پیش پای جوانان بردارد.

پس اگر نسبت به مسئله ازدواج جوانان دغدغه مند هستید با ما تا پایان مطلب همراه باشید.

موانع ازدواج جوانان

موانع زیادی در ازدواج جوانان وجود دارد که مهمترین و عمومی ترین آنها به شرح ذیل است:

  1. بیکاری
  2. مشکلات مالی و فقر
  3. مشکل پسند بودن
  4. عدم حمایت خانواده ها
  5. ضعف انگیزه ازدواج
  6. تصور زندگی رویایی
  7. عدم آمادگی در قبول مسئولیت
  8. مشکلات ارتباطی بین دختر و پسر
  9. زندگی پرمشغله و شلوغ
  10. تبلیغات منفی در مورد ازدواج توسط افراد ناموفق در این زمینه

برای انتخاب مشاور ازدواج پیشنهاد می شود مقاله دکتر روانشناس خوب را مطالعه کنید.

موانع ازدواج - ده مانع ازدواج

1- بیکاری

امروزه تحصیلکرده های زیادی اعم از دختر و پسر در جستجوی کار مناسب با رشته تحصیلی خود هستند و متاسفانه تناسبی بین ظرفیت دانشگاهها و شغلهای مورد نیاز جامعه وجود ندارد.

این امر سبب می شود تا افراد تحصیلکرده در شغلی نامرتبط با رشته خود مشغول به کار شده و یا بیکار بمانند. این معضل خصوصا برای آقایان که در ازدواج مسئولیت تامین مالی خانواده را نیز بعهده دارند مهمتر است.

دولت برای رفع مشکل بیکاری جوانان باید برنامه هایی برای اشتغال زایی در کشور داشته باشد و همچنین جوانان نیز با افزایش مهارتهای خود سعی کنند شغلی را انتخاب کرده و انتظارات بلندپروازانه خود را کمی تعدیل کرده و بدانند که می توان پله پله ترقی نمود.

 2- مشکلات مالی و فقر 

با توجه به اقتصاد بیمار کشور ما یکی از بزرگترین موانع ازدواج مشکلات مالی و اقتصادی است و هزینه های سرسام آور مسکن، جهیزیه، خرید عقد، مراسمات و … بر دوش جوانان و خانواده های آنها تحمیل می شود.

برای رفع این مشکل کنار گذاشتن برخی رسم و رسومات دست و پاگیر و تجملی و روی آوردن به ازدواج آسان و پایین آوردن سطح انتظارات در شروع زندگی می تواند بسیار کمک کننده باشد.

موانع ازدواج - مشکلات مالی

 3- مشکل پسند بودن

برخی دختران و پسران که مشکل پسندند برای ازدواج معیارهای عجیبی دارند و دائم به این فکر میکنند که چه فردی شایستگی ازدواج با آنها را دارد. همین مشکل پسندی ها باعث میشود که دختران برای رسیدن به مرد آرزوهای خود به همه خواستگاران خود جواب رد بدهند و یا پسران برای یافتن زیباترین دختر موارد پیشنهادی برای ازدواج را کنار بگذارند.

برای رفع این مشکل بهتر است دختر یا پسر مشکل پسند چندین جلسه مشاوره روانشناسی داشته باشند تا بتوانند کمالگرایی منفی خود را کنار بگذارند و منطقی تصمیم بگیرند.

4- عدم حمایت خانواده ها

در برخی خانواده ها به جای اینکه به فکر ازدواج جوانان خود باشند و شرایط را برای آنها فراهم کنند به فکر کارهای غیرضروری اعم از تغییر منزل مسکونی، خرید ماشین جدید، مسافرتهای غیرضروری، تغییر دکوراسیون و … هستند.

برخی خانواده ها نیز شروط غیرمنطقی نظیر ازدواج فقط با فامیل و … را پیش روی فرزندان خود می گذارند که این هم از موانع ازدواج است. راه حل برون رفت از این مشکل هم این است که علاوه بر تشویق جوانان به ازدواج آنها را در این امر راهنمایی کنند ولی دخالتی در تصمیم گیری آنها نداشته باشند و از لحاظ مادی هم در حد امکان از آنها پشتیبانی کنند.

5- ضعف انگیزه ازدواج

در سالهای اخیر شاهد کم شدن آمار ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق خصوصا در شهرهای بزرگ هستیم. متاسفانه دیدن زندگیهای زناشویی ناموفق در بین اطرافیان و یا رسانه های جمعی، افزایش افراد مطلقه در جامعه، آزادی روابط دوستانه و جنسی بین دختر و پسر، افزایش سن ازدواج، درگیری میان خانواده دختر و پسر و … از عواملی است که انگیزه ازدواج در میان جوانان را از بین برده است.

برای حل این مشکل باید دیدگاه جوانان را نسبت به ازدواج تغییر داد و آنها را نسبت به مزیت های یک ازدواج موفق آگاه کرد. آموزش و پرورش و دانشگاهها هم می توانند در این زمینه با برگزاری کلاسهای مرتبط با ازدواج و تشویق به ازدواج این انگیزه را در جوانان ایجاد کرد. 

موانع ازدواج - انتظارات بالا

6- تصور زندگی رویایی

امروزه در شبکه های اجتماعی خصوصا اینستاگرام شاهد تجملاتی هستیم که جوان در آستانه ازدواج را ترغیب به این تجمل گرایی ها می کند و او تصور میکند برای خوشبختی باید شروعی ایده آل در زندگی زناشویی داشت.

ولی در واقعیت همه زندگی ها با فراز و نشیب هایی همراه است که به تدریج با شناخت بیشتر و آموزش برخی مهارتها می توان به آرامش و خوشبختی در زندگی رسید. جوانان باید فریب زندگی های رویایی در فضای مجازی را نخورند و با آگاهی و تلاش سعی در ساخت زندگی خود نمایند.

7- عدم آمادگی در قبول مسئولیت

پدران و مادران باید توجه کنند که فرزندان خود را جوری تربیت کنند که در جوانی آمادگی پذیرش مسئولیت یک زندگی و پدر و مادر شدن را داشته باشند. در بسیاری از خانواده های امروزی می بینیم که رفتاری که با جوانان خانواده که در سنین ازدواج هستند رفتاری است که با یک کودک دارند و نمی گذارند فرزندشان مسئولیتی در زندگی داشته باشد. پذیرش مسئولیت امری است که از کودکی باید به تدریج به فرزند آموزش داده شود.

8- مشکلات ارتباطی

با توجه به اینکه دختران و پسران از منظرهای گوناگون تفاوت هایی با هم دارند اگر با این تفاوت ها آشنا نباشند در برقراری ارتباط با یکدیگر دچار مشکل و سوءتفاهم خواهند شد. همانطور که می دانید در کشور ما به دلیل تفکیک جنسیتی که در همه مقاطع تحصیلی و اجتماعی دیده میشود مهارتهای ارتباطی بین دو جنس ضعیف است.

پس برای رفع این مشکل باید والدین، مدارس و رسانه های جمعی سعی در آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی به دختر و پسر از همان سنین کودکی نمایند. برای جوان هایی هم که اکنون در سن ازدواج هستند پیشنهاد می شود که از کمک مشاور خانواده در زمینه بالا بردن مهارتهای ارتباطی استفاده کنند.

مقاله پیشنهادی : رابطه عاطفی

موانع ازدواج - تصور زندگی رویایی

9- زندگی پرمشغله و شلوغ

بسیاری از دختران و پسران دلیل ازدواج نکردن خود را اشتغال به تحصیل، کار و … می دانند در حالیکه اگر فرد ازدواج موفقی داشته باشد می تواند به امور تحصیلی و شغلی نیز بپردازد و اینها موانع ازدواج نباید باشند. همچنین همسر خوب می تواند مشوق فرد در رسیدن به اهداف و موفقیت و پیشرفت او باشد.

10- تبلیغات منفی افراد ناموفق در زمینه ازدواج

برخی افراد که خود زندگی زناشویی ناموفقی دارند یا جدا شده اند به افرادی که هنوز مجرد هستند توصیه می کنند که هرگز ازدواج نکنند تا به مشکلاتی که آنها گرفتارش هستند دچار نشوند.

این تبلیغات منفی ممکن است از دوستان، اقوام، خواهر و برادر و یا حتی پدر و مادر باشد. گاها در خانواده های پرجمعیت با تعداد فرزند زیاد معمولا تجربیات تلخ زناشویی فرزندان بزرگتر درس عبرتی برای فرزندان کوچکتر خانواده می شود و شوق ازدواج را از آنها می رباید.

راه حل این مشکل این است که اولا با تبلیغات منفی جوانان را از ازدواج منصرف نکنیم و همچنین در جایگاه یک جوان مجرد به این امر معتقد باشیم که هر فردی سرنوشت و زندگی خودش را دارد و باید برای رسیدن به آرامش و خوشبختی تلاش کند و قرار نیست اتفاقاتی که در زندگی دیگری روی داده در زندگی من نیز اتفاق بیفتد.

سخن پایانی

ازدواج از گذشته تاکنون همواره با موانعی در برخی افراد روبرو بوده که گره برخی مشکلات به دست خود فرد باز می شود. برخی دیگر از موانع نیز باید توسط دولت، مسئولین امر، مربیان مدارس، رسانه ها، والدین و … از پیش پای جوانان برداشته شود ولی در نظر داشته باشید بزرگترین مانع برای ازدواج افکار هر فرد است. بسیاری از موانعی که در بالا به آن اشاره شد به دست خود فرد قابل حل است و در این راه می توان از کمک مشاور خانواده هم بهره گرفت.

موانع ازدواج - ازدواج آسان

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی ، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

مدیریت روابط با خانواده همسر

مدیریت روابط با خانواده همسر

چگونگی برقراری رابطه با خانواده همسر؟
میزان صمیمی بودن با آنها؟
داشتن فاصله و حد و مرز یا یکی بودن و صمیمیت زیاد؟
مدت و دفعات رفت و آمدها؟
اینها از جمله موضوعات و سوالاتی است که مکرر از مراجعین و زوج ها شنیده می شود.

فرقی نمی کند که زوج در مرحله قبل از ازدواج باشد یا چند سال از ازدواجشان گذشته باشد. زوج های جوان برای پیشگیری از به وجود آمدن مشکل، طرح مسئله می کنند و عروس ـ دامادهای قدیمی تر با بیان خستگی از شرایط و روابطی که دوست ندارند، این موضوع را مطرح می‌کنند.
زوج‌های جوان تر نگران از تاثیرپذیری بیش از حد همسرشان از مادر، خواهر، پدر، برادر همسر خود هستند. یا دخالت های نابه جا آنها در انتخاب ها، تصمیم گیری ها، شیوه تربیتی و فرزندپروری، اعلام نظر های بی مورد خواهند بود. 

همچنین زوج های قدیمی نگران مسائل مثل دخالت در انتخاب عروس و داماد، در نوع سفر، در محل سکونت، در نوع میزبانی یا فاصله گذاری بیش از حد در روابط (مثل اینکه همسرم کلا با خانواده من قطع ارتباط کرده) و دور بودن از جمع خانواده بزرگ تر و محروم ماندن از بودن در کنار آنها هستند.

علل بروز مشکل در رابطه با خانواده همسر

۱) نداشتن درک مشترک از نوع خانواده 

برای بررسی بهتر موضوع نیاز به توضیح چند اصطلاح و مفهوم می باشیم.
مفهوم اول: خانواده، نهادی است که بر پایه ازدواج زن و مرد شکل می گیرد و با تولیدمثل توسعه می یابد. این نهاد پایه و اساس سازندگی شخصیت انسان و مهم ترین عامل تکامل جامعه بشری محسوب می شود.
در ادامه به تقسیم بندی  انواع خانواده، می رسیم. در یک تقسیم بندی خانواده به طور کلی به دو دسته خانواده هسته ای و خانواده گسترده تفکیک می‌شود.
خانواده هسته ای، واحدی متشکل از حداکثر دو نسل، شامل زن و شوهر و فرزندان که در یک محل با هم سکونت می کنند، در ارتباط هستند حد و مرزهای مشخصی دارند و کامل مستقل هستند.
خانواده گسترده شامل خانواده هایی می شود که اعضای آن بیش از دو نسل از افراد را در بر می گیرند. زن و شوهر و فرزندان در کنار خانواده های پدری و مادری هر یک از زوجین و خانواده های نزدیک و دور مثل برادرها، خواهرها و گاهی عمو و عمه ها و خاله ها که در ارتباط نزدیک هستند و هر روز با هم مراوده دارند و نقش اجتماعی آنها در مقابل هم کاملا منعطف می باشد.
ریشه مشکل در این است که ایده آل زوج ها متفاوت است. مثلا آقا به شدت علاقه به نوع گسترده خانواده دارد و خانم علاقه زیاد به خانواده هسته ای دارد و مدل رابطه گسترده، او را دچار اضطراب و رنج می کند.

یک واقعیت متناسب با فرهنگ و آموزه های رسمی و غیررسمی کشور ما که خانواده ها صرفا ظاهری هسته ای دارند. در حالی که عملا گسترده هستند و طبق ضوابط و قوانین خانواده گسترده عمل کرده و ناآگاهانه حتی خود منطبق بر قوانین خانواده گسترده از هم انتظاراتی دارند.

انگار لازم است یک شیوه بینابینی تعریف شود، خانواده گسترده ـ هسته ای که این شیوه نیز قاعده و قانون خودش را دارد و از راهبردهای خاصی پیروی می کند.

۲) وجود مشکل در روابط بین خانواده های به هم ریخته در چهار سطح ارتباطی

مفهوم دوم:

گاهی مشکل باید در مقوله درون فرد  بررسی شود و گاهی مشکل بین فردی  حل شود و نیازی به تسری آن به موضوعات بین خانواده ای نیست. برای درک جامع این عامل بهتر است ابتدا توصیفی از این مفهوم ارائه شود.

1- درون فردی ـ بین فردی

درون فردی: به موضوعاتی از قبیل رویاها، آرزوها، توانمندی ها و نقاط قوت و ضعف، ایده آل ها ترس ها، امیدها، ارزش ها و مسائل مانند اینها پرداخته می شود.
بین فردی: در روابط بین فردی به موضوعاتی مانند قدرت همدلی، شنونده خوب بودن، گوینده خوب بودن، مهارت حل تعارض، مهارت تصمیم گیری و مانند اینها پرداخته می شود.
2- درون خانواده

در درون خانواده با توجه به باور سیستمی عمل کردن آن، قاعده بر این است که روابط به شکل حلقوی و تاثیرگذار بر یکدیگر بوده، لذا باید بر همین روال بررسی شود. همچنین در درون خانواده روابط خطی نبوده، همه موضوعات و تغییرات در هر یک از اعضای خانواده بر دیگر اعضا تاثیر گذار می باشد. اینکه خانواده قدرتی بیشتر از مجموع اعضا در کنار هم دارد؛ اما تداخل موضوعات آن با دیگر سطوح، احتمال ایجاد یک بحران حل نشدنی بسیار زیاد است.
3- بین خانواده

روابط بین خانواده ای به حد و مرزهای هر خانواده با خانواده های دیگر، قوانین و ضوابط درون هر خانواده در شیوه برقراری رابطه، بایدها و نبایدهای هر خانواده در نوع تعاملات با خانواده های دیگر، سطح رازداری، میزان تعهدی که هر خانواده به خانواده های دیگر باید لحاظ کند، بستگی دارد. تفکیک قائل نشدن در نوع تعارض و مشکل می‌تواند بر روابط بین خانواده‌ای تاثیر منفی گذاشته و آن را دچار آسیب نماید.
4- راهبرد

توصیه می شود در بروز هر نوع مشکلی ابتدا به سطح آن توجه شده و آن مشکل را در سطح خود بررسی و حل کنید و از تداخل مقوله‌های مشکل در سطوح دیگر به شدت بپرهیزید (مانند وجود مشکل در شیوه تصمیم گیری بین زن و شوهر و انتقال آن به مادر همسر یا وجود مشکل با خواهر یا برادر همسر که یک مقوله بین فردی است و کشاندن آن به رابطه بین زوجی).

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله چرا من؟ پیشنهاد می شود.

رابطه زناشویی

۳) عدم تمایزیافتگی هر یک از زوجین

انتظار می رود فردی که به سن ازدواج رسیده و تصمیم به تشکیل خانواده گرفته، به کمترین سطح تمایز یافتگی رسیده باشد. تمایزیافتگی را قدرت مدیریت منطق به جای هیجانات مطلق نمی توان تعریف کرد.
به عبارتی تمایزیافتگی خویشتن‌، به ظرفیت تفکر و انعکاس آن گفته می شود که فرد به طور خودکار به فشارهای هیجانی درونی و بیرونی پاسخ ندهد.
انتظار می رود که افراد در مواجهه با شرایط جدید در تعاملات جدید و گسترده خانواده ها، قدرت مدیریت بر هیجانات خود را داشته و شرایط خاص بر متاثر از هیجانات خود و خانواده بزرگ تر خود رفتار نکرده و عکس العمل نشان ندهد. بلکه با استفاده از منطق و ارزیابی عاقلانه شرایط یک عکس‌العمل بالغانه از خود نشان بدهد.
مثال، هنگام شنیدن شکایت مادر یا پدر از همسر خود، منطبق بر هیجانات آنها فکر تلافی یا رفتار مقابل به مثل را از خود دور کند.

در انتهای این مقاله، شما را به مطالعه چند مورد مهم دعوت کرده و تاکید می کنم، برای حل و فصل کامل مشکلاتی این چنینی، باید از مشاوره تخصصی در زمینه خانواده بهره برد‌ تا با استفاده از تجارب خانواده های دیگر، نظام خانواده را متلاشی نشود.

موارد مهم در رابطه خانواده همسر

۱) حواستان باشد شما و همسرتان در یک تیم برای تصمیم گیری و برقراری ارتباط با خانواده های دیگر قرار بگیرید و هرگز همسرتان را در معرض این انتخاب یا من یا خانه خانواده است، قرار ندهید.
۲) در صورت اینکه اشتراک نظر ممکن نبود از راهبرد نوبتی استفاده کنید و از اصرار به تغییر ارزش و دیدگاه همسر خود پرهیز کنید.
۳) علائم تمایزیافتگی را در خود بررسی کنید. اگر متوجه عدم تمایزیافتگی خود شدید، لازم است به روان درمانگر مراجعه کرده و مهارتهای لازم را کسب کنید.
۴) برای خانواده خود حد و مرزهای انعطاف پذیری با توافق در آن خانواده ای تعیین کنید.
۵) در ارتباط با خانواده همسر مستقل و مستقیم عمل کنید، از ورود واسطه چه همسر و چه شخص دیگر مطلقا پرهیز کنید.  اگر در این زمینه نیاز به کمک دارید و باید مهارت شیوه جرأت مندانه و مودبانه حل مسئله را آموزش بگیرید.
۶) با خودتان و بقیه متعادل و صادقانه رفتار کنید تا انتظارات بیش از حد ایجاد  نشود. تاکید می کنم با خود صادق باشید و دروغ سفید نگویید.
۷) از اطرافیان و خانواده همسرتان انتظارات معقولانه داشته باشید. لزومی ندارد آنها مانند  خانواده خودتان با شما رفتار کنند.
۸) منفی نگر نباشید، دید منفی، از تحلیل و تفسیر منفی دست بردارید. موضوعات را با عینک خوش بینانه یا حداقل خنثی ببینید. این یک واقعیت است که برای زندگی گروهی و جمعی باید خیلی وقت ها چشم ها را کور و گوش ها کر شوند. به عبارت دیگر قدرت سازگاری را در خود تقویت کنید.
۹) رفت و آمدها در دوران عقد می تواند بر حسن ارتباط آینده شما نقش موثری داشته باشد. بگذارید خانواده همسر دلشان برای شما تنگ شود، از رفت و آمد بیش از حد و در دسترس بودن بپرهیزید.
۱۰) آداب معاشرت را رعایت کنید. رفت و آمدها حتماً با اطلاع قبلی باشد. رعایت فضای خصوصی در منزل همدیگر را داشته باشید.
۱۱) درک و همدلی با احساسات همسرتان داشته باشید. اگر همسرتان در کنار خانواده شما موج منفی می گیرد، باورش کنید این به  معنی منفی بودن خانواده شما یا مشکل دار بودن آنها نیست که جانانه دفاع می کنید و ناراحت می شوید. نه، فقط شما باید به احساس و ادراک همسرتان اهمیت بدهید، هر چند شما آن احساس را ندارید، چه بسا این نفی احساس همسر به بهای از بین رفتن حرمت و احترام خانواده شما تمام می شود.
۱۲) در روابط متوجه تفاوت ها و تشابهات خانواده ها باشید، از تمرکز بر روی تفاوت ها بپرهیزید و بر روی تشابهات تمرکز کنید.
۱۳) مطمئن باشید بعد از بستن عقد نکاح تحت هیچ عنوان شما نمی توانید به طور دائم با خانواده همسر خود قطع رابطه کنید؛ زیرا این پیوند شما را در دو رابطه دائمی قرار می دهد، خانواده همسر که با او رابطه خونی دارد و رابطه ازدواج که یک عقد و پیمان دائمی است.
۱۴) از همسرتان پیش خانواده ها  بدگویی نکنید، آنها کمکی نمی توانند به شما کند و این موضوع در نهایت به تنَش در رابطه بین خانواده ها ختم می شود (این قاعده فقط در موارد خاص و ویژه استثنا دارد)

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله مراحل رشد خانواده پیشنهاد می شود.

رابطه با شوهر

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

صمیمیت زوجین

صمیمیت زوجین

کم نیستند زوجینی که  نگرانی اولیه آنها درباره صمیمیت زوجین و علت اصلی مراجعه آنها به دفتر مشاوره نداشتن رابطه صمیمی و عاشقانه با همسر خود را بیان می کنند.
آنها تعریف و برداشت های متفاوتی از رابطه صمیمانه و عاشقانه دارند و اغلب برداشت مشابهی ندارند.

معمولا راجع به سطح صمیمیتشان مردد هستند. به همین جهت به شدت تمایل دارند که رابطه آنها ارزیابی شده، نوع رابطه، کیفیت آن و سطح نزدیکی یا فاصله عاطفی و روانی آنها بررسی شود.
همان طور که می دانید، یکی از ابعاد تشکیل دهنده مثلث عشق، بعد صمیمت زوجین و رابطه است.

از طرفی تاثیر بسزایی که این بعد بر ابعاد دیگر مثلث دارد (میل  و تعهد).  بدین جهت کاملا منطقی است که در ارزیابی نوع  وکیفیت رابطه زوجین، به بعد صمیمت زوجین توجه خاصی مبذول داشت.

از آنجایی که معتقدیم صمیمیت زوجین در قلب روابط عاطفی قرار دارد، با روابط مثبت و رضایت بخش مرتبط است.

در این مقاله سعی می شود در خصوص عوامل اصلی و تشکیل دهنده رابطه صمیمی بحث و بررسی دقیق تری انجام شود.
این عوامل عبارت است از:
۱) عاطفی
۲) نحوه ابرازگری
۳) سازگاری
۴) همبستگی
۵) تمایلات جنسی
۶) توان حل تعارض
۷) استقلال خانوادکی
۸) هویت وفردیت
۹) صمیمت مالی

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله روز بین المللی خودمراقبتی پیشنهاد می شود.

صمیمت زن و شوهر

عوامل موثر در صمیمت زوجین

در ادامه عوامل موثر در صمیمت زوجین به صورت مختصر توضیح داده شده است.
۱) صمیمیت عاطفی به میزانی که زوج می تواند احساس نزدیکی عاطفی و هیجانی خود را بیان کند، اطلاق می شود.

اگر این تبادل احساسات و عواطف به حد رضایت بخش بوده و  قابلیت درک و همدلی وعدم قضاوت و ارزیابی از طرف زوج مقابل صورت گیرد، می توان گفت که  سطح عاطفه خوبی بین آنها وجود دارد.

۲) ابرازگری (میزان خود ابرازی و پرهیز از خود سانسوری) به میزان در میان گذاشتن افکار باورها نگرش ها در روابط با یکدیگر اشاره دارد.

اگر زوجی بتوانند به راحتی و بدون ترس از انتقاد، تمسخر و نادیده گرفته شدن از نوع تفکر، باور و ارزش هایشان با هم صحبت کنند، می توان گفت که از سطح ابرازگری خوبی برخوردار هستند.

۳) سازگاری را در زوجین می توان با میزان راحتی و لذتی که زوجه در تفریح و انجام کار و فعالیت مشترک تجربه می کنند، توصیف و ارزیابی کرد.

۴) همبستگی به مفهوم داشتن تعهد در رابطه است. ناگفته نماند که زوج در شکل و سطح این تعهد  می بایست به صورت شفاف، عملیاتی و رفتاری به توافق رسیده باشند.

۵) تمایلات جنسی به بعدی  از صمیمیت اشاره دارد که در آن  نیاز جنسی بیان و برآورده می شود.

صمیمیت و تمایلات جنسی مفاهیم به هم پیوسته هستند، اگرچه ممکن است یکی از آنها بدون دیگری وجود داشته باشد. ولی به طور معمول زوج ها در رابطه شان خواهان هر دو هستند.

۶) حل تعارض نیز به پرداختن به حل اختلاف عقیده و سلیقه تمرکز دارد به این مفهوم که اگر زوجین بتوانند برای حل اختلافات خود به صورت منطقی و فعال عمل کنند و درک همدلانه ای از اختلاف به مفهوم تفاوت داشته باشند، نشانه  وجود صمیمیت در آنها می باشد.

۷) استقلال خانوادگی در صمیمیت به مفهوم داشتن ارتباط مثبت و مستقلانه در رابطه با خانواده های اطرافیان و سایر دوستان است.

اگر زوجین به عنوان یک واحد مستقل بتوانند برای برقراری ارتباط، دید و بازدید، دادن هدیه و گذاشتن وقت با اطرافیان رابطه مثبت برقرار کنند. به طور مشترک تصمیمی اتخاذ کنند که رضایت نسبی هر دو نفر لحاظ شود، نشان دهنده وجود صمیمیت بین آنها است.

۸) هویت به سطح عزت نفس و اعتماد به نفس هر زوج اطلاق می شود. زوجین وظیفه دارند در جهت افزایش صمیمیت فی مابین به عزت نفس و اعتماد به نفس، ارزش نهادن به تفاوت های فردی و فردیت و منحصر به فرد بودن ذاتی  همدیگر توجه کنند.
۹) صمیمیت مالی به وضعیتی گفته می شود که در آن زوجین در خصوص درآمد هزینه ها، پس انداز، سرمایه گذاری، برنامه ریزی های اقتصادی و دورنمای مالی مشارکت های داشته باشند.

این عامل  به سواد مالی هر یک از زوجین و اعتمادی که به یکدیکر دارند، بستگی زیادی دارد.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله با کی ازدواج می کنی؟ پیشنهاد می شود.

تفاوت جنسیتی

در صمیمیت زوجین و شیوه صمیمیت تفاوت های جنسیتی وجود دارد و ممکن است این تفاوت ها  منجر به سوء تفاهم شود.

جنبه های فرهنگی و اجتماعی بر این تفاوت ها تاثیر گذار است. نقش های جنسیتی به عنوان انتظارات رفتاری و نگرشی که فرهنگ برای مرد و زن مناسب می داند، شکل می گیرد.
برای مثال در ابرازگری عاطفی برای مردان و زنان ارزش متفاوتی در فرهنگ های مختلف وجود دارد.

برای زنان گریه کردن، صحبت کردن درباره مشکلات و دلشکستگی، در فرایند اجتماعی شدن آنها مطلوب تلقی می شود. در حالی که از مردان انتظار می رود به هنگام ناامیدی و مشکلات ساکت بوده و تحمل داشته باشندو به راحتی مسائل شخصی خود را افشا نکنند.

به دلیل برخی آموزش ها و باورهای فرهنگی زنان بیشتر در جستجوی صمیمیت با همسرانشان هستند در حوزه مسائل عاطفی اغلب زن به عنوان جستجوگر تلقی می‌شود و مردان معمولا به عنوان ایجادکننده فاصله  چنین روابطی معرفی شده‌اند.

زن بیشتر مستعد گفتگوی صمیمی راجع به احساسات، عشق، آسیب ها و سایر اطلاعات شخصی با همسرش است. در حالی که ممکن است مردها با پرهیز از گفتگو در مورد سطوح شخصی خویش یا تمرکز بر گفتگو راجع به مسائل عینی تر، بیشتر مستعد درون ریزی احساسات و مراقبت از عزت نفس خود باشند.

به محض اینکه زن برای صحبت با همسرش فشار می آورد، ممکن است در جهت ایجاد محاوره صمیمی او را از این اتاق به آن اتاق دنبال کند، در نتیجه مرد بیشتر آمادگی دارد که اتاق را ترک کند یا عصبانی شود.

بنابراین گفتگو ادامه نمی یابد و به عبارت دیگر هر چه زن بیشتر دنبال همسرش راه می افتد، مرد بیشتر فاصله می گیرد و این چرخه معیوب سال ها در زندگی آنها تکرار می شود.

نکته قابل توجه و نقطه آسیب آنجایی است که  این دور غلط به دور از توجه به آموزه های فرهنگی، زوجه را در تله طرد شدگی، وجود فاصله عاطفی، عدم وجود عشق و القای دوست داشته نشدن قرار بدهد.

برخی تجارب نشان از آن دارد که اگر زن دنبال کردن را  متوقف کند، کمی منطقی تر شرایط روانی مرد را لحاظ نماید، صبوری کند، کل گرایانه تر مسئله را ببیند، ممکن است مرد  شروع به حرکت به سمت او کند.

اگر شما هم درگیر چنین چرخه معیوبی در رابطه زناشویی خود هستید، به جای انتقاد و تذکرات پی‌درپی که خود موجب فاصله بیشتر بین شما می شود، می توانید با یک تغییر در گام های رفتاری خود موجب تغییر رفتار در همسر خود باشید.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله چرا من؟ پیشنهاد می شود.

دوست داشتن

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

مراحل رشد خانواده

مراحل رشد خانواده

همان طور که برای انسان مراحل رشدی در نظر گرفته می شود، در مورد خانواده نیز مراحلی لحاظ می شود.

خانواده در مسیر رشدی خود هفت مرحله را پشت سر می گذارد.

در هر مرحله زوج دچار چالش و مسائل خاص آن مرحله می شوند و می‌بایست مهارت های لازم برای سپری کردن آن را داشته باشند. اگر زوجین بتوانند با تلاش و هماهنگی و همکاری هر مرحله را پشت سر بگذارند به مرحله بعدی صعود خواهند کرد و در یک پیوستار می توان سیر رشدی خانواده را ترسیم کرد.

مراحل رشد خانواده

۱) زوج های جوان بدون بچه: طول این دوره در زوج های مختلف به دلایل زیادی متفاوت است، از این دلایل می توان به مسائل فرهنگی هر جامعه و موضوعات درون فردی (عدم اعتماد به نفس، تجارب منفی دوران کودکی، احساس گناه نسبت به والدین، خشم پنهان زیاد، مسائل اقتصادی، اعتراض به همسر،حتی اعتراضات سیاسی) اشاره کرد.

۲) خانواده با بچه های پیش دبستانی: چون این مرحله  یک همزمانی با مراحل رشد سریع کودک دارد، مرحله ای پر چالش و پر مخاطره است، والدین می بایست خود را به لحاظ شناختی و رفتاری کاملا مجهز نمایند.

۳) خانواده با بچه های دبستانی: ورود بچه به مرحله جدید از زندگی، ورود به جامعه و شروع دوره سوادآموزی، یک حس رضایت نسبی از زندگی زناشویی برای والدین و به حاشیه رفتن مسائل زوجیت و تمرکز بر مسائل والدینی، باعث کم رنگ شدن تعارضات آنها می شود (به شکل ناخودآگاه، برای هدف مشترک  همسو می شوند).

۴) خانواده با فرزندان نوجوان: داشتن فرزند نوجوان، از این جهت که خلقیات نوجوانان خیلی با ثبات نیست، دشواری های خاص خودش را دارد؛ ولی اگر والدین دو مرحله قبل را درست طی کرده باشند، می توانند از انرژی نوجوانشان، برای شادابی بیشتر خانواده بهره ببرند.

۵) خانواده با فرزندان در شرف استقلال: با ورود فرزندان به دوره جوانی اتفاق می افتد، نامگذاری به عنوان یک مرحله مستقل، نشان از لزوم اهمیت دادن به استقلال فرزندان دارد.
این استقلال می تواند به خاطر کار، تحصیل، ازدواج و مهاجرت اتفاق بیفتد.

۶) خانواده خالی از فرزند: در واقع، علی می ماند و حوضش. این مرحله ای است که در آن مفهوم رضایت زناشویی به شدت اثر خودش را نشان می دهد.
دقیقا به این دلیل است که ما خانواده درمانگرها به اولویت دادن به نقش و وظیفه همسری تاکید داریم. همه تحمل ها، احترام گذاشتن ها، فدا کاری ها، به غیر از ارزش های انسانی و اعتقادی، مانند سرمایه گذاری برای این مرحله تنهایی و به دور از فرزندانی که معمولا جان پناه و سپر دفاعی والدین ناآگاه بودند، محسوب می شود.
اصطلاح آشیانه خالی، به این مرحله گفته می شود.

۷) خانواده در دوران بازنشستگی: زوجینی که با تحمل سختی ها و رنج های ریز و درشت ولی با هماهنگی و همکاری، همدلی، مراحل قبلی را پشت سر گذاشته و سختی زندگی را مرتب به دوش و تقصیر همدیگر نینداخته باشند، می توانند دوران باز نشستگی شاداب و خوشی را سپری کنند.
دورانی با مسئولیت کمتر، با وقت آزاد بیشتر، به لذت بردن از سفر (زیارتی، سیاحتی)، تفریحات متنوع، وقت گذرانی و بازی با نوه ها، دید و بازدید های انجام نشده، استراحت کافی.
ناگفته نماند با رضایت گذراندن دوره بازنشستگی نیاز به مقدماتی دارد که در مقاله رضایت از زندگی بازنشستگی مفصل به آن پرداخته شده است.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله دنبال چی می گردی؟ پیشنهاد می شود.

خانواده مراحل رشد

نتایج پژوهش

پژوهشگران خانواده در تحقیقاتی گسترده  به یافته‌هایی رسیده است، دانستن این یافته ها به شناخت، درک و قابل پیش بینی شدن مسائل خانواده کمک می کند.
۱) رضایت از زندگی زناشویی در مردان بیشتر از زنان است.
۲) رضایت زناشویی در مراحل اولیه زندگی در زنان از مردان بیشتر است.
۳)  رضایت زن و مرد در مرحله چهارم کاهش پیدا می‌کند.
۴) گرایش به جدایی و طلاق در مرحله دوم و چهارم بیشتر از مراحل دیگر گزارش شده است.
۵) رضایت زناشویی در مرحله ۶ و ۷ در مقایسه با مراحل ۲، ۳ و ۴ بالاتر گزارش شده است.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله سازگاری با دوران بازنشستگی پیشنهاد می شود.

بررسی یافته های پژوهش

یافته اول: خانم ها به علت جزءنگر بودنشان و ذهن طلبکاری که از همسر برای خوشبخت شدن دارند، همیشه احساس کمبودی را تجربه می کنند.(توضیح بیشتر در مقاله مهارت های فردی زوجین)
یافته دوم: در سال های اول زندگی، زنان به علت تجربه تغییر شرایط زندگی و تازه عروس بودن و گاهی حس شیرین مادر شدن، در یک  بی مسئولیتی خاص شناورند و توجه خوبی دریافت می کنند. از طرفی مردان به علت مسئولیت های زیادی که آموزه های غلط به آنها تحمیل می کند، مسئولیت مالی خانواده و حس بدهکاری که از طرف همسر مرتب به او القا می شود (پاره ای موارد با تحقیر و توهین و مقایسه و… همراه است) قاعدتا رضایت کمتری را تجربه می کنند.
یافته سوم: ورود بچه، پایان دوره راحتی خانم ها و از طرفی مسئولیت های فرهنگی و مالی بیشتر مرد خانواده را به دنبال دارد. حالا اگر زوج هنوز درگیر چالش های دوره قبلی بوده و آمادگی کافی برای ورود به مرحله جدید را نداشته باشند (باید اقرار کرد که متاسفانه اکثر زوج ها این شرایط را دارند) از طرف دیگر نداشتن مهارت های فرزند پروری مزید بر نارضایتی و دشواری این مرحله خواهد شد.
یافته چهارم: با توجه به ویژگی های خاص مرحله دوم و چهارم (قبلا ذکر شد) دور از ذهن نیست که زوج ها به خصوص آنهایی که مهارت های فردی، من جمله، کنترل خشم، مهارت حل مسئله،  مهارت مدیریت مالی، عاطفی و روابط را نداشته باشند، خسته شده و دنبال یک راه کار برای راحت شدن باشند و چه راهکاری راحت تر از طلاق، در عین سخت و قبیح بودن، راحت ترین روش برای فرار از مشکلات است. 

آنها نمی دانند شاید هم فراموش کرده اند که همه خانواده ها با دست و پنجه نرم کردن با چالش ها و مشکلات فراوانی به زندگی خود ادامه داده اند تا به ساحل آرامش برسند، زندگی برای هیچ کس راحت و شیرین نمی گذرد.
یافته پنجم: در این مرحله زوجین به یک ارامش پس از طوفان زندگی رسیده اند، کلی مهارت آموخته اند، بسیاری از واقعیات تلخ را پذیرفته اند، معمولا به یک ثبات مالی هر چند ضعیف رسیده اند، یک وجهه اجتماعی در کنار خانواده های دیگر پیدا کرده اند. مجموع این داشته ها، موجب حس رضایت و آرامش خواهد شد‌. به خاطر داشته باشید این یافته ها بر اساس پژوهش های علمی و با جامعه آماری زیاد به دست آمده و تعمیم پذیری آن برای اکثر خانواده ها صدق می‌کند نه همه خانواده ها. چه بسا  خانواده هایی در اطراف ما زندگی می کنند که این یافته ها در مورد آنها صدق نمی کند.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله خودت را بشناس پیشنهاد می شود.

خانواده

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

دنبال چی می گردی

دنبال چی می گردی؟

دنبال چی می گردی…

موفقیت تو زندگی بعضی از مراجعه کنندگان  منو یاد موشی میندازه که تو خونه یکی لونه داره.
خونه مثل کل زندگیه، موشه هم خود موفقیت.
آدمه همش میدوعه اینور و اونور دنبال اون موشه.
همسر، بچه، پدر، مادرش حتی خودش رو هم نمی بینه. گشنه، تشنه، خسته، کلافه، اصلا نمی فهمه شب و  روز چه جوری می گذره.

یکی نیست بهش بگه دنبال چی می‌ گردی؟

همه خونه رو به هم میزنه غافل از اینکه موفقیت تو لحظه لحظه خود زندگی وجود داره.
احساس خوشبختی تو لحظه های زندگی جاریه.
با همسر بودن، رشد بچه ها، نعمت وجود پدر مادر و خواهر برادر، امکاناتی که داره، همه رو از دست میده.
کل زندگی رو داره از دست میده که بعداُ زندگی کنه!!
نمی گم دنبال هدف نباشی ها، نمیگم دنبال بهتر بودن نباشی، نه.
خودتو، اطرافیانتو، لحظه هاتو حروم نکن،
آروم بگیر یه جا بشین عزیزدلم.
یه نفس راحت بکش.
یه نگاهی به دور و برت بکن.
یه چایی داغ تلخ با یه شکلات سرد شیرین بخور.
از همین آرامشی که داری لذت ببر.
با توکل به قدرت الهی انرژی بگیر،
با برنامه، آرامش، لذت و شادی، پاشید با همدیگه دنبال موفقیت هاتون بگردین…

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله مشکل اون نارضایتی از زندگیش بود! پیشنهاد می شود.

موفقیت

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

سازگاری با دوران بازنشستگی

سازگاری با دوران بازنشستگی

دوران بازنشستگی، یک پدیده اجتماعی – اقتصادی و یک مرحله از کارراهه (مسیر شغلی) همه افراد شاغل است. 

بازنشستگی جزو ده مسئله بحران‌زا درجه یک از لحاظ میزان استرس وارد بر فرد طبقه بندی شده است (بوسی ۱۹۹۱). برای افرادی که به ادامه کار علاقه مند هستند، دوران بازنشستگی داروی تلخ به شمار می‌آید که فرو دادن آن مشکل است و استرس حاصل از آن می تواند سبب بروز مشکلات فیزیکی و هیجانی متعددی شود.

تعریف دوران بازنشستگی: به خروج نیروی کار از محیط کارش طبق ضوابطی از قبل تعیین شده بازنشستگی می گویند. باتوجه به این تعریف انواع آن تفکیک می شود.

 بازنشستگی توافقی: بعد از گذشت سن و  سنوات مشخص توافق شده هنگام استخدام.

 بازنشستگی اختیاری: فرد شاغل با اختیار خود تصمیم می گیرد که از فعالیت های شغلی خود بکاهد.

 موارد خاص: در برخی موارد بازنشستگی زودتر از روال تعیین شده قبلی اتفاق می افتد (مثل از کار افتادگی)

ورود به این مرحله از زندگی و مواجه شدن با این تغییر بزرگ، همانند سایر تغییرات، اغلب استرس زا است. این استرس به خصوص برای افرادی که زندگی با مرکزیت کار (ارزش قائل شدن به نقش کاری بیشتر از نقش های دیگر زندگی) داشته اند، شدیدتر بوده و پتانسیل تبدیل به بحران را دارد.

برای کاهش این استرس، افزایش سازش و ایجاد فضایی برای امکان  لذت بردن از این فرصت، می بایست با پیش بینی مسائل احتمالی، به موارد و موضوعاتی توجه کرد، مجهز بود و با آمادگی بیشتر وارد این مرحله شد تا از بروز مشکلات پیچیده پیشگیری شود.

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است پیشنهاد می شود.

دوران بازشستگی

ابعاد زندگی در دوران بازنشستگی

بررسی زندگی در دوران بازنشستگی را می تواتیم از دو منظر بررسی کنیم:

1) سازمانی: یافته های پژوهشی پیشنهاد می کند که مدیران باید تلاش کنند کارکنان را برای بازنشستگی آماده کنند تا آنان سلامت روان بهتری داشته باشند و بتوانند راحت تر با آن سازگار شوند.

2) شخصی: مسائل شخصی بازنشستگی خودش شامل دو بخش مهم  روانشناختی  و جسمانی می شود.

 بعد روانشناختی در دوران بازنشستگی

هیجانات مخربی که همراه با دوران بازنشستگی به سراغ فرد می آید، عبارت است از:

ـ احساس بی کفایتی: حس از کار افتادگی، بی فایده بودن، بی مصرف بودن

ـ از دست دادن اقتدار: به ویژه برای افرادی که زندگی با مرکزیت کار داشته اند و  منابع مالی آنها محدود شده است.

ـ تهدید هویت: افرادی که هویت شان را با کارشان یکی کرده‌اند گاه به افسردگی و سایر بیماری های بلندمدت دچار می شوند. با از دست رفتن تاثیر تثبیت‌کننده کار بر فرد، تعارض‌های هیجانی که بار دیگر سر بر می دارند. 

فرد اغلب در مقام احساس بی کفایتی و بی ارزشی می افتد که به نوبه خود سبب پدیدار شدن رفتارهایی می‌شوند که گاه از آن با واژه «خرفتی» یاد می شود.

ناگفته نماند که حتی در بهترین شرایط و با دقیق ترین برنامه ریزی ها در دوران بازنشستگی، باز با چالش های عاطفی رو به رو خواهد بود. 

احساس سر گشتگی، بیقراری، اضطراب و افسردگی در ماه های اول شایع است و گاه منجر به مرگ ناگهانی افراد می شود. بهترین مانع برای این گونه عواقب سازگار شدن با بازنشستگی است.

 بعد جسمانی در دوران بازنشستگی

در پدیده بازنشستگی و دوره پیری و اواخر میانسالی، سلامت جسمانی از مسائل بسیار مهم تلقی می شود و در صورت بی توجهی به این موضوع، خود می‌تواند، دوران بازنشستگی پر درد و رنجی را برای فرد ایجاد کند.

از آنجایی که سازگاری در سایه رضایت به وجود می آید، برای بررسی دقیق تر عوامل تاثیرگذار بر آن، به عوامل تاثیرگذار بر رضایت از بازنشستگی پرداخته می‌شود. این عوامل شامل حمایت اجتماعی و سلامت جسمانی است.

 نکات قابل توجه در مورد رضایت جسمانی

ـ تغذیه مناسب: با توجه به شرایط زمینه ای فرد، وزن، میزان فعالیت و بیماری های احتمالی، رژیم غذایی مناسب به شدت تاثیر گذار خواهد بود. پیشنهاد می‌شود این رژیم تحت نظر متخصص تغذیه تنظیم شود.

ـ ورزش: بر کسی پوشیده نیست که ورزش از شروط اصلی سلامت محسوب می شود، ولی فرد بازنشسته، متناسب با سبک زندگی که تاکنون داشته و محدودیت های فیزیکی احتمالی که برایش پیش آمده است. 

باید با اطلاعات کافی و پرهیز از فعالیت های آسیب رسان، بر گنجاندن فعالیت های ورزشی به عنوان بخش اصلی زندگی بازنشستگی جدیت کافی داشته باشد.

ـ خواب کافی: خواب به لحاظ ساعت، مدت و کیفیت باید مورد توجه قرار گیرد.

ـ تحرک و مشارکت عملی در امورات زندگی: منفعل بودن وپرهیز از فعالیت های متنوع به دلایل مختلف از خطرات دوران بازنشستگی است.

ـ چکاپ پزشکی: قند، چربی و فشار خون، آرتروزهای مفصلی، دندان، چشم،  پروستات در آقایان و سینه و رحم در خانم ها

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله راه‌های تقویت ذهن آگاه پیشنهاد می شود.

روانشناسی

راهبردهای افزایش سازگاری با دوران بازنشستگی

اتکا به خود، شامل مواردی از قبیل عزت نفس مناسب، سبک زندگی خانواده محور و انسجام خود در برابر ناامیدی (اریکسون از احساس کمال و ناامیدی به خاطر نگریستن به زندگی گذشته سخن گفته است. همچنین بر این باور است که رضایت از تجربیات زندگی گذشته موجب احساس یکپارچگی و انسجام می شود و احساس داشتن زندگی بیهوده باعث ناامیدی و عدم رضایت در زندگی می گردد) می شود.

ـ معنویت گرایی: نگرش هشیارانه به گذران زندگی ، نگرش خدامحورانه

ـ مثبت نگری: تمرکز بر جنبه های ثمربخش زندگی، کسب تجارب متعدد، بالا رفتن انعطاف پذیری روانی

ـ فعالیت های جایگزین: مسئله اصلی در دوران بازنشستگی آن است که آیا گزینه دیگری نیز برای فرد وجود دارد، آنها باید بتوانند شخصاً برای خود تصمیم بگیرند. از جمله تعاملات اجتماعی، مطالعه، کار پاره وقت، ورزش، مسافرت، امورات روزمره و مشارکت در امور خیریه است.

سه منبع مهم شخصی مؤثر بر سازگاری با  بازنشستگی عبارت از درآمد، بهداشت و تأمین اجتماعی است که با ترویج بازنشستگی مرتبط هستند. 

به طور مثال درآمد بالا بازنشستگی را راحت تر تنظیم می کند، درحالی که درآمد ناکافی، نارضایتی از بازنشستگی را به همراه دارد.

نتیجه گیری سازگاری در دوران بازنشستگی

به طور کلی هرگاه شرایط زندگی ایده آل برای سالمندان و بازنشستگان در جامعه ممکن شود و همانند دوران قبل از بازنشستگی، پول کافی برای تأمین هزینه های زندگی خود داشته باشند، بهتر می توانند با این دوران سازگار شوند و در الگوی زندگی خود تغییرات لازم را بدهند. 

البته شرایط و عوامل دیگری هم در این امر مهم است که بعضی از آنها عبارت است از:

1- شخص محروم از تندرستی، هنگام بازنشستگی به آسانی با آن سازش می کند، در صورتی که شخص برخوردار  از سلامت احتمالأ با آن مخالف خواهد بود.

2- کارکنانی که به اختیار خودشان بازنشسته می شوند، بهتر از کارکنانی که به اجبار بازنشسته می شوند با بازنشستگی می سازند، به ویژه اگر بخواهند به کار کردن ادامه دهند.

3 – کارکنانی که علاقه مند هستند فعالیت های معناداری را جانشین کار رسمی خود کنند، از این فعالیت ها رضایت خاطر بیشتری می کنند و بدون آشفتگی و اضطراب با بازنشستگی سازش می کنند.

4 – مشاوره و برنامه ریزی قبل  از بازنشستگی به سازگاری با آن کمک شایانی می کند.

5- روابط و تماس های اجتماعی مانند آنچه در اکثر خانه ها برای شخص سالمند تدارک می بینند، به سازش با بازنشستگی کمک می کند (ماندن در خانه شخصی یا خانه خویشاوندان معمولأ اشخاص بازنشسته را از  تمامی تماس های اجتماعی باز می دارد).

6- تغییر ضروری حتی به میزان اندک در الگوی زندگی، سازش با بازنشستگی را  بهتر و  آسان تر خواهد کرد.

7 – وضع اقتصادی مناسب که زندگی را راحت و لذت بخش و تفریحات معنادار را ممکن می سازد، موجب سازش خوب با بازنشستگی می شود.

8- کارکنانی که کارشان را دوست دارند با بازنشستگی به صورت نامطلوب برخورد خواهند کرد، بین رضایت خاطر از کار و رضایت خاطر از بازنشستگی رابطه معکوس  وجود دارد.

9 – محل سکونت، در سازش با بازنشستگی تأثیر فراوانی دارد، به این معنا که وجود فعالیت های اجتماعی مناسب دوران سالمندی و معاشرت های مطلوب برای اشخاص سالمند، سازگاری آنها را با بازنشستگی بهتر خواهد کرد.

10- وضع زوجی خوب، به سازگاری با بازنشستگی کمک می کند. در صورتی که وضع اصطکاکی آن را به هم  می زند.

11_ گرایش اعضای خانواده به خصوص همسر نسبت به بازنشستگی در گرایش شخص نسبت به آن اثر بسیار  زیادی دارد .

منابع

_ روانشناسی سلامت؛ کاترین ساندرسون

_ مجله روانشناسی پیری؛ دوره سوم، شماره اول، 1396

_ پایان نامه اثر بخشی آموزش سازگاری روانی، اجتماعی با بازنشستگی بر نگرش به بازنشستگی، کیفیت زندگی و یکپارچگی خود در بازنشستگان؛ ساناز دلیران فیروز 1398

_ پایگاه اطلعات علمی ایران (گنج) در پژوهشگاه علوم و فناوری 1395/9/6

ـ روانشناسی رشد و تحول؛ پاپالیا

ـ رشد انسان؛ فیلیپ رایس

برای آگاهی بیشتر مطالعه مقاله هفت قانون افزایش تمرکز پیشنهاد می شود.

روانشناسی خانواده

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

ازدواج

با کی ازدواج می کنی؟

وقتی با یک نفر ازدواج می کنی، در واقع با تمام این موارد ازدواج کردی:

  • آسیب های اون آدم در گذشته
  •  تجارب ریز و درشت
  • ترس هاش
  •  شجاعتش
  •  عادت هاش و تغییراتش
  • خانواده اش و دوستانش
  • فرهنگی که توش بزرگ شده
  • باورها، عقاید و جهان بینی‌ اش
  • توانایی ها و ضعف هاش
  • استعدادها و مهارت هاش
  • تفاوت هاش
  • رویاهاش و خاطراتش
  • ایده آل هاش 
  • خط قرمزهاش

پس لازم است که با تمام اینها آشنا شوی و با اطمینان و اطلاعات کافی در مورد ازدواج با او تصمیم بگیری.

ازدواج

مضمون اصلی این متن به لزوم مشاوره قبل از ازدواج اشاره دارد.

جایی که افراد به خاطر قلیان احساسات و  هیجانات خود، منطق، عقل و استدلال را به سخره می گیرند و به آنها بی توجهی و کم لطفی می کنند، غافل از اینکه خیلی زود با واقعیات طرف مقابلشان مواجه می شوند و آن زمان است که شاید کمی دیر شده باشد.

شناخت نسبی با در نظر گرفتن موارد زیر امکان پذیر است که عبارت است از:

1ـ ترس

از آنجایی که انسان به ذاته دنبال امنیت است و برای رسیدن به آن معمولاً از مسائل و موضوعات تهدیدآمیز فرار می کند، این مهم است که بدانیم فردی که تا آخر عمر می خواهیم با او زندگی کنیم از چه چیزهایی فرار می کندو چه چیزهایی آرامش و امنیت روانی او را تهدید می کند؟
به عبارتی از چه چیزهایی می ترسد؟

ـ سوال چالشی؟

اگر نقطه تهدید او نقطه ایده آل تو باشد، چه می کنی و اگر موضوعات لذت بخش برای تو موضوعات وحشتناک برای او باشد، چه باید کرد؟
خاطرات،تجارب شخصی، مسایل فرهنگی آموخته شده سبک دلبستگی و مشاهدات او در طول زندگی‌اش همه و همه می‌توانند بسته ترس های او را تشکیل دهند.
به خاطر داشته باشید که ترس و ناامنی هر فرد به شدت به چارچوب های رفتاری و کلامی فرد تاثیر می گذارد.

2ـ رویا

به زبان تئوری انتخاب دکتر گلسر دنیای مطلوب(Quality World) ما دنیای کوچکی است که هر فرد به فاصله کمی پس از تولد آن را به تدریج در حافظه خود ایجاد می کند.
خلق، بسط و توسعه این دنیا طی زندگی همچنان ادامه می یابد.

این دنیای کوچک که در ذهن ما جای دارد از تصاویر خاصی تشکیل شده که کمابیش شامل سه گروه مفاهیم می شود.
۱) انسان ها:  انسان هایی که ما به بیش از همه نیاز داریم با آنها باشیم.
۲) اشیا و موقعیت‌ها:  آنچه بیش از هر چیز دیگه آرزو داریم داشته باشیم و تجربه کنیم.
۳) باورها و ارزش‌ها:  عقاید یا نظام باورهایی که مطلوب مایند و بر رفتار ما حاکمیت دارند.
انسان از بدو تولد برای برآورده کردن نیازها دست به خلق کردن آلبوم تصاویر در ذهن خود می زند و شروع می‌کند به پر کردن آن آلبوم با تصاویری پر از جزبیات آنچه می خواهد و آنچه  او را به این خواسته ها می رساند.

ـ سوال چالشی:

اگر دنیای مطلوب فرد موردنظر شما با دنیای مطلوب ذهنی شما کلی فرق کند، چه می کنیم؟
اگر رویاها، ایده‌آل‌ها و نهایت آرزوهای شما (جهت و سمت مسیر زندگی شما را مشخص خواهد کرد) با رویاها و ایده های او متفاوت باشد، چه خواهید کرد؟
آیا غیر از این است که زندگی شما از همان ابتدا اصلاً مشترک نخواهد بود، بلکه باید خودتان را جدا شده فرض کنید.
در جلسات مشاوره قبل از ازدواج ما با بررسی دنیای مطلوب  افراد،  بررسی رویاها ، بررسی ترس ها ، بررسی خط قرمز های دو طرف میزان تشابه و تفاوت آنها را به خودشان بازخورد داده و میزان ریسک رسیدن به آرامش را به آنها گوشزد خواهیم کرد.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا بهترین انتخاب را داشته باشید.

افشای خیانت

افشای خیانت

اگر ازدواج را پیمانی بدانیم که در آن زن و شوهر به صورت انحصاری به یکدیگر متعهد می‌شوند، پس خیانت زناشویی نوعی اختلال و بیماری در رفتار است زیرا با توجه به عوارض نابهنجار و نامطلوبی که به همراه دارد، آسیب­‌ها و مشکلات مختلفی را برای هر یک از افراد درگیر ایجاد می‌­نمایند.

افشای  خیانت زناشویی و کشف آن فشار روانی زیادی برهر دو زوج وارد می­‌کند (هم خیانتکار و هم خیانت دیده) و خیانت زناشویی منجر به طلاق، این فشار را مضاعف می­‌سازد. بنابراین افراد در سازگاری با شرایط جدید و حاد دچار مشکلات زیادی می­‌شوند. سازگاری برای شخص قربانی سخت­‌تر از سازگاری شخص مرتکب خیانت زناشویی است. همچنین شخصی که پیشنهاد جدایی می­‌دهد کمتر از شخص دیگر دچار افسردگی شده و سازگاری بهتری دارد.

افشای خیانت

تاثیرات فردی، خانوادگی و اجتماعی خیانت زناشویی

با وجود قدرت و تاثیرات چندوجهی که خانواده می‌تواند بر افراد تشکیل‌دهنده خود بگذارد، پس دور از ذهن نخواهد بود که بحران‌ها و تجربیات ناشی از بدکارکردی این نظام می‌تواند بردنیای درون فردی، روابط خانوادگی ومناسبات اجتماعی آن‌ها تاثیرات عمیقی گذاشته وامنیت روانی اعضا را خدشه‌دار کند.

تاثیرات فردی خیانت زناشویی

تاثیرات فردی را نیز می توان به، تاثیرات فیزیولوژیک، روانشناختی تقسیم کرد.

تاثیرات روانشناختی

خیانت زناشویی برای هر دو جنس می­‌تواند ویرانگر و آسیب‌­زا باشد، شخص قربانی خیانت زناشویی ممکن است احساسات منفی و ناخوشایندی مثل افسردگی، خشم، سرزنش و حسادت پیدا کند. شخص مرتکب خیانت زناشویی نیز احساس گناه شدیدی پیدا ­کند که می­‌تواند منجر به افسردگی شده و نیازمند مداخلات درمانی باشد. پس از پی بردن به خیانت زناشویی، شخص دچار حالاتی می­‌شود که شبیه نشانه­‌های فشار روانی بعد از سوانحی مثل حوادث طبیعی است.

این نشانه‌­ها شامل موارد زیر می‌­شود: واکنش‌­های روانی مثل اختلال در بیدار شدن یا به خواب رفتن، بی‌­قراری یا حملات خشم، اختلال در تمرکز، گوش­ به ­زنگی مفرط، احساس خطر دائم، از جا پریدن با کوچک­‌ترین صدا یا تحریک و واکنش جسمی نسبت به نشانه‌­هایی از خیانت.

شاکلفورد و همکاران (2002) طی پژوهشی واکنش‌­های هیجانی ناشی از افشای خیانت زناشویی را بررسی کردند. آن­‌ها از قربانیان خیانت زناشویی خواستند که واکنش‌­­های هیجانی ناشی از کشف خیانت را نام ببرند.

103 واکنش از سوی این افراد نام برده شد که در 15 گروه طبقه ­بندی شدند. این 15 گروه عبارتند از:

  1. احساس طرد­شدگی و نا­امنی (شامل احساس حقارت، بی­ارزشی، ناخواسته بودن، بی‌­کفایتی و …)
  2. افسردگی (غمگینی، دل ­شکستگی، تنهایی، نگرانی و…)
  3. درماندگی (ناامیدی، فراموش­ شدگی، سردرگمی، پوچی و …)
  4. احساس بی­‌حرمتی (شرمساری، احساس حماقت، مورد سو­استفاده قرار گرفتن و …)
  5. خشم و احساس انتقام­ جویی (پرخاشگری، تنفر، زیان­ دیدگی، کینه­ توزی و …)
  6. احساس خستگی (خواب­آلودی، سستی، پژمردگی و …)
  7. یکه خوردن (حیرت، گیجی، ناباوری و …)
  8. انکار و انزجار (احساس کرختی، ناخوشی، تهوع و …)
  9. احساس گناه (احساس مسئولیت، تنفر از خود و …)
  10. خود­کشی و دیگر­کشی (میل به کشتن خود و یا دیگری)
  11. اضطراب (تنش عضلانی، نگرانی و …)
  12. احساس خوشحالی
  13. 13)  رضایت
  14. 14)  آسودگی­ خاطر
  15. 15)  خشنودی

همانطور که می‌بینید چهار گروه آخر هیجانات مثبتی بودند که افراد احساس می­‌کردند. در بررسی‌­های بیشتر معلوم شد افرادی احساس مثبت پیدا کرده بودند که از روابط زناشویی رضایت نداشته و به دنبال بهانه‌­هایی برای جدایی بودند.

تاثیرات روان­شناختی خیانت زناشویی عبارتند از:

1. از دست دادن هویت
2. از دست دادن احساس استثنایی بودن
3. از دست دادن عزت­ نفس
4. از دست دادن اعتماد به ­نفس
5. از دست دادن کنترل بر ذهن و جسم
6. از دست دادن حس ذاتی به نظم و عدالت در دنیا
7. از دست دادن ایمان مذهبی
8. از دست دادن اراده و قدرت تصمیم ­گیری

9. از بین رفتن وجهه و آبرو: آنچه مسلم است پس از آشکار و افشا شدن خیانت، همسر اقدام­ کننده نمی‌­تواند با اعمالی که انجام داده سر­بلند و سر­افراز نزد همسرش که مورد خیانت واقع شده، باشد زیرا محبت، عشق، توجه و نیروی جنسی که بایستی صرف همسر می­‌شده را در مورد فرد دیگری مورد استفاده قرار داده است.
10- احساس ناخوشایند فریب خوردن از همسر: از آنجایی که فریب امری است که ذات و ماهیت آن چندان خوشایند نبوده اما فریبی که در ارتباط با ایجاد رابطه عاطفی و جنسی با فردی از جنس مخالف است، نوع بسیار ویژه‌­ای از فریب بوده در واقع خیانت یک فریب منفرد و تنها نیست، بلکه مجموعه‌­ای از ریا­ها، فریب‌­ها و دروغ‌­ها را شامل می­‌شود به نحوی که پس از آشکار شدن آن همسر متوجه همه دروغ‌­ها، ریا­ها، تظاهر­ها و فریب‌­های انجام شده می‌­گردد و به دنبال آن وضعیت رفتاری و عاطفی نا­خوشایندی را پیدا می‌­کند.
11- از دست دادن زحمت‌­ها، تلاش‌­ها، فداکاری­‌ها و دلسوزی­‌ها: زندگی مشترک را می­توان به یک پس­انداز تشبیه کرد که هر یک از طرفین به تدریج وقت، عاطفه، احساس، محبت، عشق­‌ورزی و سایر عوامل و موارد مرتبط را در آن سرمایه‌گذاری می­‌کنند تا ارتباط و روابط موجود به حد و اندازه­‌هایی مطلوب می‌­رسد. همسری که متوجه می­‌شود مورد خیانت قرار گرفته، نه ­تنها احساس ناخوشایندی از بابت از دست دادن زندگی مشترکش پیدا می­‌کند بلکه در شرایط بسیار نامطلوبی قرار خواهد گرفت.

تاثیرات فیزیولوژیک

افرادی که از طرف همسرشان مورد خیانت واقع می‌­شوند دچار نغییرات فیزیولوژیک در سیستم اعصاب و فعالیت­‌های شناختی می‌شوند. در واقع همسر آسیب­دیده تحت تاثیر ترشح آدرنالین و سایر هورمون­‌های وابسته، به درون سیستم اعصاب پاراسمپاتیک بدن، حالت برانگیختگی بسیار شدیدی دارد که گوش به زنگ رفتار­های شک­برانگیز همسرش است. حالت اضطراب و بی­‌قراری مزمن، مانع خواب راحت فرد می­‌شود. به کرات از خواب بیدار می­‌شود و در اثر بی­‌خوابی و افکار پریشان از پا در می­‌آید. ذهن فرد در اثر یادآوری خاطرات، احساسات و تصورات واضح و ناراحت ­کننده پریشان می‌­­شود. به هنگام خواب کیفیت رویا­های همسر آسیب­ دیده خشونت‌­بار­تر و وحشتناک‌­تر می­‌شود و هنگامی که بیدار است احساس می­‌کند مسیر خود را گم کرده و زمان و مکان را تشخیص نمی‌دهد.

تاثیرات خانوادگی خیانت زناشویی

از دست دادن اعتماد و اطمینان همسر: هم همسری که مورد خیانت قرار گرفته مدام در اضطراب و ناراحتی است و هم فردی که چنین اقدامی از او سر زده است هم­چنان مورد ظن و شک قرار می­گیرد. این امر برای طرفین و اعضای خانواده شرایط ناخوشایندی را ایجاد می­کند.

از دست دادن آرامش موجود در زندگی مشترک: ماهیت خیانت زناشویی به نحوی است که با ناراحتی، کشمکش­ها و درگیری­های مداوم توام خواهد بود. حتی در شرایطی که همه چیز به ظاهر آرام است در زیر این آرامش سطحی، تنش­ها و ناآرامی­هایی هم­چنان بر جای خود استوار است.

بروز خلل و مشکلات در وظایف والدینی: تربیت فرزندان امری نیست که یک مادر به تنهایی و یک پدر به تنهایی از عهده انجام آن برآید. با توجه به اینکه خیانت اغلب از سوی پدر­ها اتفاق می‌­افتد و در نهایت نیز فرزندان از آن آگاه می‌­شوند و مشکل‌آفرینی‌هایی می­‌توانند از این بابت ایجاد شود، که پدر نتواند به درستی وظایفش را انجام دهد، چنین امری وظایف پرورشی مادر را با دشواری‌های بیشتری مواجه نموده و تربیت و کنترل فرزند را با موانعی توام می‌­نماید.

فقدان ارتباط و صمیمت سابق میان همسران: پس از خیانت زناشویی و کشف آن توسط همسر، عشق، عواطف و صمیمیتی که میان همسران وجود داشته به یک­باره در همسری که مورد خیانت قرار گرفته از میان می­‌رود. همین امر باعث می­شود که ارتباط میان آنان مانند گذشته نشود. البته همسری که خیانت از او سر زده است بسیار خواهان چنین امری است که همه چیز دوباره به حالت سابق بازگردد، اما طرف مقابلی که مورد چنین آسیب و آزاری قرار گرفته به سادگی و به راحتی نمی­تواند مانند سابق رفتار نماید.

از دست دادن زندگی همراه با صداقت: برای ایجاد یک زندگی مشترک، غیر از هزینه‌­هایی که والدین هر یک از همسران متقبل می‌شوند، هر یک از طرفین نیز مقدار قابل توجهی از زمان، عواطف، عشق و محبتی را صرف یکدیگر می­‌نمایند تا خانه و کاشانه و زندگی مشترکی ایجاد شود، حتی همسرانی که با طلاق از یکدیگر جدا می­‌شوند در زمانی و موقعیتی به یکدیگر خیلی علاقمند و عاشق، شیفته و شیدای هم بوده‌­اند، اما در بلند مدت به قدری یکدیگر را می­‌آزارند تا در نهایت ترجیح می­‌دهند که از هم جدا شده و زندگی­شان را به پایان برسانند.

در زمانی که خیانت یکی از همسران آشکار می‌­شود همین امر اتفاق می‌­افتد و زحمت‌­ها، صداقت­‌ها، ایثار، عشق و عواطفی که همسران در مورد یکدیگر به کار برده بودند اگر به یک­باره از بین نرود تا حدود قابل­ ملاحظه‌­ای مخدوش می­‌شود به نحوی که زمان و تلاش قابل توجهی را می­‌طلبد تا دوباره بتوانند صداقت از دست رفته را ایجاد کنند. در واقع همسری که اقدام به خیانت می‌­نماید سال­‌ها زندگی را که با زحمت، عشق و عواطف به ­وجود آورده بود را تا حدود قابل ملاحظه‌­ای تخریب می­‌کند.

از دست دادن سلامت عاطفی، رفتاری و سلامت ارتباطی داخل خانواده: همسری که متوجه خیانت شریک زندگی­اش می­‌شود وضعیت و شرایط نا­مناسبی را تجربه خواهد کرد، فکر و ذهن او مشغول می­‌شود به نحوی که مقدار قابل­ ملاحظه‌­ای از سلامت عاطفی و رفتاری‌­اش را از دست می‌­دهد. در بسیاری از موارد ملاحظه شده که چنین همسرانی با وجود اینکه در طول عمر از اعتماد به ­نفس خوبی برخوردار بوده‌­اند به یک ­باره اعتماد به ­نفس خود را از دست داده‌­اند و حتی در کار­های عادی و روزمره خود نیز با مشکل روبرو می­‌شوند. با از دست دادن سلامت عاطفی و رفتاری، ارتباط شخص نیز با دشواری­‌ها و نابسامانی­‌هایی روبرو می­‌شود و به ویژه روابط داخل خانواده دچار تنش­‌ها و درگیری­‌هایی می­‌شود و در واقع سلامت ارتباطی خانواده نیز دچار مشکل می­‌شود.

از دست دادن همسر و کانون گرم خانواده: یکی دیگر از ویژگی­‌های نا­خوشایندی که پس از آشکار شدن خیانت همسر ایجاد می‌شود، احساس نا­مطلوب از دست دادن همسر و کانون گرم خانواده است. البته همسری که چنین اقدامی را با نیت قبلی انجام داده است به طور معمول قصد از دست دادن همسرش را ندارد بلکه فقط می‌­خواهد برای مدت کوتاهی از لذت­‌های محدودی برخوردار شود و مجددا به زندگی مشترکش بازگردد. اما در واقع چنین امری اتفاق نمی‌­افتد و او، همسر، آرامش و سلامت زندگی مشترکش را نیز از دست می‌­دهد، زیرا ارتباط میان همسر خیانت ­کننده و شریک زندگی به سادگی به روال سابق بر­نگشته و مانند گذشته نخواهد شد و اگر چنین امری بخواهد روی دهد تلاش‌­ها و زحمات بسیاری را به­ ویژه از سوی همسر خطا­کار می­‌طلبد.

در یک مطالعه بر روی 160 فرهنگ مختلف نشان داده شد که خیانت زناشویی یکی از عمده‌­ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. مطالعات نشان می­‌دهند که یکی از دلایل عمده همسر­کشی و همسر­آزاری، خیانت زناشویی است.

تاثیر منفی بر فرزندان: تاثیر خیانت به همسر به نوعی خیانت به فرزندان نیز خواهد بود زیرا در صورتی که چنین رویدادی در خانواده رخ دهد مشکلات و آسیب‌هایی که میان والدین ایجاد می­‌شود که فرزندان نیز از آن بی‌بهره نمی­‌مانند. فرزندانی که شاهد و ناظر کشمکش‌­ها، درگیری‌­ها، قهرها و ناآرامی­‌های پس از خیانت هستند و لحظه‌­ها، ساعت­‌ها و روز­های نه‌­چندان خوشایند حاصل از چنین واقعه‌­ای را تجربه می‌نمایند، از عوارض مشکل­‌آفرین و آسیب­زای خیانت نیز به نوعی صدمه می‌­بینند.

واکنش کودکان در مقابل خیانت شامل دو نوع رفتار است:

  1. رفتار­های بیرونی مانند: رفتار­های مخرب و پرخاشگرانه.
  2. رفتار­های درونی مانند: اضطراب، گوشه ­گیری و افسردگی.

رفتار­های برون­سازی شده شامل: نافرمانی و سرپیچی از والدین و مربیان، خشم، چالش با والدین، جرو ­بحث با همسالان، رفتار­های بیش­ فعالی، فرار کردن، نزاع در مدرسه و دروغ­گویی است. کودکان بزرگ­تر ممکن است از الکل، دارو یا مسائل جنسی و … برای برون‌­سازی استفاده کنند. کودکانی که مشکلات­شان را درونی می­‌کنند ممکن است افسرده، مضطرب، دچار مشکلات خواب، کابوس‌های شبانه، به گریه افتادن سربع، عدم تمرکز در مدرسه، افت تحصیلی، تغییر در اشتها، تغییر در وزن و … را داشته باشند.

تاثیرات اجتماعی خیانت زناشویی

از پیامد­های خیانت همسر می‌­توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خود­کشی اشاره کرد. در بسیاری موارد شوهران، همسران خود را به دلیل وجود نفر دیگر می­کشند. قطع رابطه با دیگران و از دست دادن شغل نیز از جمله تاثیرات اجتماعی خیانت زناشویی می‌­باشد.

تفاوت جنسیتی در تاثیرات افشای خیانت

پژوهش‌­های متعدد در فرهنگ­‌های مختلف نشان می­‌دهد که مردان به دنبال خیانت جنسی همسرشان به شدت دچار آشفتگی روانی می­شوند و واکنش شدیدتری نسبت به زنان نشان می­‌دهند. این در حالیاست که زنان نسبت به خیانت عاطفی واکنش بیشتری نشان می‌دهند.

 زنان پس از فهمیدن خیانت همسر سعی می­‌کنند رابطه زناشویی خود را از نو ترمیم کنند و آن را حفظ کنند، درحالی که مردان به خاتمه رابطه زناشویی تمایل داشته و به دنبال جانشین می­‌گردند.

 برخی از زنان به افسردگی روی می‌­آورند و زانوی غم در بغل می‌­گیرند،. زنان قربانی خیانت زناشویی 6 بار بیشتر از سایر زنان به افسردگی عمیق مبتلا می­‌شوند. درحالی که مردان با خشم و عصبانیت رفتار کرده و خشم خود را بر سر همسرشان خالی می‌­کنند. زنان در مورد اهمیت رابطه نامشروع خود مبالغه می‌­کنند و بهبودی وضع روحی آن­‌ها مدت بیشتری طول می‌­کشد. در مقابل مردان رنج روحی خود را به مقولات جداگانه‌­ای دسته‌­بندی می‌کنند و اهمیت موضوع را انکار کرده و توقع تقلیل هیجانات را از همسر خود دارند!

یکی از بزرگ­‌ترین آسیب‌­های خیانت زناشویی از دست رفتن وجهه و آبروی همسر اقدام کننده پس از آشکار شدن است. علت انکار­های خیلی ساده، سطحی و کودکانه‌­ای که پس از کشف انجام می­‌گیرد به­ خاطر فاصله گرفتن از آسیب‌­ها، اتهام‌­ها و عوارض ناشی از آن است.

درمان

درمان مبتنی بر مواجهه روایی، یک درمان جدید است که به‌طور خاص برای قربانیان خشونت‌های سازمان‌یافته طراحی شده است و بسیاری از مؤلفه‌های مواجهه‌سازی موجود در نظریه‌های حاضر را در برمی‌گیرد، همراه با توجه مضاعف بر مستندسازی روشن فجایعی که قربانی متحمل شده است این شیوه درمان، رویکردی کوتاه‌مدت مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری و شهادت درمانی[1] است درمان مبتنی بر مواجهه روایی، شامل مؤلفه‌هایی از دیگر رویکردهای درمانی مبتنی بر شهادت دادن (مثل مواجهه طولانی‌مدت[2] و درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر آسیب) می‌باشد؛ در این نوع درمان‌ها قربانیان به تجاوزهایی که متحمل شده‌‍اند، شهادت می‌دهند.

با توجه به مبانی نظری این درمان، یکی از اهداف درمان مواجهه روایی، بهبود رمزگذاری در حافظه شرح حال اخباری (حافظه سرد) در شرایطی است که حافظه داغ فعال‌شده است. این روش، رویداد را در زمان نگاه می‌دارد و اساساً تهدید کنونی را کاهش می‌دهد. درمان مواجهه روایی، شرح حال یکپارچه‌ای از رویداد آسیب‌زا در بافتی از روایت کل زندگی فرد می‌سازد و در نتیجه تجارب آسیب‌زا در بافت حافظه شرح حال قرار می‌گیرند. به این وسیله عناصر شبکه ترس از طریق برقراری پیوند دوباره با حافظه اپیزودیک، موجب تسکین فرد می‌شود مبانی نظری این روش درمانی را در رابطه با مسائل شناختی و حافظه تأیید می‌کنند.

پژوهش‌های بسیاری نیز به‌ صورت آزمایشی و کنترل‌شده به بررسی خود درمان مواجهه روایی پرداخته‌اند و تأثیر مثبت این درمان را بر کاهش نشانه‌های بالینی اختلال استرس پس از ضربه و اختلالات همراه آن مانند افسردگی و اضطراب نشان داده‌اند.

نکته مهم

درمان و کمک به کاهش آسیب‌های ناشل از افشای خیانت، مستلزم بررسی و ارزیابی دقیق زوج درگیر است. و شتاب برای سرو سامان دادن به زندگی می تواند تاثیرات ناپایدار و مخرب شدیدی به بار بیاورد.

توصیه

  • برای مواجهه با چنین شوک و استرسی، شتاب نکند.
  • مطمئن باشید برای هر عملی وقت هست.
  • به خودتان حق بدهید که ندانید الان باید چیکار کنید.
  • اساسی‌ترین مسئله بعد از افشای خیانت، تصمیم برای اولین اقدام است که می‌تواند خودش یک فاجعه بسازد.
  • برای کمک به خودتان و تسلط بر اوضاع از یک متخصص کمک بگیرید.

منابع

  • باقرزاده 1400
  • (کاوه، 1387)
  • (خدمت‌گزار و همکاران، 1387)
  • (اسپرینگ، 2020)
  • پلوسو، ترجمه وکیلی و خالقی، 1392)

[1] Testimony therapy

[2] Prolonged exposure

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

درمان خجالت در کودکان

درمان خجالت در کودکان

درمان خجالت در کودکان

كودك خجالتی، كودك “مضطربی”ست كه باور دارد من بد هستم همه بد هستند، و اين افراد بد اگر از بدي من آگاه شوند به من آسيب مي‌زنند. خجالت به معني عدم حرمت نفس همراه با اضطراب مي‌باشد.

✅ هميشه احساس كودك را تاييد كنيد.

وقتي ترسيد نگویيد اين كه ترس نداره يا نترس، بايد گفت «مي‌دونم مي‌ترسي». در صورت نفي و رد احساس كودك، او به اين نتيجه مي‌رسد كه من هيچي نمي‌فهمم، هر چه احساس مي‌كنم اشتباه است و شروع به نفي احساس خود و شخصيت خود مي‌كند.

✅ كودك را به صورت مستقيم تصحيح نكنيد.

هرگز او را جلوي دوستانش يا در مقابل جمع يا حتي جلوي خواهر و برادرش اصلاح نكنيد. اگر كلمه‌اي گفت كه اشتباه بود، در جمله‌اي از آن كلمه استفاده كنيد. در صورت لزوم، در اتاقش به تنهايي درباره كار اشتباهش صحبت كنيد.

✅ وقتي با شما صحبت مي كند به او توجه مخصوص نشان بدهيد.

اگر در حال تلفن حرف زدن، صحبت با دوستانتان، كار با كامپيوتر، يا تماشاي تلويزيون هستيد لحظه اي كارتان را متوقف كنيد، به چشمانش نگاه كنيد، و در صورت لزوم از او بخواهيد بعد از اتمام كارتان با او صحبت خواهيد كرد.

✅ از او بخواهيد برايتان كتاب بخواند، اواز بخواند، فيلمي كه ديده را تعريف كند و نشان بدهيد مشتاق شنيدنيد

✅ هرگز به او يا كارهايش نخنديد؛ مخصوصا در جمع. حتي به كارهاي بامزه‌ش نخنديد مگر انكه خودش اين خواسته يا انتظار را داشته باشد.

✅ بعد از شش سالگي با كمك مربي خصوصي او را در زمينه يك ورزش “گروهي” مثل فوتبال يا بسكتبال بسازيد تا در زمين ورزشي بدرخشد.

✅ هرگز با فرزندتان درد دل نكنيد. (تجاوز غيرجنسي به كودك با عوارضي شبيه تجاوز جنسي) بدي ديگران مخصوصا همسر خود را هرگز به او نگوييد. پدر و مادر باید دوست فرزندانشان باشند ولی هیچگاه هیچگاه هیچگاه هیچ پدر و مادری حق ندارد فرزندش را به عنوان دوست خود انتخاب کند.

✅ روزي ٥٠ بار به جا و به موقع، به او بگوييد تو خوبي. مرسي پسر خوبم، ممنونم دختر خوبم.

✅ از ظاهر او ايراد نگيريد او را با كسي مقايسه نكنيد.

✅ به خاطر اشتباهش او را تنبيه نكنيد.

✅ اجازه بدهيد اشتباهات بي‌خطر كند و در صورت نياز بدون منت كمكش كنيد.

✅ به او احساس گناه ندهيد. مثلا خسته شدم از دستت، پيرم كردي، كاش بميرم راحت بشم. تو هم لنگه بابات / مامانت هستي.

✅ از كودك به عنوان جاسوس استفاده نكنيد.

✅ با او قهر نكنيد.

✅ از خجالتی بودن او در جمع حرفی به میان نیاورید، کودکان خجالتی در برابر حرف‌های اطرافیان بسیار حساس‌اند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعیت را وخیم‌تر خواهد کرد. کودکان خجالتی بیش از قضاوت‌های منفی به قضاوت‌های مثبت محتاج‌اند.

✅ در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید.

کودک خجالتی همیشه فکر می‌کند دیگران در مورد او بد قضاوت می‌کند. پس هر بار که کار درستی انجام می‌دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می‌کنم.»، «چه قدر شجاعی!» و … این امر سبب می‌شود حس عشق در او جان بگیرد.

نکته

اگه همچین علایمی در خودتان یا بزرگسالان اطرافتان می‌بینید، شک نکنید که نیاز به کمک‌های روانشناسی و مشاوره‌ای دارید.

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.

بدگویی از همسر

چرا بدگویی از همسر خود جلوی فرزندانمان کاری اشتباه است؟

بدگویی از همسر در مقابل فرزندان

یکی از عادت‌های بدی که بعضی پدر و مادرها دارند این ست که در حضور بچه‌ها از همسرشان بدگویی کرده و در واقع با بچه خود درد و دل می‌کنند و گویی در پی یار جمع کردن در دعوا و کشمکش‌ها هستند.

غافل از اینکه این مساله چقدر به فرزندان آسیب می‌زند، آسیبی که ممکن است در حد تجاوز جنسی به فرزند ضربه زننده باشد.

این مساله به چند دلیل حایز اهمیت است:

۱) جایگاه پدر یا مادر در ذهن بچه تنزل پیدا می‌کند و آن احترامی که هر فرزندی باید به پدر و مادرش بگذارد از بین می‌رود.
در رتبه اول و در دراز مدت، احترام و ارزش همون والدی که گوینده است زیر سوال خواهد رفت.

۲) آن فرزند از یک رابطه صمیمانه و دوستانه با پدر یا مادرش محروم می‌شود و امنیت عاطفی‌اش به خطر می‌افتد.

۳) از کودکی درگیر مسائل و مشکلاتی می‌شود که مناسب سن او نیست و از او کودکی غمگین با احساس بدبختی و ناایمن می‌سازد.

بیاییم، بیشتر مراقب حرف‌ها در حضور فرزندانمان باشیم.

نکته

این اشتباه و این ظلم در حق فرزندان، در مورد زوج‌هایی که تصمیم جدایی دارند یا از هم جدا شده‌اند، متاسفانه بیشتر دیده می‌شود و خطر بیشتری دارد.

لطفا این قانون اخلاقی و انسانی را جدی بگیرید.

چتری امن برای خانواده

مرکز مشاوره و روانشناسی نیلوفر آبی با دارا بودن مجوز رسمی سازمان بهزیستی کشور با مدیریت سرکار خانم دکتر خدیجه سادات باقرزاده تاسیس شده است. کلینیک نیلوفرآبی با دارا بودن جمعی از مشاوران خبره، اساتید دانشگاه و درمانگران مفتخر است در خدمت شما عزیزان باشد.

لازم به ذکر است که کلیه خدمات این مجموعه توسط متخصصان دوره دیده در زمینه‌های مختلف روانشناسی عرضه می‌شود.

همچنین به استحضار می‌رساند در مرکز مشاوره نیلوفر آبی به طیف گسترده‌ای از مشکلات روانشناسی، روانپزشکی، کودک و نوجوان و بزرگسال به صورت فردی، زوج، خانواده و گروهی رسیدگی می‌شود.

نیلوفر آبی، همراه شماست تا یک زندگی ایده‌آل داشته باشید.